فلسفه یکی از راههای کمک به افکار کودکان و رشد آنها

به تازگی طرحی را پایه گزاری کرده اند که در آن با برگزاری دوره های فلسفه به کودکان کمک میکنند تا زاه درست اندیشیدن را یاد بگیرند و در آینده نیز موفق تر شوند.


به گزارش خبرنگار اندیشه «خبرگزاری دانشجو»،‌ آنچه که تا امروز حداقل در ذهن عامه مردم درباره فلسفه شکل گرفته است حکایت از دانشی خشک دارد که هرگز نمی تواند تناسبی با زندگی روزمره داشته باشد.


اما پژوهشگران حوزه فلسفه در شاخه های مختلف عدم صحت این ادعا را ثابت کرده اند،‌ فلسفه می‌تواند در شئون مختلف زندگی ما حضوری پررنگ داشته باشد، اما لازمه این حضور قبل از هرچیز ارائه تعریفی دوباره به دور از شنیده هاست،‌ فلسفه در ساده ترین تعریف درباره ماهیت‌ها صحبت می کند،‌ اگر در زندگی به دنبال ماهیت ها باشیم در واقع متوسل به جست‌و‌جو و فکر کردن شده ایم،‌ بنابراین به نوعی تفلسف کرده‌ایم.


با این نگرش می‌توان فلسفه را جزئی از زندگی دانست، به ویژه که در چند سال اخیر گستره این دانش پایه، به حوزه های دانشی دیگر نیز سرایت کرده است و این روزها شنیدن درباره موضوعاتی چون فلسفه پزشکی، ‌فلسفه هنر،‌ فلسفه اخلاق،‌ فلسفه کودک مولفه‌ای ناآشنا محسوب نمی شود.


البته با وجود تفاسیر یاد شده همچنان مفهوم برخی مولفه ها قابل درک نیست،‌ برای مثال جامعه متشکل از مردمی که چندان با فلسفه اخت نبوده اند شنیدن از فلسفه کودک اساسا غیرقابل باور است؛ چراکه در شاکله ذهنی عامه مردم این مولفه به مثابه آموزش همان مکاتب و نحله های فلسفی است که قطعا این برداشت ناشی از عدم آگاهی است.


به این منظور و برای روشن شدن چیستی فلسفه کودک، با تنی چند از کارشناسان این حوزه به گفت‌وگو پرداختیم،‌ هرکدام از این پژوهشگران از نقطه نظری متفاوت به تبیین مولفه فلسفه برای کودک پرداختند.


دکتر زهره حسینی،‌ از پژوهشگران حوزه فلسفه برای کودک، در این راستا چنین عنوان کرد که مقصود از طرح و برنامه فلسفه و کودک، فقط آموزش مطالب فلسفی به کودک نیست، بلکه کودک به حسب مراحل سنی و تحصیلی در این روش، نخست با روش درک و تفاهم، مفاهیم عادی یا اخلاقی و سپس روش تحلیل شنیده‌ها یا تفکر نقاد یا خلاقیت و یافتن مفاهیم جدید آشنا می‌شود و پس از یافتن استعداد درک مفاهیم اخلاقی یا در ضمن آن، اندک اندک مطالب ساده و پایه فلسفه به آنها آموزش داده می‌شود.

دکتر حسینی معتقد است که در روش‌های یادگیری قدیم، آموزش و پرورش تنها یادگیری مطالب و حفظ آنها و در نهایت انتقال آنها به نسل بعد تلقی می‌شد و معلم مطالبی را به شاگرد یاد می‌داد و شاگرد آن را بعدها به شاگردانش انتقال می‌داد، کسی حق به چالش کشیدن استاد را نداشت و نقد و بررسی معلومات استاد کار درستی به شمار نمی‌رفت.


او معتقد است تربیت با این روش، کودکانی به بار می‌آورد که قادر به حل مسائل زندگی خود در آینده نیستند؛ زیرا قدرت تفکر نقاد در آنها پرورش نیافته است. در مواجهه با مسائل و مشکلات نقد و بررسی موشکافانه، تجزیه و تحلیل و در نهایت داوری عادلانه را ندارند. بنابراین سیستم آموزشی باید مبتنی بر تفکر خلاق و البته نقاد باشد که این مهم در گروی طرح آموزشی فلسفه برای کودکان است.

