خشم و پرخاشگری در نوجوانان

اگر شما سرپرست یک نوجوانی باشید که نسبت به شما خشمگین، سلطه جو یا پرخاشگر می شود، شما ممکن است نسبت به آنها احساس ترس کنید. هر تماس تلفن یا ضربه زدن در، می تواند حامل این خبر باشد که پسر شما آسیب دیده است ، یا  به طور جدی ، به دیگری صدمه زده است.


البته، نوجوانان دختر هم به همین صورت عصبی می شوند، ولی این عصبانیت معمولا به صورت شفاهی نه فیزیکی، ابراز می شود. برای کودکان ، پرت کردن وسایل، ضربه زدن به در، یا سوراخ کردن دیوار، در زمانی که عصبی هستند یک کار معمول می باشد، ممکن است برخی از این اقدامات به سمت شما و به منظور آسیب رساندن به شما صورت گیرد.  ولی شما مجبور نیستید که تحت شرایطی زندگی کنید که از طریق این رفتارهای خشن، تهدید شوید.


طرز رفتار با نوجوان خشمگین

خشم می تواند یک هیجان چالش برانگیز برای بیشتر نوجوانان باشد، همچنان که این عامل باعث می شود که این افراد حالت هایی از قبیل ناامیدی، خجالت، ناراحتی، آسیب دیدن، ترس، یا آسیب پذیری را احساس کنند. در زمانی که نوجوانان نتوانند با این احساسات مقابله کنند، ممکن است سعی کنند با حرف های خود بقیه را ناراحت کنند، یا خودشان و دیگران را با خطری مواجه کنند. در دوره نوجوانی، برای بسیاری از پسرها شناخت احساسات بسیار سخت است، تنها گذاشتن آنها، باعث می شود که آنها قادر به بیان احساسات خود باشند، یا درخواست کمک بکنند.




چالش های مربوط به والدین برای کمک به نوجوانان، به منظور غلبه بر عواطف و تعامل با خشم، از طریق روشهای موثر تر، عبارتند از :


ایجاد قانون و پیامدهای مرتبط با هر عمل.

در زمانی که هر شما و فرزندتان آرام هستید، توضیح دهید که احساس عصبانیت به طور کلی نادرست نیست،  ولی روش های غیر قابل پذیرش برای بیان آن وجود دارد. برای مثال، اگر نوجوان شما حرف‌های نادرست و پرخاشگرانه نسبت به شما بزند،  او مجبور است که با پیامدهای مربوط به آن مواجه شود – از دست دادن برخی مزایا، یا در صورت لزوم دخالت پلیس. نوجوانان، در زمان کنونی، بیشتر از هر زمان دیگری، به قوانین نیاز دارند.


دلایل پشت خشم را بیابید.

آیا بچه شما ناراحت یا افسرده است؟ برای مثال، آیا او احساس نابسندگی  و نارسایی می کند که به دلیل امکاناتی است که هم سن و سال های وی دارند ولی او ندارد؟ آیا نوجوان شما، فقط به یک فردی نیاز دارد که بدون هیچ قضاوتی، حرف های وی را بشنود؟


نسبت به علائم هشدار دهنده و عوامل تحریک کننده خشم، آگاه باشید.

آیا فرزند نوجوان شما سردرد دارد یا قبل از اینکه عصبانیت خود را نشان دهد، شروع به پیاده روی می کند؟  یا اینکه، آیا کلاسی در مدرسه هست که وی در آنجا تحریک به خشم شود؟  زمانی نوجوانان قادر به شناسایی علائم هشدار دهنده هستند که دمای بدن آنها بالا رود،  این امر به آنها اجازه می دهد که شروع به قدم زدن کنند تا عصبانیت خود را، قبل از اینکه غیر قابل کنتر باشد، متوقف کنند.


به فرزندتان کمک کنید که روش های مناسب تری و سالم تری برای بیان خشم پیدا کنند.

تمرین و ورزش، ورزش های گروهی، حتی ضربه به کیف یا بالشت، می تواند برای نشان دادن تنش و خشم، مفید باشد. همچنین بیشتر نوجوانان از هنر یا نوشتن، به منظور ابراز خشم خود، به صورت خلاقانه استفاده می کنند. رقص یا بازی کردن بلند، و همچنین موسیقی خشمگین می تواند عصبانیت آنها را کاهش دهد.


برای فرزند خود فضایی اختصاص دهید که تنها باشد.

