بازی درمانی اضطراب کودکان

بازی درمانی اضطراب کودکان به او نمی گوید چه کاری انجام دهد، او کاملاً تمام تصمیمات خود را می گیرد و برای تمام احساسات، خواسته ها، تصمیمات و نیازهای ابراز شده اش احترام و اعتبار قائل هست.


به عبارت دیگر، مهم نیست که کودک چه کاری انجام می دهد، هیچ کس او را قضاوت یا ارزیابی نمی کند. در حقیقت بازی درمانی اضطراب کودکان یک راه عالی برای تشویق فرزندتان به صحبت و خندیدن با شما است و مهارت‌های مهمی مانند برخورد با موقعیت های ناشناخته‌ و همچنین شکست را به او آموزش می‌دهد.


بازی درمانی در منزل

۱.بازی هیولا

با کودک به اتاق او رفته و از او بخواهید عروسک یا شی را به عنوان هیولا انتخاب کند، اگر کودک در انتخاب مشکل داشت می تواند خودش برای کودک انتخاب کند اما بهترین کار این است که به کودک اجازه انتخاب بدهید. سپس هیولا را دست خود بگیرید و به سمت کودک  بروید و همزمان از عبارتی مانند « گمشو هیولا»، « سمت ما نیا» و عباراتی همانند این استفاده کنید.


در این بازی هیولا به کودک نمی رسد و واکنش های مختلفی نشان می دهند تا زمانی که هیولا به کم ترین فاصله از کودک برسد و سپس بازی متوقف می شود و یوه دیگری به خود می گیرد. این دفعه هیولا دور می شود و کودک آرام به دنبال هیولا می رود و او را تعقیب می کند. بهتر است کودک را تشویق کنید تا احساسات خود را با کلمات بیان کرده و حتی در این راه بزرگنمایی کند.


حتی می توانیم از کودک بخواهیم تا  با پا و دست خود به هیولا ضربه بزند. در دو حالت رفتارهای کودک بسیار شدید و حالت افراز و تفریط می شود. کودکانی که اضطراب شدید یا اضطراب پس از صانحه را تجربه می کنند ممکن است خشک شوند و هیچ حرکتی از خود نشان ندهند یا با پرخاشگری زیادی به هیولا حمله کنند و ممکن است پرخاشگری آن ها در حدی باشد که حتی والدین آن ها نتوانند کنترلش کنند.


پیشنهاد مشاور: ۹ بازی احساسات برای کودکان (کودکان ۹ تا ۱۵ سال)


به مرور کودک می تواند نقاشی از هیولا خود کشیده و آن را پاره یا دور بیندازد.


می توانید داستان هایی بسازید و با استفاده از آن داستان ها روحیه کودک خود را بهبود ببخشید مثلا پتویی که وقتی زیر آن می روی دیگر هیولا تو را نمی بیند.


بازی درمانی اضطراب کودکان 

۲. بازی خنده

این بازی درمانی اضطراب کودکان برای مشکلات اجتماعی و گوشه گیری بسیار مناسب می باشد. آیا کودک شما به سختی لبخند زده یا در برابر لبخند زدن مقاومت می کند؟ این کار نشانه افسردگی، اضطراب، اختلال نافرمانی و کمال گرایی می باشد.


هدف از این بازی این است که کودک بتواند آزادانه احساسات خود را نشان دهد. این بازی برای زمانی مناسب است که بچه ها دور هم جمع شده و در حال بازی هستند در این شرایط از آن ها بخواهید که سعی کنند بازیکن دیگری را بخندانند، در حالی که طرف مقابل تلاش می کند تا نخندد، اما نمی توانند او را لمس کنند. حتی می توانید شما هم وارد بازی شوید فقط دقت کنید که کودک ناراحت و گریان نشود و جو شاد را برقرار سازید.


این بازی درمانی اضطراب کودکان باید به سرعت انجام شود و جای خود را عوض می کنند.


این تکنیک برای کودکانی مناسب است که دوستان زیادی ندارند و می ترسند که با دیگران ارتباط برقرار کنند و از این امر احساس اضطراب پیدا می کند.