منبع:مشاوره ازدواج-فلسفه یکی از راههای کمک به افکار کودکان و رشد آنها


اصول درست صحبت کردن و گوش دادن به کودک

تا می توانید با کودک خود حرف بزنید و به او گوش کنید


همانطور که می دانیم کودکان بی نظیرند. در جهت شناختن کودک خود عمل کنید، و فراموش نکنید شناسایی آنچه کودک شما را عصبانی و برافروخته می کند می تواند به شما در پیشگیری از عصبانیت و ناراحتی قبل از حادث شدن شرایط بروز این حالات کمک کند.


صحبت کردن با کودک و گوش دادن به حرفهایش می تواند به آنها کمک کند تا به خوبی آنچه پیش می آید را درک کنند:


برای مطالعه بیشتر: صحبت با کودک و نوجوان در مورد اضطراب

زبان: سعی کنید از عبارات مثبت استفاده کنید. آنچه می خواهید کودک با خواست خودش انجام دهد را به او بگویید نه آنچه او باید انجام دهد. به جای گفتن “اینجوری شلوغ کاری نکن” سعی کنید بگویید “لطفاً اسباب بازی هایت را مرتب کن.”    این یک از نمونه فرزندپروری مثبت است.

تن صدای خود را تغییر دهید: تن صدای شما ابزار قدرتمندی است. گاهی اوقات تغییر تن صدا یا درجه صدا می تواند برای توقف وضعیت آشفته یا مبادرت کودک شما به انجام کاری که شما می خواهید کافی باشد. این کار می تواند به طور برابری برای کودکان بزرگتر هم کارآمد باشد. اگر واکنش یا صحبت کردن شما به طرز کاملاً متفاوتی با آنچه مورد انتظار کودک شماست تفاوت داشته باشد او ممکن است متعجب شود.

گوش دادن: کودک شما زبان جدید و نیازهایش را محک می زند بلکه شنیده شوند.کودک خود را به صحبت کردن با خود ترغیب کنید و درکنارش بنشینید؛ آنها با این کار راحت‌ تر خواهند توانست با شما صحبت کنند و به حرفهای شما گوش کنند به شرطی که خواسته های آنها را به تعویق نیندازید.

احساسات: به کودک خود کمک کنید بتواند از عباراتی برای استفاده کند که توصیف کننده حالی که دارد باشد، حتی اگر زمان می برد، مثلا احساس غم دارم، عصبانی هستم و ….

توضیح: اگر شما مجبورید نه بگویید با آوردن دلیل و راهکارهایی خوب، “نه” بگویید “الان سارا داره با عروسک بازی می کنه بیا با هم بگردیم عروسک دیگه ای برات پیدا کنیم “.

کودک خود را درگیر کنید: تا جایی که ممکن است با آنها در مورد قوانین و آنچه شما از آنها انتظار دارید صحبت کنید. “رو راست باشید”.

بحث: همانطور که کودکان شما بزرگتر می شوند قوانین وضع شده را با آنها در میان بگذارید.

منبع:کانون مشاوران ایران-اصول درست صحبت کردن و گوش دادن به کودک


با دیر بیدارشدن فرزندم چه کنم ؟

یکی از مسائل مورد بررسی در گروه سنی نوآموزان پیش دبستان و دانش آموزان دبستانی، مساله ی دیر خوابیدن و دیر بیدار شدن و به عبارتی مهارت مدیریت زمان خواب است.


 این مساله علاوه بر ایجاد مشکلات یادگیری و تاثیر بر سلامت جسمی و روانی کودک، می تواند برای معلمان و مسئولان مدرسه نیز مشکلاتی به وجود آورد.


 کودکان معمولا به دلیل سطح بالای انرژی تمایل دارند تا ساعات زیادی از شب بیدار مانده و به فعالیت بپردازند. این درحالی است که بدن آن ها به ۱۰ تا ۱۲ ساعت خواب مفید نیاز دارد.


 عدم تامین این مقدار از استراحت می تواند منجر به خستگی و بی حوصلگی در طی روز و ایجاد مشکلاتی در امر یادگیری و توجه  شود.


بر اساس مشاهدات انجام شده، این دانش آموزان معمولا در طی روز نیز به لحاظ خلقی عصبی تر هستند.


در روابط بین فردی بیشتر پرخاش می کنند و به دلیل رفتارهای بین فردی آسیب رسان، بیش از سایر کودکان در روابط دوستانه طرد می شوند.