زمانی که فرزند شما عصبانی باشد، به وی اجازه دهید که در یک جایی تنها بشیند، و این فضا باید مکانی باشد که در آن احساس آرامش و خونسردی دارند. در زمانی که فرزند شما خشمگین است، او را دنبال نکنید و به اصرارتان ادامه ندهید یا از وی توضیح نخواهید؛ این امر تنها منجر به طولانی شدن عصبانیت و شدت گرفتن آن می شود، یا حتی منجر به تحریک واکنش فیزیکی آنها شود.

خشم خود را کنترل کنید.

در صورتی که خشم خود را کنترل نکنید، شما نمی توانید به نوجوان خود کمک کنید. همانطور که مفهوم آن هم سخت می باشد، شما مجبور هستید که آرام باشید و تعادل خود را حفظ کنید و اینکه فرزند شما چقدر نسبت به شما خشمگین هست، بی اهمیت می باشد. اگر شما یا دیگر اعضای خانواده شما بر سر هم جیغ بکشند و فریاد بزنند، همدیگر را بزنند، یا وسایل را پرتاب کنند،  نوجوان شما به طور طبیعی فرض می کند که این روش‌ها برای بیان خشم، به نحوه مناسب، می تواند مورد استفاده قرار گیرد.

منبع:کانون مشاوران ایران-خشم و پرخاشگری در نوجوانان


رهایی از کتک خوردن از همسر

رهایی از کتک خوردن از همسر چگونه ممکن است؟ سازمان بهداشت جهانی می گوید هر هجده ثانیه یک فرد قربانی خشونت خانگی است.


در ایران، طبق مطالعات انجام شده در سال ۲۰۰۴، شصت و شش درصد از زنان در ایران از زمان آغاز به زندگی درگیر خشونت بوده اند، آیا وی باید چنین اعمال خشونت آمیز علیه همسرش انجام دهد .


آیا مردان حق دارند که توسط خشم خود او را مورد ضرب و شتم قرار دهند؟ در این زمینه مشاوره خانواده مهم است.


رهایی از کتک خوردن از همسر

این گروه خشن

خشونت معمولا توسط آقایان در برابر زنان اعمال می شود و این به فرهنگ ما محدود نمی شود، بلکه به دلیل شرایط فیزیولوژیکی مردان از لحاظ جسمی قوی تر از زنان و به دلیل فرهنگ پدرسالارانه ای است که در اکثر کشورهای جهان وجود دارد.


این در همه جا در جهان است.


به طور معمول، فردی که به نظر می رسد در برابر خانواده اش خشونت آمیز است، فردی با شخصیت غیر قابل انتقاد، خودسر و غیر عاطفی است.


این افراد در دوران کودکی و نوجوانی و یا حتی در زندگی فعلی خود در محل کار یا در جوامعی دیگر که در آن حضور دارند، در معرض خشونت و سوء استفاده قرار می گیرند.


به دلیل توانایی کنار آمدن یا اظهارنظر در مورد آنها، این حالت آنها را ترک نمی کنند.


خشمشان بیشتر از خانواده هایشان است که به عنوان جابه جایی خشونت شناخته می شوند.



راهکارهای معجزه آسا - اگر همسرتان شما را کتک تان می زند.

یکی از رایج ترین علل خشونت خانگی، سوء مصرف مواد است.

معتاد مستعد ابتلا به رفتارهای خشونت آمیز است، هر دو در زمان آشفتگی و به علت اثرات مخرب اعتیاد به مغز.


این شامل الکل و انواع داروها و محرک ها است.

همه این مواد به رفتار خشونت آمیز منجر می شود.


یکی دیگر از دلایل خشونت خانگی که عجیب است اعمال خشونت برای آزادی عشق و وفاداری همسر است.


در این مورد، فرد به لحاظ احساسی وابسته به او است.


اما او همسرش را می زند تا ببیند آیا همسر او هنوز او را دوست دارد؟


سپس او یک قدم بیشتر می رود و او را حسابی کتک می زند تا ببیند آیا همسرش بعد از ضرب و شتم با وی زندگی می کند.


با این حال، افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی با اختلال شخصیت سادیست معمولا با روش سختی برای حسادت برای طرف مقابل شان ارزیابی می شوند و این کاملا غیر طبیعی است.


در این مورد، یک کودک ممکن است در یک محیط کودکانه خشونت آمیز رشد کرده باشد یا این رفتار را با مادرش پذیرفته است و به عنوان یک مدل این رفتار را یاد گرفته است.


این اعتقاد دروغین در ذهن او است که “یک زن خوب زنی است که می سوزاند می سازد


قربانی نشوید

ایده “سوختن و ساختن” یا گفتن بعضی از خانم ها “من هیچ گزینه دیگری ندارم جز مقاومت در برابرش!” همه باورهای اشتباه شکل گرفته اند.