منبع:کانون مشاوران ایران-بازی درمانی اضطراب کودکان


چگونگی مدیریت رفتار کودک پرخاشگر

همواره یکی از شکایات رایج والدین پرخاشگری فرزندان می باشد. شما ممکن است به عنوان والدین کودک پرخاشگر بارها این جمله را  به زبان بیاورید: “من احساس می کنم مانند پدر و مادری شکست خورده هستم”. این امر خیلی اهمیتی ندارد که چرا شما به عنوان پدر و مادر در آن زمان که باید، موثر نبوده اید- آنچه که مهم تر است این است که شما در مورد این مساله چه کاری انجام داده اید. ابتدایی ترین مرحله این است که  که از الگوهایی که در طول سال ها در کودکتان ایجاد شده است آگاه باشید. از خودتان بپرسید: “من چه رفتاری می بینم و درمقابل آن چه واکنشی انجام می دهم؟”


در نظر داشته باشید، هر فرد، شرایط و هر کودک، خاص هستند. برای مثال برخی از والدین در کنترل و مواجهه با خشم خودشان دچار مشکل هستند. آن‌ها به محض این‌که مشکلی را می بینند یا می شنوند به این ور و آن ور می پرند، و به کودک سیلی می زنند. این تنها منجر به بدتر شدن وضعیت می شود زیرا اگر شما واکنش پرخاشگرانه نشان دهید، کودک شما می آموزد که پرخاشگری همان چیزی است که با آن می توان مشکلات را حل کرد. درنتیجه ممکن است کودک یاد نگیرد به شیوه های مختلف دیگری رفتار کند: او همچنین اعتدال خود را از دست می دهد و پرخاشگر می شود.


درمقابل، برخی از والدین بسیار منفعل هستند- اما کودکشان ممکن است به دلیل عقب نشینی والدینش و برخورد نکردن درست با موضوع، پرخاشگر شود. بگذارید واضح تر بگوییم: شما می توانید معتدل باشید. شخصی ارام و پدر مادری موثر_این دو متقابلا منحصر به فرد نیستند_اما شما هنوز لازم است که محدودیت هایی را به صورت واضح، مشخص کنید و در این امر مشارکت کنید.


اگر شما پدر و مادری هستید که در یک الگوی ناموثر در پاسخ به فرزندتان گرفتار شده اید، توجه داشته باشید که تغییر یک شبه اتفاق نمی افتد. چگونگی پاسخ شما نشان نمی دهند که شما والدین بد یا خوبی هستید، این ممکن است بدان معنا باشد که شما بخشی از مشکل هستید و بنابراین می توانید بخشی از راه حل نیز باشید. اگرکودک شما پرخاشگر است این تقصیر شما نیست اما لازم است که شما به او آموزش دهید که چطور کارها را به روش های متفاوتی انجام دهد.


کودک شما ممکن است یک برچسب مانند ADHA (اختلال بیش فعالی/کمبود توجه)، ODD (اختلال نافرمانی مقابله ای)، و یا اختلال دوقطبی داشته باشد. اما صرف نظر از نوع برچسبی که فرزند شما دارد، شما هنوز هم می توانید یاد بگیرید که موثر باشید. رفتارهای پرخاشگرانه نیاز به تغییر دارند، و با وجود برچسب ها والدین هم لازم است که تغییر کنند. ممکن است به دلیل خواسته هایی که هر روز از شما انتظار می رود، احساس دلهره کنید، اما اگر به رفتار پرخاشگرانه فرزندتان پاسخ ندهید فقط وضع بدتر می شود. روش شما برای رسیدگی به پرخاشگری کودکتان ممکن است از سنی به سن دیگر و مرحله به مرحله تغییر کند. در اینجا چند راهنمایی برای کمک به شما در مراحل مختلف زندگی فرزندتان وجود دارد:


کودکان درسن پیش دبستانی و پرخاشگری


۱- ثبات داشته باشید: برای کودکان جوان تر ثبات داشتن، اهمیت زیادی دارد. شما نمی توانید رفتارهای یک روز را نادیده بگیرید و در روز بعد با فریاد زدن بر سر کودک خود واکنش نشان دهید. صرف نظر از جایی که هستید و کاری که انجام می دهید تلاش کنید ثبات داشته باشید. اگر فرزند شما  در حال کتک کاری با خواهر و برادر خود است، چیزی شبیه به این پاسخ بدهید: ” کتک کاری کار درستی نیست. لازم است شما زمانی را با خود خلوت کنید و آرام شوید.” تلاش کنید که در هر زمان به همان شیوه پاسخ می دهید.


