6روش برای اینکه بچه های شما در مورد مدرسه هیجان زده نگه داشته شوند.
این یک واقعیت است: بچه هایی که در مورد یادگیری هیجان زده می شوند، در مدرسه و در زندگی بهتر عمل می کنند. یکی از بهترین هدایایی که ما می توانیم به بچه هایمان دهیم، این است که آن ها را در مورد همه ی آنچه که مدرسه ارائه می دهد، مشتاق کنیم.
به یاد داشته باشید: هر کودک برای یادگیری متولد می شود. در مورد همه چیزهایی که نوزاد در چند سال اول می آموزد فکر کنید:
چگونه نیازهای آدم بزرگ ها را برآورده کند؛ چگونه راه رفتن و صحبت کردن، لبخند زدن و اخم کردن؛ خواب شب و بازی در طول روز را انجام دهد. چگونه دست بزند و بازی کند، خود را تغذیه کند، و هر دو این ها را با دیگران انجام دهد. زمانی که کودک 4 یا 5 ساله باشد، بیشتر آنها رنگ ها و اعداد را می دانند، اینکه چگونه سه چرخه سواری کند و چگونه اسباب بازی های پیچیده را دستکاری کند و با افراد به همان اندازه پیچیده سروکله بزند. اگر بیش از یک زبان در خانه استفاده شود، کودکان زیر 10 سال می توانند یاد بگیرند که همه آنها را مانند زبان مادری صحبت کنند.
برای یک کودک، هر روز تعداد زیادی از چیزهای جدید پر می شود و او از آن ها یاد می گیرد. چه تنها باشد و چه با او بد رفتار شود، هر روز او با یادگیری پر شده است. هر روز او با شادی در مورد موفقیت های جدید طی می شود. کودک کوچکی که مصمم است در مورد کاری موفق شود را ببینید و برایتان درسی است که تسلیم نشوید. ما والدین نیاز نیست به بچه ها یاد دهیم که عاشق یادگرفتن شوند. ما فقط باید مطمئن شویم که عشق به یادگیری در آن ها له نشود.
چگونه عشق به یادگیری را زنده نگه داریم:
خودتان را دوست داشته باشید: همانند چیزهای دیگر، عشق به یادگیری نیز چیزی است که بچه های ما با هوایی که در خانه نفس می کشند، آن را یاد می گیرند. اگر دوست دارید چیزهای جدید یاد بگیرید، اگر دوست دارید مشکلات را حل کنید، اگر دوست دارید مهارت های خود را تمرین کنید تا زمانی که در آن حرفه ای شوید، بچه های شما نیز همانطور خواهند بود.
شور و شوق شما برای گسترش دانش خود و مواجه با چالش ها مسری است. در مورد اکتشافات جدید مشتاق باشید. وقتی که چیزی را که دشوار است انجام می دهید، داستانهایی را در مورد آن به اشتراک بگذارید. اجازه دهید بچه های شما تلاش های تان برای تعمیر یا ایجاد چیزی و احساس رضایت شما هنگام دستیابی به آن را ببینند.
زمانی را با بچه های خود صرف کشف چیزهای جدید کنید: بچه ها به طور طبیعی کنجکاو هستند. این کنجکاوی را از طریق کنجکاوی خودتان پرورش دهید. در مورد چگونگی کارها با صدای بلند صحبت کنید. سوالات بچه ها را به طور جدی در نظر بگیرید.
سوالات خود را با گرفتن اطلاعات از اینترنت و جستجوی آن در کتاب ها پاسخ دهید. برنامه های طبیعت و علم را با هم ببینید و درباره آنچه که از آن ها آموخته اید صحبت کنید.
آزمایش های ساده در خانه انجام دهید. اینترنت پر از پروژه های سرگرم کننده و تعجب آور خانگی است که همه چیز را از چگونگی کار کردن آتشفشان تا چگونگی یادگیری شیمی از طریق پخت و پز نشان می دهد. یک یا دو ساعت ایجاد چیزها و مطالعه در کنار هم در آخر هفته ها، لذت بردن از یادگیری را زنده نگه می دارد.
منبع : کودک و نوجوان-ایجاد اشتیاق در بچه ها برای مدرسه رفتن
ویژگی های مربوط به ناتوانایی های یادگیری که ممکن است در یک وضعیت ساده و قابل تشخیص مخفی شده باشند
در اغلب مواقع، معلمان اولین کسانی هستند که متوجه اختلال یادگیری کودکان می شوند.
در برخی مواقع به راحتی می توان علائم را متوجه شد – برای مثال، کودکی که در خواندن پیشرفت ندارد.
یا یک کودکی که با وجود تلاش هایی که انجام می دهد، نمی تواند بر اساس جدول زمانی پیشرفت کند.
ولی علائم موجود همواره مشخص نمی باشند و اکثر کودکان به دلیل مشکل داشتن با مواردی که برای سایر کودکان آسان می باشد، خجالت می کشند و به همین دلیل سعی می کنند که مشکلاتشان را مخفی نگه دارند.
در اینجا یک سری از نشانه های مربوط به اختلال های یادگیری غیر مشهود در کودکان بیان می شوند که در کلاس درس وجود دارند.
استفاده نکردن کامل از توانایی ها
در صورتی که شما متوجه شوید که یک کودک می تواند در درس هایش موفق شود، ولی موفق نمی شود
– چه در یک درس خاص و چه در کل عملکرد مدرسه ای خودش – این وضعیت می تواند نشان دهنده یک اختلال یادگیری باشد.
این مورد در اغلب مواقع به عنوان یک تفاوت مابین توانایی و استعداد تعریف می شود.
در واقع یک شکافی است که بین مواردی که به نظر می رسد کودک می تواند قادر به انجام دادن آن باشد و مواردی که در واقعیت قادر به انجام دادن آن می باشد، وجود دارد.
چند مثال در رابطه با نحوه بروز این شکاف در کلاس درس عبارتند از:
یک دانش آموزی که مقاله های قابل توجهی می نویسد، ولی یک سری مشکلات جدی در انجام دادن تکالیف مبنایی و ساده ریاضیاتی دارد، یا بالعکس.
یک کودکی که عملکرد فوق العاده ای در پاسخ دادن به سوالات مطرح شده در کلاس درس دارد، ولی نمی تواند در امتحان کتبی نمره مناسبی به دست بیاورد.
یک دانش آموزش که هوش وی به صورت شخصی مشخص می باشد، ولی این هوش در کارت گزارش وی مشاهده نمی شود.
نداشتن سخت کوشی کافی
کودکانی که عملکردشان در مدرسه مطابق با انتظار نمی باشد، ممکن است که تنبل به نظر برسند یا اینگونه به نظر برسد که از خودشان کار نمی کشند، در حالی که ممکن است در واقعیت آنها دارای یک اختلال یادگیری باشند.
در رابطه با افراد بالغی که در آنها اختلال یادگیری وجود دارد، قبل از تشخیص این اختلال در آنها، به آنها گفته می شد که به اندازه کافی تلاش نمی کنند.
منبع : کودک و نوجوان-شناخت اختلال یادگیری در کلاس درس