اگر فرزند شما نیز در تنظیم زمان خواب موفق به کسب مهارت نشده است، می توانید با مطالعه ی موارد زیر در این مسیر به او کمک کنید.


 

شش گام ساده و مهم به منظور تنظیم خواب کودک

۱. بهتر است حتی الامکان از خواب عصرگاهی کودکاتن به روش های مختلف از قبیل پرت کردن حواس آن ها به وسیله ی فعالیت های جذاب دیگر جلوگیری کنید.


با این کار، تنظیم زمان خواب به راحتی صورت می گیرد.


۲. سعی کنید از طریق گفت و گو با فرزندتان، برنامه ای نسبتا مشخص برای فعالیت های مختلف از قبیل انجام تکالیف، تماشای تلوزیون، زمان صرف شام، بازی و خواب مشخص کنید.  


از این طریق کودک شما علاوه بر یافتن راه حل برای مساله ی دیرخوابیدن، به تمرین مهارت برنامه ریزی روزانه خواهد پرداخت که یکی از مهم ترین مهارت ها در جهت خودتنظیمی است.


براساس پژوهش ها، این مولفه یکی از مهم ترین ویژگی های شخصیتی افراد موفق است که پایه های اصلی آن از دوران کودکی شکل می گیرد.


برای اجرای این گام به این نکته توجه داشته باشید که برنامه ریزی روزانه به معنای برنامه ریزی کردن زمان های روازنه ی کودک توسط شما نیست.


شیوه ی صحیح انجام این کار، قرار گرفتن در کنار کودک و تشویق اوبه منظور داشتن برنامه ای برای ساعات مختلف شبانه روز از طریق گفت و گو است.


۳. تعطیلات آخر هفته اگر چه زمان خوبی برای درکنار هم بودن است، اما زنگ خطری است که می تواند برنامه ی هفتگی منظم کودکت ان را از طریق رفتن به مهمانی یا دیر خوابیدن به دلیل تعطیلی روز بعد تهدید کند.


پیشنهاد می کنیم در این خصوص سعی کنید حتی الامکان برنامه ی دید و بازدید های خانوادگی را به گونه ای تنظیم کنید که فرزندتان زمانی برای استراحت بیشتر داشته باشد و صبح روز بعد با بی حوصلگی و خستگی وارد مدرسه نشود.


۴. انجام کارهای هیجان انگیز در شب های غیر تعطیل می تواند منجر به دیرتر خوابیدن شود.


می توانید با توضیح این مساله برای فرزندتان، فعالیت مناسب تری مانند گوش دادن به یک موسیقی کودکانه و آرامش بخش را جایگزین فعالیت های پرهیجان قبل از خواب کنید.


۵. نکته ی مهمی که می تواند در افزایش عزت نفس و امید فرزندتان موثر واقع شود، مرور اتفاقات خوب هر روز قبل از خوابیدن است.


به عنوان مثال می توانید قبل از خواب از طریق طرح سوالاتی مانند ” امروز چه چیزهای خوبی برایت داشت؟


” توجه کودک را از نکات منفی به سمت موفقیت ها سوق داده و خودکارآمدی و امید را در او افزایش دهید.


ممکن است مشغولیت ذهنی کودک به مسائل روزمره ای که موفق به یافتن راه حل برای آن ها نشده است، مانع از خواب خوب شبانه شود.


 دعوا با دوست، گم کردن مداد رنگی، انتخاب نشدن در کلاس، قلدری کردن اطرافیان و …


از جمله مسائلی هستند که می توانند کودکان را دچار اضطراب و تشویش کرده و بر اشتها، خواب و امیدواری شان تاثیر منفی بگذارند.


در این صورت با فرزندتان گفت و گو کنید و با ایجاد امید برای یافتن راه حل مناسب، از تشویش ذهنی اش بکاهید.


۶. به این نکته توجه داشته باشید که تغییر عادت ها امری دشوار و زمان بر است. بنابراین اگر فرزندتان با مساله ی دیر بیدارشدن روبه روست نمی توان انتظار معجزه داشت.


آنچه مهم است آن است که بتوانید به کمک فرزندتان “برنامه ای نوشته شده و عینی ”  برای زود بیدار شدن در طی روزهای هفته تنظیم کنید و در این مسیر، پیشرفت های هرچند جزئی او را نیز مورد توجه و تشویق کلامی قرار دهید.