بسیاری از زنان با این ایده که اگر من ازدواج کنم، آینده فرزندان من تخریب می شود یا «خانواده ام طلاق قبول نمی کنند»، خودشان برای دیگران قربانی می کنند.

منبع:کانون مشاوران ایران-رهایی از کتک خوردن از همسر


شباهت دو اختلال بیش فعالی با دوقطبی

تفاوت بین اختلال دوقطبی و بیش فعالی در کودکان و نوجوانان چیست؟

خیلی از اوقات والدین با شرایطی مواجه می شوند که کودک آنها از نوعی دغدغه سلامت روانی رنج می برد. این اختلال ممکن است توسط معلم، مشاور مدرسه یا حتی دیگر اعضای خانواده یا پزشک خانوادگی کودک به آنها گفته شده باشد.


یکی از متداول ترین بیماری های تهدید کننده سلامت روان کودک اختلال نقص توجه یا در اصطلاح عام ADD  یا ADHD است. ملاک تشخیصی اختلال نقص توجه داشتن شش معیار یا بیشتر  از هجده (حداقل شش ملاک طبقه نخست یا حداقل شش ملاک طبقه دوم) ملاک زیر است:


علائم بی توجهی


اغلب قادر به تخصیص توجه دقیق به جزئیات نیست یا دچار اشتباهات بی دقتی در کارهای درسی، کار یا دیگر فعالیت ها می شود.

غالبا نمی تواند توجه مداوم به تکالیف یا انجام فعالیت ها را حفظ کند.

اغلب به سخنان واضح گوش نمی دهد.

اغلب اوقات نمی تواند آموزش ها را پیگیری کند و تکالیف، کارهای روزمره یا وظایف محول شده کاری در محل کار را به پایان برساند (به دلیل رفتار مقابله ای یا ناتوانی در درک آموزش ها نیست).

اغلب در سازمان دهی تکالیف یا فعالیت ها مشکل دارد

غالبا نسبت به درگیری در تکالیف نیازمند تلاش ذهنی مداوم اجتناب، بیزار یا بی میل است (مانند کارهای درسی یا تکالیف)

اغلب چیزهای ضروری برای تکالیف یا فعالیت ها را فراموش می کند (از قبیل اسباب بازی ها، تکالیف مدرسه، مداد، کتاب یا مداد تراش).

اغلب به راحتی با یک محرک بیرونی دچار حواسپرتی می شود

اغلب در فعالیت های روزمره فراموشکار است

بیشتر بخوانید:


درمان بیش فعالی و نقص توجه در نوجوانان


اختلال نقص توجه و بیش فعالی در نوجوانان


علائم بیش فعالی و تکانشگری


اغلب با دست و پاهای خود ور می رود یا سرجای خود وول می خورد

غالبا جای خود در کلاس یا موقعیت های دیگر مستلزم نشستن را ترک می کند.

غالب اوقات به طور افراطی در موقعیت های نامناسب می دود یا بالا می رود (در نوجوانان و بزرگسالان ممکن است مستعد احساسات ذهنی یا بیقراری شود)

غالبا در بازی کردن یا درگیری در فعالیت های بی صدا مشکل دارد

اغلب یا در حرکت است یا اغلب طوری رفتار می کند مثل اینکه تحت یک نیروی محرکه حرکت می کند

اغلب تندتند صحبت می کند.

غالبا جواب ها را بدون تأمل قبل از کامل شدن سؤال پیش گویی می کند.

اغلب نمی تواند منتظر نوبت بماند

اغلب اوقات وسط مکالمات یا بازی های دیگران می پرند

این علائم باید حتماً طی شرایطی به مدت شش ماه یا بیشتر در مدرسه و خانه، بازی و تحصیل و امثالهم تداوم داشته باشند. اگر این علائم کمتر از شش ماه بروز یایند یا اینکه ملاک ها در تنها یک شرایط (مثلاً فقط درمدرسه) نمایان شوند آنگاه نباید تشخیص ADHD داده شود.


اما گاهی اوقات کودکان هنگامی که با طبقه تشخیصی دیگری سازگارتر هستند به اشتباه به عنوان ADHDتشخیص داده می شود. والدین و مراقبان سلامت تمایل دارند بی توجهی یا ناتوانی کودک بر تمرکز بر تکالیف را اغلب همبود با بیش فعالیو به طورخودبخود” “ADHD” فرض کنند. برخی متخصصان معتقدند که برخی از کودکان با تشخیص ADHD تحت عنوان اختلال دوقطبی بهترتشخیص و درمان می شوند.