۲-فرزندتان را از موقعیت دور کنید: گاهی اوقات لازم است که فرزندتان را از موقعیت دور کنید تا به او کمک کنید کنترل احساساتش را بازیابد. اگر در فروشگاه مواد غذایی هستید و فرزند شما اوقات تلخی می کند و به دلیل اینکه شما آنچه را که او دوست دارد برایش نمی خرید به سبد خرید لگد می زند، شما می توانید بگویید: “داری بیش از حد سروصدا ایجاد می کنی، ما برای خرید این خوراکی ها به اینجا نیامده ایم و اگر سرو صدا را تمام نکنی اینجا را ترک می کنیم”.اگر فرزند شما سروصدایش را متوقف نکرد، به راه خود ادامه دهید و او را از فروشگاه بیرون ببرید.


۳_با دیگر مراقبان هماهنگ باشید: به یاد داشته باشید که رفتارهای بدی مانند کتک کاری و حملات فیزیکی در مهدکودک ها و مراکز پیش دبستانی نیز رخ می دهد. این بخشی از مسیری است که کودکان یاد می‌گیرند که در ادامه برای مدتی طولانی درکنار هم باشند، اما اگر کودک شما پرخاشگری می‌کند شما باید فورا با این مساله برخورد کنید. همچنین لازم است که شما مداخلاتتان را با دیگر مراقبان هماهنگ کنید به طوری که هر دونوع مداخلات شبیه به هم باشند. به طور منظم با مربی مسائل را بررسی کنید تا مطمئن شوید که رفتار درحال بهبود یافتن است.


کودکان در سن مدرسه ابتدایی


اگر شما یک کودک دبستانی دارید که مرتب رفتار پرخاشگرانه انجام می دهد، لازم است که به طور منظم، و احتمالا روزانه، با مدرسه به منظور نظارت بر رفتارش در ارتباط باشید. به دنبال این باشید که رفتار آن ها چه عواقبی در مدرسه دارد، و مطمئن شوید که برای این  سورفتارها در مدرسه عواقبی وجود دارد. شما ممکن است که بخواهید معلم کودکتان را تشویق کنید که  در مقابل انتظارات رفتاری و عواقب رفتارپرخاشگرانه، ثبات داشته باشد.


سوءرفتارهایی مانند ادامس جویدن یا دویدن در سالن باید توسط مدرسه مورد نظارت قرارگیرد_کار آن ها این است که رفتارهای معمول را مدیریت کنند و شما به عنوان پدر و مادر دیگر لازم نیست برای آن ها مجازات دیگری را در نظر بگیرید_.اما رفتارهایی  هم هستند مانند پرخاشگری فیزیکی یا بدزبانی کردن، و مدرسه نمی تواند به طور کامل این مشکل را حل کند. این رفتارها باید درخانه دنبال شوند و مورد بحث قرار بگیرند و عواقب احتمالی در پی داشته باشند. دلیل اینکه شما رفتارهای مخرب تری را باید به چالش بکشید این است که خانه مکانی هست که شما فرصت دارید تا به کودکتان راه حل های دیگر را آموزش دهید. اگر برای اولین بار چیزی اتفاق افتاده است، به وسیله ی یک مکالمه پیرامون حل مساله، به او کمک کنید تا تجسم کند که کجا مهارت های مقابله کردنش شکست خورده است، وسپس در برخی از آن هایی که برای آینده او موثرتر است با او کارکنید. از او بپرسید:”دفعه ی بعد چه کار متفاوتی انجام میدهی؟”.

از سوی دیگر اگر سوءرفتار قبلا اتفاق افتاده است، نه تنها شما باید در مورد اینکه مهارتهای مقابله ایش کجا شکست خورده با او صحبت کنید بلکه باید برای رفتارش عواقبی هم در نظر بگیرید که او را مسئول و پاسخ گو نگه دارد. این عواقب می تواند شامل هر کاری باشد که شما فکر میکنید  برای یادگیری کودکتان در این وضعیت مفید است، تا زمانی که بتواند آن را کامل انجام دهد. بنابراین اینکه او را به انجام مجازات سختی برای ۶ ساعت وادارید مفید نیست، اما واداشتن به اینکه او ۱۰ چیز را بنویسد که می‌تواند دفعه بعد آن ها را متفاوت انجام دهد مفید است.