می توانید مواردی را نیز از طریق توافق با خود کودک به عنوان تشویق او در آخر هفته در نظر بگیرید.


باید مراقب باشید تا فرزندتان تشویق را رشوه برداشت نکند. بر اساس قانون پیامدهای طبیعی، به موقع خوابیدن و زود بیدار شدن پیامدهای مفیدی برای خود کودک به دنبال خواهد داشت.


بنابراین در نظر گرفتن جوایز متعدد برای این کار بی معناست. بهترین حالت می تواند آن باشد که به صورت تصادفی و یا پس از گفت و گو، با ارایه ی نوعی از تشویق کننده ها او را متوجه پیشرفتش کنید.


این تشویق می تواند شامل جملات مثبت و امید بخش و یا هدیه ای باشد که شما برای کودک تان در نظر می گیرید.جدیدترین روش های روانشناسی کودک

استفاده از کدام نوع تشویق موثرتر است؟

در مسیر اجرای این برنامه و در صورت موفقیت کودک، در استفاده از مشوق های رفتاری و کلامی دست و دلباز باشید.


بر اساس پژوهش ها، استفاده از این نوع مشوق ها، نقش زیادی در رشد عزت نفس فرزندتان خواهد داشت.


این در حالی است که تقویت کننده های مادی مانند انواع جوایز و هدایا پس از مدتی اثر تقویت کننده ی خود را از دست خواهند داد.


  نمونه ای از این نوع تشویق ها عبارتند از :

لبخند زدن

در آغوش گرفتن

به کاربردن جملاتی از قبیل : ” آفرین “، ” تو عالی هستی “، این هفته واقعا کار بزرگی کردی که تونستی صبح ها به موقع آماده شوی “.

جالب است بدانید با به کار بردن جملات به ظاهر ساده ی بالا، بزرگ ترین سرمایه گذاری روانی برای آینده ی فرزندتان را آغاز کرده اید.

منبع:کانون مشاوران ایران-با دیر بیدارشدن فرزندم چه کنم ؟


با کودک سه ساله ام چگونه برخورد کنم؟

دوران طلایی تربیت را از دست ندهید!

بر اساس روانشناسی رشد کودک، ۵ سال اول زندگی از جمله مهم ترین و تاثیرگذارترین دوره های رشدی هستند.


 کودک در این سن، پایه های اساسی شخصیت خود را در تعامل با اطرافیان و به ویژه والدین شکل می دهد و می توان گفت طلایی ترین سنین تربیت کودک، ۵ سال ابتدایی رشد است.


لازم است بدانید که در این سن، کودک به لحاظ شناختی، دارای تفکر عینی است.


به این معنی که او نمی تواند مفاهیم انتزاعی را درک کند و لازم است با او کاملا شفاف و واضح صحبت کنید.


اگر به عنوان والد بتوانید الفبای صحیح تربیتی را از همین سن، اجرا کنید، فرزندتان در سنین بالاتر کاملا خودتنظیم و مسئولانه رفتار خواهد کرد .


بدین طریق از بسیاری از مشکلات رفتاری مانند لجبازی، بدرفتاری، دیگر آزاری، بی نظمی و خودمحوری دور خواهد ماند


آیا الفبای تربیت کودک را می دانید؟

اگرچه امروزه شروع هر کاری، نیازمند داشتن حدی از تخصص و مدرک است، اما فرزند پروری به عنوان سخت ترین و حساس ترین امر، مدرک خاصی را نمی طلبد.


همین مساله باعث شده است تا تعداد زیادی از افراد، بدون توجه به مهارت های خود اقدام به فرزند آوری کنند و به دلیل بی مهارتی و نداشتن سواد تربیتی کافی، در تربیت کودک کلافه شده و در اغلب موارد او را مقصر بدانند.


باتوجه به جدیدترین اصول تربیتی کودک،اگر از اصول     گانه ی زیر آگاه باشید و در عمل به رعایت آن ها بپردازید.


می توانید اطمینان داشته باشید که مسیر تربیتی کودک به خوبی طی خواهد شد و بحران های رشدی را یکی پس از دیگری با موفقیت طی خواهید کرد.