ADHD و دوقطبی چه تفاوتی با هم دارند؟


در حالی که ویژگی تشخیصی ADHD بی توجهی و اکثر اوقات بیش فعالی است، اختلال دوقطبی با نوسانات خلقی بین انرژی و فعالیت زیاد (به اصطلاح مانیا یاجنون/شیدایی خفیف)و احساسات غمگینی یا ناراحتی (به اصطلاح افسردگی) مشخص می شود. در حالی که گاهی اوقات کودکان با ADHD ممکن است بدون هیچ دلیلی احساس غمگینی کنند کودکان با اختلال دوقطبی ممکن است هفته های متوالی بدون هیچ علت تشخیص پذیری احساس غمگینی کنند. هر دوی احساسات مانیک و احساسات افسرده گر در کودک منجر به مشکلات چشمگیری برای او در تماماً هر جنبه از زندگی های آنها؛ مدرسه، بازی، دوستان، خانه و غیره شود. خلق دوقطبی یک کودک فراگیر و  به سختی تغییرپذیر است در حالی که خلق ADHD کودک ممکن است به صورت دوره ای و گذرا ظاهر شوند اما در کل آنها افسردگی یا مانیای محض نباشند.

یک کودک در دوران اختلال افسردگی دوقطبی ممکن است به خاطر از دست دادن همه تمایلات و مداومت در تحقق آنها بی توجه باشند. یک کودک با ADHD به دلیل صرفاً عدم توانایی تمرکز بر هر چیزی در طی یک دوره زمانی از خود بی توجهی نشان دهند.


یک کودک با ADHD معمولاً به شکل نرمال و قابل انتظاری به رویدادهای زندگی خود واکنش نشان می دهند. واکنش های یک کودک دوقطبی به رویدادهای زندگی اغلب چیزی بیشتر از طولانی نبودن و بزرگ جلوه دادن رویداد خواهد بود.


یک کودک با ADHD در کل  هنگام قشقرق و بدخلقی از کارهایی که انجام می دهد آگاه است که طی یک دوره زمانی کوتاه و بدون آسیب رساندن به اموال رخ می دهد. یک کودک دوقطبی ممکن است هنگام اوقات تلخی و قشقرق ارتباط خود را با واقعیت از دست دهد و دست به تخریب اموال بزند و خود قشقرق به پا کردن ساعت ها طول بکشد.

منبع:کانون مشاوران ایران-شباهت دو اختلال بیش فعالی با دوقطبی


تاثیر پدر در تربیت فرزندان

تاثیر پدر در تربیت فرزندان به چه اندازه است؟ پدر و مادر به عنوان والدین، نقش بسیار مهمی در تربیت فرزندان ایفا می کنند. در حالی که برخی تصور می کنند که مادر مسئول تربیت و مراقبت از فرزند است اما باید گفت که پدر نیز نقش بسیار مهمی را در تبدیل شدن کودک به بزرگسال سالم و متعادل ایفا می کند. با افزایش تعداد مادران شاغل، نقش پدران و تاثیرگذاری آن ها بر زندگی فرزندان، پررنگ تر از قبل شده است.


نتایج تحقیقاتی که در دانشگاه کمبریج انجام شد، نشان داد که اکثر مواقع کودکان برای بازی کردن به سمت پدر رفته و در مواقع ناراحتی و استرس به مادر پناه می برند.


پدرها نقش بسیار زیادی در شکل گیری و رشد شخصیت فرزندان خود دارند. در این مقاله قصد داریم ۵ مورد مهم اثرگذاری پدر بر فرزند را بیان کنیم.


پنج مورد مهم در تاثیر پدر در تربیت فرزندان

تاثیر روی روابط اجتماعی

ایجاد روابط صمیمی بین پدر و فرزندان، تاثیر مثبت زیادی روی روابط دوستانه و عاطفی آن ها در آینده می گذارد. برخی از زنان جذب مردانی با خصوصیات شبیه به پدرشان می شوند، این اتفاق به این دلیل رخ می دهد که ارتباط با این مردان برای آن ها، یادآور تجربیات گرم و صمیمی ای است که با پدران خود داشته اند.


تاثیر بر مهارت های شناختی

مطالعاتی که در رابطه با بهداشت روانی نوزاد انجام شده، بیان گر این حقیقت است که تاثیرگذاری پدر در رشد شناختی فرزندان از همان آغاز دوران کودکی شروع می شود و همچنین این تحقیقات نشان داد که نوزادانی که توجه بیشتری از جانب پدر خود دریافت کرده اند، نمرات بالاتری در رشد شاخص ذهنی گرفته اند.