به هرحال اگر این رفتارهای پرخاشگرانه، تنها در مدرسه اتفاق بیافتند و نه درمکان های دیگر زندگی کودکتان، مهم است که بدانید چه اتفاقی افتاده است و دلیلش چیست. این یک رفتار نادرست است که شما بخواهید درمقابل مدرسه طرفداری فرزندتان را بکنید و_ به نظر نمی رسد که مفید هم باشد_.اما اگر فرزند شما که در موقعیت های دیگر تهاجمی نیست در مدرسه تهاجم و پرخاشگری می کند لازم است که شما دلیلش را بفهمید. به صحبت هایی که ممکن است کودک شما در مورد همکلاسی هایش و دیگر بچه ها بکند گوش دهید. درحالی که هنوز کودکتان را مسئول هر نوعی از رفتار پرخاشگرانه اش می دانید با معلم صحبت کنید. بدیهی است که اگر شما همان رفتار را در خانه ببینید، نتیجه ثابتی دارد و به مدرسه اجازه بدهید که بداند شما چه پیامدی را برای کودک در نظر می گیرید.

منبع:کانون مشاوران ایران-چگونگی مدیریت رفتار کودک پرخاشگر


ترس از ازدواج، علل اصلی + چند روش درمانی

ترس از ازدواج، علل اصلی + چند روش درمانی


 یکی از دلایلی که ازدواج جوانان را به تاخیر می اندازد ترس از ازدواج یا همان گاموفوبیا می باشد. ازدواج یکی از تصمیمات مهم زندگی می باشد که بر روی جنبه های مختلف زندگی تاثیرات بسیاری می گذارد و به همین دلیل باید در زمان درست و با انتخاب فرد مناسب صورت گیرد.


گاهی افراد به خاطر مسائلی مانند افزایش مسئولیت پذیری، مشکلات شخصیتی و یا داشتن تصورات غلط درباره ازدواج از آن هراس دارند، در این شرایط باید راهکارهای مناسبی را در پیش گیرید و از روانشناس کمک بگیرید تا بتوانید شرایط برای ازدواج را در خود فراهم کنند.


در ادامه این مقاله در مورد علل و روش های درمانی ترس از ازدواج مطالبی را بیان می کنیم هم چنین در این شرایط می توانید از مشاوره قبل از ازدواج کمک بگیرید تا در کنار کاهش ترس از ازدواج، بهترین انتخاب را برای زندگی مشترک خود داشته باشید.


ترس از ازدواج، علل مختلف

ترسیدن از ازدواج از ترس های رایج در میان مردم به خصوص مردان می باشد، احتمال دارد فرد دچار شرطی سازی ترس شده باشد. در این شرایط فرد باید در جلسات مشاوره شرکت کند افراد به دلایل مختلفی مانند دلایل شخصی، مالی و اجتماعی از ازدواج می ترسند و در تصمیم گیری در امر ازدواج دچار شک و تردید شده و مشکلاتی برای آن ها به وجود می آید، در ادامه این مقاله به صورت دقیق تری علل گاموفوبیا را مورد بررسی قرار  می دهیم.


احساس ناامنی

یکی از بزرگ ترین دلایلی که باعث ترس فرد از ازدواج می شود احساس ناامنی می باشد. ازدواج کردن همیشه آسان نمی باشد در واقع زوجین باید با مهارت های لازم برای ازدواج موفق آشنا باشند زیرا ازدواج، مسئولیت های زیادی را به دوش فرد اضافه می کند.


ازدواج کردن تنها به اشتراک گذاشتن احساسات و مسائل عاطفی نمی باشد بلکه فرد باید تمام تعلقات مادی و حقوقی، خانوادگی و شخصیتی خود را با یکدیگر به اشتراک بگذارند، گاموفوبیا یا ترس از ازدواج می تواند نشات گرفته از احساس ناامنی و آسیب پذیری در مورد هر یک از موارد گفته شده باشد.

رویدادهای ناگوار مرتبط با ازدواج

گاموفوبیا ممکن است به خاطر رویدادهای ناگوار و ناخواسته ای که مربوط به ازدواج می شود به وجود آید و تصویر افراد را از ازدواج شمل می دهد این رویدادها می تواند شامل موارد زیر باشد:


طلاق والدین در کودکی

مشاهده چالش ها و مشکلات بسیار والدین در زندگی مشترک

شکست های عاطفی قبلی

شنیدن اعترافات والدین در مورد اشتباهاتشان در زمینه ازدواج

افسردگی از دلایل ترس از ازدواج

احتمال دارد دلیل ترس از ازدواج و پذیرفتن مسئولیت سنگین آن به خاطر افسردگی باشد به همین دلیل باید علائم افسردگی در فرد مورد بررسی قرار گیرد، در این شرایط فرد ممکن است علاقه ی بسیاری به ازدواج داشته باشد اما به خاطر ترس و اضطرابی که دارد تصمیم گیری در امر ازدواج برای او دشوار باشد.