۱)تنبیه ممنوع

آیا شما نیز از ان دسته والدینی هستید که اعتقاد دارید، تنبیه، کودک را حرف شنو و مطیع می کند؟


به عنوان متخصص امر فرزند پروری لازم است این باور نخ نما شده را برای همیشه از ذهن تان بیرون کنم.


در حقیقت تنبیه مانند آتش زیر خاکستر عمل می کند.


کودک تنبیه شده صرفا در حضور پدر یا مادر تنبیه کننده رفتار مورد انتظار را نشان می دهد و بلافاصله پس از غیبت آن ها، رفتارهای قانون شکنانه را آغاز می کند.


بر اساس اصول تغییر و اصلاح رفتار، بزرگ ترین ضرر تنبیه، مخدوش کردن “ارتباط” شما با فرزندتان است.


اگر رابطه را به عنوان مهم ترین کلید فرزندپروری در نظر بگیریم، از دست دادن آن می تواند مسیر تربیت فرزندتان را روز به روز سخت تر و مبهم تر کند.


بنابراین لازم است به عنوان اولین اصل، تنبیه را برای همیشه فراموش کنید و به دنبال راه حلی به جز آن باشید.جدیدترین روش های روانشناسی کودک


۲) از تشویق به درستی استفاده کنید

برخی از والدین که از اثرات ویرانگر تنبیه آگاه شده اند، آن را از عادت های رفتاری خود حذف کرده اند اما برای کوچک ترین کاری کودک را تشویق می کنند.


این دسته از والدین کودک را مانند رباتی فرض می کنند که باید برای هر حرکتی تشویق شود و این باور منجر به فرسودگی آن ها در امر فرزند پروری خواهد شد.


والدین معتقد به تشویق، گاهی تا حدی از این ابزار استفاده می کنند که کودک به طور کلی نسبت به هرگونه تشویق مادی و غیرمادی مقاوم می شود و هیچ چیز برایش جذابیتی نخواهد داشت.

جدیدترین اصول تربیت فرزند در حال ترویج این اعتقاد هستند که تشویق نیز دارای اصول مخصوص به خود است.


به عنوان مثال ممکن است مادری را دیده باشید که به فرزندش می گوید ” اگر غذاتو خوب بخوری، برات فلان عروسک رو می گیرم”.


مادر ممکن است چنین استدلال کند که من در حال به کاربردن اصول تشویق هستم در حالی که سخت در اشتباه است.


کودکی که غذایش را به خوبی بخورد، از پیامد طبیعی ان که احساس سیری است، لذت خواهد برد، بنابراین استفاده از تشویق های بیرونی مانند شکلات و عروسک و …


نه تنها بی فایده است بلکه بسیار مخرب خواهد بود  و کودکی لجباز، روشه گیر و زورگو به بار می آورد.


به یادداشته باشید که تشویق نیز می تواند به اندازه ی تنبیه، مخرب باشد مگر آنکه از آن به درستی استفاده کنید.

منبع:کانون مشاوران ایران-با کودک سه ساله ام چگونه برخورد کنم؟


تاثیرات ورزش بر روی مغز کودکان

بچه های باهوش پرورش دهید!


وقتی بچه ها در ورزش  شرکت می کنند و یا سایر فعالیت جسمی منظم را انجام می دهند، نه تنها بدن آنها سالم و متناسب می شود، بلکه همچنین از انها انسان باهوشی می سازد.  تمرین و ورزش تاثیرات خوبی بر روی مغز دارد، و نه تنها برای بزرگسالان این امر صحت دارد، بلکه برای بچه ها هم مفید و حتی مهم تر می باشد. فیل تام پروسکی، استاد علم ورزش در دانشگاه گرجستان بر این باور است که ورزش و تمرین، تاثیری بلند مدت بر روی مغز هایی دارد که در حال رشد هستند”.


موارد زیر مربوط به مزایای تمرین و ورزش و نحوه کمک کردن آن در باهوش شدن بچه ها می باشد.


ورزش کردن جریان خون در مغز را افزایش می دهد. خون اکسیژن و گلوکز را به قسمت هایی از مغز می رساند که برای افزایش هوشیاری و تمرکز ذهنی اهمیت دارند. به همین دلیل، ورزش کردن کمک می کند تا توانایی یادگیری بچه ها افزایش یابد. یک مطالعه در آزمایشگاه دانشگاه کلمبیا در سال ۲۰۰۷ انجام شده است و بیانگر این می باشد که یک رژیم ورزشی سه ماهه می تواند جریان خون را برای بخش هایی از مغز که مربوط به حاظفه و یادگیری می باشد را تا ۳۰ درصد افزایش دهد.

