روانشناسی بالینی

روانشناسی بالینی

روانشناسی و مشاوره از واژه های آشنا در عصر جدید است.

علارغم آگاهی مردم نسبت به رشته روانشناسی، گاه روانشناسی مساوی با روانشناسی بالینی در نظر گرفته می شود.

روانشناسی
روانشناسی به صورت کلی علم بررسی رفتار و فرایندهای روانی است که شامل گرایش هایی به شرح زیر است:

 روانشناسی بالینی
 روانشناسی بالینی کودک و نوجوان
 روانشناسی عمومی
 روانشناسی خانواده
 روانشناسی سلامت
 روانشناسی تربیتی
 روانشناسی صنعتی و سازمانی
 روانشناسی شناختی
 روانشناسی و آموزش کودکان استثنائی
 روانسنجی ( سنجش و اندازه گیری )
 روانشناسی اسلامی
بنابراین روانشناسی بالینی تنها یکی از شاخه ی روانشناسی و البته پرطرفدارترین رشته از زیرمجموعه روانشناسی است که به تشخیص و درمان نابهنجاری ها و اختلالات روانی می پردازد.

شاید تصور خیلی ها نسبت به روانشناسی بالینی تصور یک درمانگر مرموز و مبهم با یک پیپ و بیمار روی کاناپه باشد؛

تصوری که از رمان ها یا فیلم های سینمایی در ذهن مان شکل گرفته است.

اما روانشناسی بالینی دقیقا به چه معناست و یک درمانگر بالینی در کلینیک خود چه می کند و چه مهارت ها و وظایفی دارد؟

مشاوره آنلاین رایگان روانشناسی در سریع ترین زمان ممکن
مشاوره آنلاین رایگان روانشناسی در سریع ترین زمان ممکن
در کلینیک یک روانشناس بالینی چه می گذرد ( مهارت های یک روانشناس بالینی )
خیلی از ماها به ویژه افرادی که تا کنون تجربه درمان نزد یک روان شناس را نداشته اند تصویر مبهمی از اتاق درمان در ذهن خود ایجاد نموده اند که در ادامه برای روشن تر شدن ابهامات ذهن تان به این موضوع می پردازیم.

در یک تقسیم بندی کلی می توان مهارت ها و حیطه های تخصصی یک روانشناس بالینی را به شرح زیر تقسیم نمود:
ارزیابی یا سنجش
ممکن است خیلی ها با شنیدن اسم روانشناس تصور کنند که او فردی غیرعادی یا دارای توانایی های فوق الغاده است.

سوالاتی  مانند “شخصیت من چه جوریه؟” برای یک روانشناس جملاتی آشناست.

اما لازم به ذکر است که روانشناسی به عنوان یک علم همانند سایر علوم دارای ابزار و فنون بوده و برای سنجش شخصیت، استعداد، هوش و اختلالات از ابزار تخصصی ویژه خود استفاده می کند.

پرسشنامه، مصاحبه، و مشاهده سه ابزار اصلی و آچار فرانسه یک روانشناس برای بررسی و سنجش مشکلات، ویژگی ها و استعداد مراجعان است.

وسواس فکری

وسواس فکری

” گاهی ذهنم بر روی افکاری ناخواسته و مزاحم گیر می کرد. فکرهایی که من با تمام وجود آن ها را پس می زدم و از داشتن چنین افکاری احساس شرم و دلهره داشتم.

افکار سمجی که مثل یک خوره به وجودم حمله می برد و از بیان کردنش با دیگران واهمه داشتم.

مثلا این فکر که امروز با چاقو به همسرم آسیب می رسانم، یا افکاری که برخلاف اعتقادات مذهبی ام بودند..

فکر می کردم دیوانه شده ام اما وقتی به روانشناس مراجعه کردم فهمیدم من درگیر وسواس فکری ام ”

اختلال وسواس فکری
وسواس فکری در حقیقت بخشی از اختلال وسواس فکری اجباری است که همه ما آن را با عنوان وسواس تمیزی می شناسیم.

البته موضوع وسواس صرفا به افکار مربوط به تمیزی محدود نمی شود و می تواند حول محور مسائل مختلفی بگذرد، از جمله:

 افکار مربوط به کثیفی، نجاست و میکروب
 افکاری حول محور نظم و ترتیب و تقارن
 شک کردن ( بستن درها، بستن شیر گاز و…)
 افکار یا تصاویر ناخواسته و زننده ای از صحنه های جنسی ( تجاوز و..)
 افکار، تصاویر ذهنی و ترس از آسیب زدن به خود یا دیگران
بخش دیگر وسواس فکری یعنی اجبارها شامل رفتارهایی است که فرد در مقابل با چنین افکاری انجام می دهد تا از شدت اضطراب خود بکاهد.

چک کردن مرتب درها، در فرد مبتلا به وسواس چکینگ، شستن مکرر لباس ها با تشریفات پیچیده در فرد مبتلا به وسواس تمیزی و یا گفتن ذکرهایی خاص جهت جبران افکار مزاحم مذهبی، نمونه هایی از اعمال اجباری است.

مشاوره وسواس
مشاوره وسواس
خصوصیات شخصیتی افرادی که دچار وسواس فکری می شوند
شاید برایتان سوال باشد که چرا بعضی ها دچار چنین افکار و رفتارهای عجیب و ناخواسته ای می شوند و چه ویژگی هایی در رمزگشایی این اختلال قابل تامل است؟

فارغ از سبب شناسی اختلال وسواس فکری و نقش محیط یا وراثت در ایجاد چنین مسئله ای، می تواند به برخی خصوصیات شخصیتی که باعث آسیب پذیری نسبت به این اختلال می گردد اشاره نمود:

اضطراب زیاد
مبتلایان به وسواس معمولا افرادی هستند که به شدت مقابل اضطراب حساس بوده در تحلیل اتفاقات بیش از حد گوش به زنگ خطرات هستند.

این افراد معمولا درمورد سلامت و آینده خود، اطرافیان گوش به زنگ اتفاقات منفی هستند:

” همیشه بدترین حالت ممکن از یه اتفاق به ذهنم هجوم میاره، مثلا وقتی حامله بودم همش فکر می کردم سر زایمان می میرم یا بچه م ناقص به دنیا میاد حالا هم که پسرم بزرگ شده همش فکر می کنم تو راه مدرسه یا میدزدنش یا یه ماشین بهش میزنه”
عدم تحمل ابهام و بلاتکلیفی
افراد مبتلا به وسواس فکری معمولا تحمل ابهام و عدم قطعیت را نداشته و تمایل زیادی به پیش بینی اتفاقات آینده دارند.

به عنوان مثال تلاش زیاد یک فرد وسواسی جهت چک کردن بسته بودن شیر آب خود حاکی از نیاز زیاد او به قطعیت یابی دارد.

مسئولیت پذیری زیاد مقابل افکار
بیش از حد مهم دانستن افکار، و حتی برابر دانستن افکار منفی با انجام آن، از ویژگی های افراد مبتلا به وسواس فکری است.