در شرایطی که فرد دچار افسردگی است عوامل دیگری مانند کمبود اعتماد به نفس، تصویر تحریف شده فرد از خود و عدم اطمینان از عملکرد جنسی حضور دارند که باعث ترس در فرد می شوند.


داشتن شخصیت اجتنابی و درونگرا

افرادی که شخصیتی اجتنابی و یا درونگرا دارند قرار گرفتن در خانواده و روابط جدید برای آن سخت است و بهداشت جسمی و روانی آنان را تهدید خواهد کرد، در این شرایط فرد می ترسد که دیگران به او بی توجهی کنند و از جانب دیگران محبتی دریافت نکنند از این رو ازدواج کردن استرس و اضطراب آن ها را افزایش می دهد و ترس از ازدواج در آن ها به وجود می آید.


علائم مربوط به ترسیدن از ازدواج

ترسیدن زنان از ازدواج با ترسیدن مردان از ازدواج متفاوت می باشد، به طور کلی علائم اصلی که در زنان و مردان به وجود می آید شامل موارد زیر می باشد بنابراین باید توجه داشته باشید که فردی ممکن است تمام این علائم را داشته باشد و فردی دیگر تنها تعدادی از این ها را تجربه کند.



ترس از ازدواج

ترس بسیار شدید و غیر منطقی از ازدواج، به طوری که حتی فکر کردن در مورد ازدواج و یا مشاهده ازدواج دیگران می تواند ترس را در فرد ایجاد کند.

منبع:کانون مشاوران ایرانرس از ازدواج، علل اصلی + چند روش درمانی


نکات ارتباطی برای والدین جوان

تبدیل شدن به پدر و مادر می تواند تاثیرات بدی روی روابط شما داشته باشد، در این مقاله راه کارهایی برای کمک به شما ارائه شده است:


تبدیل شدن به پدر و مادر  یک  اتفاق شادی بخش، شگفت آور، و گاهی خسته کننده و سخت است. با خود بهترین و بدترین ها را به همراه دارد (ممکن است در یک لحظه بهترین را تجربه کنید و لحظه ای دیگر بدترین را). برای اکثر ما، این اتفاق تجربه ایست که بیشترین تغییر در زندگی را ایجاد می کند. یکی از این تغییرات در زندگی شما به عنوان یک زوج است. گذر از جایگاه  یک زن و شوهر که تمرکزشان روی یکدیگر است به پدر و مادری که مجبور هستند یک بچه را اولویت زندگی خود قرار بدهند، بسیار سخت است حتی برای زوج های بسیار شاد و سلامت. ممکن است برخی از روابط شما بخاطر نیازهای مبرمی که  مسئولیت پدر ومادری ایجاد می کند ، کمرنگ شده حتی ازبین برود. و در نتیجه، زمانیکه وظیفه پدر و مادری را به عهده می گیرید، بعد از گذشت ماه ها متوجه می شوید شما وشریک زندگیتان، زمان کمتری برای با هم بودن دارید، همدیگر را بیشتر آزار می دهید، و یا نسبت به قبل بیشتر قطع ارتباط می کنید.


اگر شما اینطور هستید، بدانید تنها نیستید.


مطالعات روانشناسی بیشماری ، آنچه را که روانشناسان” کاهش رضایت زناشویی طی تبدیل شدن به پدر ومادر”  می نامند، بررسی می کند. در مورد این نکته که این کاهش رضایت چقدر بد است واین اتفاق برای زن بدتر است یا برای مرد، و اینکه  چه  عواملی به جلوگیری از آن کمک می کند،  اختلاف نظرهایی وجود دارد.  از آنجا که محققان نمی توانند برای افراد به صورت تصادفی تعیین کنند بچه داشته باشند یا نه، نمی‌توانیم مدارک تجربی لازم را داشته باشیم تا با قطعیت بگوییم پدر و مادر شدن برای ازدواج بد است. ولی نتایج مطالعاتی که  روی زوج ها در طول دوره قبل از بچه دارشدن تا سال های بعداز تولد اولین فرزندشان  انجام شده ( معمولا در مقایسه با زوج هایی که بچه ندارند) همواره اینطور نشان داده که برای بیشتر زوج ها بچه دار شدن ، مشکلاتی در روابطشان بوجود می آورد.