به عقیده محققان آمریکایی، ورزش سلولهای مغزی جدید را در بخشی از مغز می سازد که به شکنج دندانه دار معروف است ، جایی که با حافظه و از دست دادن حافظه در ارتباط می باشد. جان ریتی، استاد روان پزشکی در دانشگاه پزشکی هاروارد ، بر این عقیده است که ورزش همچنین عوامل رشد عصب را تحریک می کند. وی بیان می دارد: من این عامل را اعجازی برای مغز می نامم. افرادی که ورزش مناسب و منظمی را دارند، حافظه کوتاه مدتشان تقویت می شود،  واکنش سریع تری را در زمان دارند و از سطح بالای خلاقیت بهره مندند.

همچنین جان ریتی بر این عقیده هست که ، ورزش سطح عامل نورو تروفیک ناشی از مغز یا BDNF را بالاتر می برد. BDNF عاملی است که باعث می شود سلول های عصبی گسترده تر شوند، به یکدیگر وصل شده و با یکدیگر از طرق جدیدی ارتباط برقرار کنند، که این عمر منجر به آماده تر شدن کودک برای یادگیری و ظرفیت دانش بالاتر می شود.

روانشناسان در دانشگاه ایلی نویز در اوربان – جامپگن مطالعه کردند که ورزش به چه نحوی بر شکل واقعی و عملکرد مغز کودکان تاثیر می گذارد. آنها به این نتیجه رسیدند که کودکان با وضعیت فیزیکی مناسب در چالش های ادراکی و شناختی دارای امتیاز بالاتری بوده است و MRI کودکان نشانگر عقده های پایه مغزی بزرگتری بوده است، که این عامل  بخش کلیدی مغز بوده و بر حفظ توجه و کنترل اجرائی تاثیر دارد، و به عبارت دیگر این عضور بر توانایی هماهنگ کردن اقدامات و تفکرات پیچیده  تاثیر گذار می باشد.

یک مطالعه دیگری توسط همین موسسه به این نتیجه رسیده است که کودکان با وضعیت جسمی مناسب هیپو کامپ بزرگتری دارند. در انجام تفکرات و فعالیت های ذهنی پیچیده، نواحی هیپو کامپ و عقده های پایه در ساختار مغزی و عملکرد آن دخالت می کنند.

ورش کردن توانایی یادگیری کودکان شما را بالا می برد. در مطالعه سال ۲۰۰۷،  محققان آلمانی به این نتیجه رسیدند که بعد از ورزش، سرعت توانایی یادگیری لغات افراد ۲۰ درصد بیشتر از قبل از انجام ورزش می باشد.

ورزش کردن به خلاقیت کمک می کند. موارد آزمایشی سال ۲۰۰۷ به این نتیجه رسیده بود که یک دوره ۳۵ دقیقه ای ورزش با ترمیل، انعطاف پذیری شناختی و ادراکی کودک، توانایی مغز به تغییر فکر و ایجاد خلاقیت و تفکرات مبتکرانه را بهبود می بخشد.

فعالیت هایی که شامل تعادل و پرش می باشد، همانند طناب پرش، منجر به تقویت سیستم دهلیزی می شود و در نهایت به اگاهی فضایی و هوشیاری ذهنی می انجامد. این عامل منجر به ایجاد چارچوبی برای یادگیری و دیگر مهارت های آکادمیک در کودک می شود.

بر اساس اکثر مطالعات صورت گرفته، استرس بر توانایی ذهن کودک تاثیر منفی دارد. ورزش با درگیر کردن ذهن در هوموستاز (خود پایداری) منجر به کاهش استرس شده و همچنین عامل توازن در سیستم های اندام، الکتریکی وشیمیایی بدن می شود. تاثیر آن همانند تجویز داروی ضد افسردگی می باشد.

مطالعات صورت گرفته در دانشگاه ایلی نویز بیانگر یک رابطه قوی ما بین امتیاز تناسب اندام و موفقیت علمی و آکادمیک در بین کودکان در مدرسه ابتدایی بوده است.

منبع:کانون مشاوران ایران-تاثیرات ورزش بر روی مغز کودکان