پدرانی که به طور فعال وضعیت درسی و مدرسه کودکان خود را پیگیری می کنند، فرزندانی دارند که از نظر درسی نمرات بالاتری کسب می کنند. دخترانی که رابطه صمیمی و خوبی با پدر خود تجربه می کند، غالبا نمرات ریاضی بالاتری دریافت می کنند.



تاثیر پدر در تربیت فرزندان

تاثیر بر ثبات عاطفی پسران

مطالعاتی که روی صدها بزرگسال انجام شده، نشان می دهد که بزرگسالانی که روابط خوب و قوی با پدران خود داشته اند، در هنگام مواجه با استرس و مشکلات، رفتار منطقی تری از خود بروز می دهند.


بهبود اعتماد به نفس در کودکان

منبع:کانون مشاوران ایران-تاثیر پدر در تربیت فرزندان


حمایت از کودکان و تقویت استقلال آنها

حمایت از کودکان در طول تغییرات دوره های آموزشی می تواند به سلامتی و عزت نفس آنها کمک کند.

طبق مطالعات جدید محققان در دانشگاه فنلاند، وقتی پدر و مادر ها از استقلال فرزندانشان در گذارهای آموزشی حمایت می کنند، باعث ایجاد سلامت و عزت نفس بیشتری می شوند و احتمال افسردگی را کاهش می دهند.


این یافته ها به همه ی گذار های آموزشی بالاترِ دانش آموزان مربوط می شود: از دبستان تا دوره ی راهنمایی، از راهنمایی تا دبیرستان و از دبیرستان تا دانشگاه. تاثیرات مثبت آن با افزایش سن کودک افزایش می یابد.


پدر و مادر ها می توانند با دادن انتخاب های بیشتر مطابق اهداف آموزشی آنها، فراهم کردن انعطاف پذیری در محیط ساختار یافته و با مهیا کردن محیط آنها  برای موفقیت، استقلال کودک را برانگیزانند. همچون تشویق کردن کودکان برای خوانا، آراسته و مرتب نوشتن تکالیفشان.


مطالب مرتبط را در همین سایت بخوانید:


راهنمای مادران در افزایش استقلال کودک


استقلال طلبی در نوجوانان


محققان تاکیید کردند که حمایت از استقلال، که پدر و مادر ها آن را فراهم می کنند، در طول هر سه ی این گذار ها از افسردگی جلوگیری می کند و عزت نفس نوجوانان را در دو مرحله ی گذارِ آخر (دبیرستان) افزایش می دهد.

یافته ی مهم این است که تاثیرات مثبتِ حمایت از استقلال، همچنان که کودک بزرگتر می شود افزایش خواهند یافت.دکتر کاتارینا سالملا آرو گفت: «در گذشته تصور می شد که پدر و مادر ها فقط در دوران کودکی نقش مهمی دارند، اما این تحقیق اهمیت آنها را در طول نوجوانی و حتی بزرگسالی بیان می کند.»


برای مدت زیادی، اهمیت خود تنظیمی فقط در ارتباط با سلامت و موفقیت در زندگی مورد تاکیید قرار می گرفت. با این وجود، یافته های جدید حاکی از این است که پدر و مادر ها و کودکان همچنان تاثیر قوی، متقابل و منظمی بر سلامت یکدیگر دارند.


برای مثال فرزند پروری بر سلامت فرزندان تاثیر می گذارد، و سلامت فرزندان همچنین بر پدر و مادر تاثیر می گذارد. در حقیقت نسبت به نگرش قبل، فرزندان نقش موثرتری در تاثیر حمایت والدین برای استقلالشان ایفا می کنند: زمانی که فرزندان کمتر خوب عمل می کنند، پدر و مادر ها مایلند مداخله بیجا کنند و کنترل را بدست گیرند، درواقع از استقلال فرزندانشان کمتر حمایت می کنند.


سالملا آرو گفت: «با این وجود، از دیدگاه سلامت جوانان، برای پدر و مادر ها مهم خواهد بود که در این مواقع بیشتر از آنها حمایت کنند، چرا که ثابت شده حمایت از استقلال فرد افسردگی را کاهش می دهد.»


این تحقیق شامل ۲۰۰۰ فارغ التحصیل جوان می شود که محققان مسیر تحصیلی و سلامتشان را در طول همه ی گذار های تحصیلی پیگیری کرده اند.

منبع:کانون مشاوران ایران-حمایت از کودکان و تقویت استقلال آنها