موضوع  دیگری که این مطالعات به آن اشاره می کند این است که این نوع آسیب حتمی نیست.-  روابط برخی از زوج ها بعد از تولد اولین بچه دچار افول نشد. ولی چطور می توانید یکی از این پدر ومادر ها باشید؟  تغییر دادن بعضی از این اتفاقات  آسان نیست—داشتن امکانات مالی بیشتر، بارداری برنامه ریزی شده و والدینی که با هم زندگی می کنند، همگی عوامل حمایتی بالقوه ای هستند.  اولویت بندی  روابط بین زوج ها و تعیین زمانی برای باهم بودن عاملی است  که کنترل آن در دست شماست. البته حرف زدن تا عمل کردن راحت تر است، زیرا که این کارها را برای نوزادی  نیازمند و دوست داستنی انجام می دهید که زندگی اش برای شما ارزشمند است. بی شک می توانید با انجام  اقداماتی به حفظ سلامت روانی و روابطتان طی سال های اولیه پدر و مادرشدن کمک کنید. وشرایط به گونه ای پیش می رود که حتی نیاز به استخدام پرستار بچه برای ملاقات  های شبانه ندارید.


۱-اولویت بندی زمان خواب


محققان فکر می کنند یکی از دلایلی که تبدیل شدن به پدر ومادر برای روابط  زوجین، مشکل  ایجاد می کند


این است که بخاطرلذت های دوست داشتنی بچه دارشدن ، خواب دچار اختلا لات سختی می شود. وقتی کم خواب می شوید، ممکن است در برخورد با اتفاقات بد خود را عصبانی و بد خلق و متخاصم  ببینید. نویسنده مطالعه وهمکارش به این نکته رسیدند که هر کدام از زوج هایی که  شب قبل کمتر خوابیده باشند، بیشتر دعوا می کنند و در حل تعارضات  بدتر عمل می کنند. اگر تا به حال شب بیداری را تجربه نکرده باشید، احتمالا از کم خوابی های زیاد رنج خواهید برد. بعد ازتحمل  چند شب کم خوابی، افراد می گویند احساس خستگی نمی کنند ولی در انجام کارهای ذهنی ضعیف عمل می کنند.


برای بسیاری ، اولویت بندی خواب مشکل است- رها کردن ظروف نشسته، و اتاق پذیرایی مرتب نشده سخت است و اینکه گاهی تنها زمان باقی مانده شما را هم در انتهای یک روز سخت بخواهند  بگیرند—ولی این سختی ها ارزش دارد. اگر همچنان شب ها از خواب بیدار می شوید تا از کودک خود مراقبت کنید راه هایی وجود دارد تا بتوانید خوابتان را برنامه ریزی کنید. به عنوان مثال، برای خودتان زمانی برای خواب در نظر بگیرید، در این زمان گوشی تلفن یا تبلت به رخت خواب نبرید، با داشتن خواب خوب و سلامت، در طول شب مشغول غلطیدن وچرخیدن در رختخواب نیستید و حتی خوب است اگر در تختی جدا بخوابید تا شریک خود را بیدار نکنید. در باره راه های دیگر تقسیم کردن ساعات خواب شبانه فکرکنید در این‌صورت هر دونفر می توانند کمی خواب خوب و عمیق داشته باشند.


اگربه خوبی استراحت کرده باشید، روبه رو شدن با هر مساله ای راحت تر و بهتر است. اگر کارتان را سریع تر انجام دهید، کمتر اشتباه کنید، و کنترل بیشتری روی احساساتتان دارید و موثر تر خواهید بود. پس به جای بیدار ماندن و سروکله زدن با کارهای خانه، شغل، و مسائل شخصی، کمی بخوابید و ببینید که آیا حل مسائل درصبح آرام راحت تر نیست ؟! این ضرب المثل را فراموش نکنید، ” هیچ وقت با عصبانیت به رخت خواب نروید” در عوض تلاش کنید” اگر عصبانی هستید، بگویید دوستت دارم و شب بخیر” و ببینید صبح که بیدار می شوید هنوزآن مشکل وجود دارد یا نه؟


۲-به یکدیگر اعتماد کنید!


شب های بی خوابی، نوزاد نق نق کنان، و تمام الزامات پدرو مادری به هرمشکل دیگری که قبل از بچه دارشدن داشتید اضافه شده است. تبدیل شدن به پدر و مادر با وجود تمام لذت ها و شادی هایی که دارد می تواند به صورت غیر قابل وصفی استرس آور باشد. استرس باعث می شود  به سختی بتوانید همسری  آماده و عاشق باشید. بنابراین بدانید  وقتی همسرتان به شما تلنگر می زند، یعنی  فراموش کرده کاری که به او محول کرده اید را انجام بدهد و این معنی را ندارد که دیگر آنطور که دلتان می خواهد  مهربان و عاشق نیست. به جای اینکه عصبانی وخشمگین شوید، سعی کنید این حقیقت را جایگزین احساس بدتان کنید که او دوستتان دارد و احتمالا کم خوابیده و استرس زیادی  دارد. سرزنش مشکلات جزئی رابطه به خاطر دلایل خارجی مثل کمبود خواب، یا کم حافظه بودن به علت نگهداری از بچه، می تواند کمک کند شرایط را تحت نظر داشته باشید و در صورت امکان از تبدیل شدن چیزهای کوچک به مسائل بزرگ جلوگیری کنید.


البته اعتماد کردن به یکدیگر بسیار سخت است. مخصوصا اگر دچار کم خوابی باشید، پس سعی کنید برای خودتان قاونی وضع کنید. به عنوان مثال هر زمان احساس کردید ازجانب همسرتان متحمل آزار و اذیت شده اید با خودتان این جمله را تکرار کنید” این شخصیت واقعی او نیست، این کمبود خواب است” و یا چیزهای دیگری مثل این. همچنین باید تلاش کنید به خاطر آورید دفعه قبل شما کاری مشابه انجام داده و به خودتان یادآوری هر دوی شما می توانید اشتباهات زیادی داشته باشید.


البته، درست نیست که در برخورد با مسائل جدی بی اعتنا باشید. همچنان مهم است شرایط را تحت نظر بگیرید.


۳-قدرشناس باشید


زمان کم و داشتن کارهای زیاد، می تواند باعث شود هر کدام از شما ، دیگری را مسئول کارها بدانید. چه کسی وقت دارد بگوید برای درست کردن شام متشکرم وقتی که شما مشغول آماده کردن بچه برای خوابیدن بودید؟ ولی کمی حق شناسی می تواند نتیجه بخش باشد (مشکلات را قابل تحمل تر کند). تحقیقات نشان می دهد که هرچه افراد قدرشناس تر باشند، از روابطشان رضایت بیشتری خواهند داشت و این موضوع به ویژه در دوره های گذار مثل بچه دارشدن صحت دارد. پس مسائل کوچک مثل:۱- آگاهی از تلاش های همسرتان، ۲-صرف زمان برای داشتن احساس خوشبختی در این مورد که در این سفر پر هرج و مرج همراه همسرتان هستید، یا۳- بازگشت به زمان های قبل که وقتی همدیگر را برای اولین بار ملاقلت کردید چه احساسی داشتید و ابراز همان احساسات به همسرتان، این عوامل می تواند کمک کند روابطتان صمیمانه و برقرار بماند. وقتی شروع  به بیان حق شناسی و قدردانی می کنید ، احتمالا متوجه می شوید همسرتان نیز مشتاق است قدر شناسی اش را ابراز کند. و این احساس چقدر بهتر می بود  که برای تمام شام هایی که تهیه کرده بودید و پوشک هایی که عوض می کردید  و فکرمی کردید  به کارهایتان توجه نمی شود، تشکری ازصمیم قلب  دریافت می کردید؟

۴-باهمدیگر یک سرگرمی تازه (که زمان بر نباشد) را شروع کنید.


تحقیقات نشان می دهد مشغول شدن ( باهمدیگر) به سرگرمی های جدید برای زوج ها خوب است و این موضوع به ویژه  طی تبدیل شدن زوج ها به پدر ومادر، زمانی که بیشتر وقت شما صرف تمرکز بر روی چیزهایی غیراز روابطتتان می شود، صحت دارد. مخصوصا اگرتشخیص دهید سرگرمی های قدیمی که داشتید در این سبک جدید زندگی شما به خوبی قبل عمل نمی کند. مطمئنا وقتی دارید کالسکه بچه را هل می دهید، می‌توانید به پیاده روی (عادتی که قبلا هم داشتید) ادامه دهید ولی دیگر منطقی نیست که بخواهید هرهفته  تمام طول روز را صرف بالارفتن از کوه کرده یا غذا درست کنید و در صبح جمعه یک مسابقه دوی ماراتون در تلویزیون ببینید. پیداکردن یک سرگرمی جدید که بتوانید به عنوان یک زوج انجام دهید ارزشمند است—یک سرگرمی جدید شما دونفر را کنار هم می آورد و موضوعات جدیدی دراختیارتان می‌گذارد تا باهم گفتگو کنید، مخصوصا زمانی که اکثر اراتباطات شما مانند یک جلسه کاری بوده است.

منبع:کانون مشاوران ایران-نکات ارتباطی برای والدین جوان


افزایش عزت نفس کودکان

عزت نفس کودکان، اعتماد نسبت به به اینکه کیست و چه کاری می تواند انجام دهد می باشد. در این مقاله، والدین راهکارهایی را برای افزایش عزت نفس کودکان یاد خواهند گرفت.


حس مثبت یکی از بزرگترین هدیه هایی است که شما می‌توانید به فرزندتان بدهید؛ بچه ها با عزت نفس بالا احساس مهر، محبت، شایستگی و خوشحالی بیش تری دارند.


عزت نفس در کودکان دبستانی

هر کودک لحظاتی دارد که در آن با چالش ها، فشار همسالان یا تجربه چیزهای جدید روبرو می شود و ممکن است اعتماد به نفس خود را از دست بدهد یا ارزش خود را زیر سوال ببرد. در زندگی کودک، فراز و نشیب هایی وجود خواهد داشت که برای عبور از آن ها به عزت نفس بالا احتیاج دارند.


عوامل کلیدی برای ایجاد عزت نفس سالم، تعیین اهداف، پذیرفتن مسئولیت، انجام وظایف و جشن گرفتن موفقیت است. کودک باید بتواند موفقیت را به تصویر بکشد و بداند چه زمانی به آن دست یافته است.


۱۰ دلیل اهمیت عزت نفس

۱. فرزند شما می تواند شکست ها را تحمل کند.

کودکانی که عزت نفس بالایی دارند بهتر می توانند شکست های جزئی را بدون از دست دادن اعتماد به نفس تحمل کنند.


۲. تصمیمات خوب

بچه‌هایی که عزت نفس بالایی دارند، مهارت‌های تصمیم‌گیری خوبی دارند.


۳. فرزند شما می تواند الگوها و دوستان خوبی پیدا کند.

کودکانی که عزت نفس بالایی دارند، الگوهای همسالان و دوستان خوبی پیدا می کنند که به آن ها اهمیت داده و احترام می گذارند.


۴. می تواند در برابر فشار همسالان مقاومت کند.

افرادی که عزت نفس بالاتری دارند در ایجاد دوستی، مهارت همدلی، حفظ روابط دوستانه و مدیریت فشار همسالان بهتر هستند.


۵. از خودش دفاع می کند.

کودکانی که عزت نفس بالایی دارند از ایستادگی در دفاع از خود نمی ترسند.


نکاتی برای افزایش عزت نفس کودکان

۶. هویت سالم 

۷. فرزند شما می تواند الگوهای مناسب برای سال های نوجوانی داشته باشد.

نوجوانان تمایل دارند که نگاهی خودمحورانه به زندگی داشته باشند و ممکن است مسائل را جدی‌تر و شخصی‌تر از آنچه که باید ببینند. داشتن عزت نفس قوی در سال های نوجوانی محافظت کننده است.


۸. فرزند شما می تواند دستاوردهای بالاتری کسب کند.

تحقیقات نشان می‌دهد که خوش‌بین‌ها معتقدند عملکردشان بهتر از واقعیت است. این دیدگاه مثبت آن ها را به سمت ریسک بیشتر، تمرین بیشتر، تسلیم نشدن سوق می‌دهد و در نهایت، می‌توانند خوب عمل کنند.


۹. شکست ها را تحمل می کند

کودکانی که بر این باورند که موفقیت به دلیل تلاش خود آن هاست، معمولاً معتقدند که شکست‌ها قابل تحمل بوده و می توانند مشکلات را موقتی دانسته و آن ها را تحمل کنند.


۱۰. فرزند شما این آزادی را دارد که شکست بخورد.

یکی از بهترین چیزها در مورد عزت نفس کودکان، آزادی در شکست خوردن است. هیچ موفقیت واقعی در زندگی بدون شکست نیست بنابراین به کودک خود بیاموزید که ببیند چه چیزی می تواند از اشتباهات و چالش ها به دست بیاورد.

منبع:کانون مشاوران ایران-افزایش عزت نفس کودکان