به چه نحوی متوجه شوید که همسرتان شما را دوست ندارد؟

علائمی که نشان می دهند همسرتان شما را دوست ندارد، عبارتند از:


علامت ۱٫ متوقف کردن اشتراک گذاری

یکی از شاخص هایی که نشان می دهد رابطه شما از بین رفته است، تصمیم گیری همسرتان برای متوقف کردن اشتراک گذاری موارد مختلف با شما می باشد.


در صورتی که وی نخواهد یک چیزی را برای خانه یا یک حیوان خانگی جدید نخرد، شما باید نگران شوید.


در این شرایط، شما یک سری از موارد مربوط به تعهد دو گانه را مشاهده خواهید کرد که باعث می شوند آنها با شما ارتباط برقرار کنند و هر دو شما مسولیت هایی در قبال یکدیگر داشته باشید.


با این وجود در صورتیکه وی از بردن اسم شما امتناع کند، این مورد نشان خواهد داد که عاشق شما نیست.


علامت ۲٫ با شما صحبت نمی کند

در برخی روزها شما احساس خواهید کرد که دوست ندارید صحبت کنید. با این وجود، در صورتی که وی در زمانیکه کاملا عادی و پر حرف می باشد، از صحبت کردن با شما امتناع کند، باید این واقعیت را بپذیرید که احتمالا وی جدا شدن را مد نظر دارد.


در حالت کلی، دختران پرحرف تر از پسران هستند. به نظر می رسد که دختران همواره یک حرفی برای گفتن داشته باشند و گوش دادن برای شما مناسب می باشد.


در صورتی که همسر شما به صورت ناگهانی لحن خودش را تغییر دهد و صحبت کردن و پرحرفی خودش را متوقف کند، دلیل مناسبی برای این نگرانی خواهید داشت که شاید وی عاشق یک فرد دیگری باشد.


علامت ۳٫ او (همسرتان) همواره بدخلق و ترشرو می باشد، ولی فقط با شما چنین برخوردی دارد

این علامت نشانگر این است که وی شما را دوست ندارد. در حالت عادی، زمانی که شما شخصی را دوست داشته باشید، برخورد منفی با وی نخواهید داشت.


در مقابل، سعی خواهید کرد که آنها را با روحیه کنید و منجر به خندیدنشان بشوید. حتی زمانی که شما کاری را انجام بدهید که منجر به دیوانه شدن وی شود، وی یک راهی برای برگشت از آن شرایط و ادامه دادن خندیدنش پیدا خواهد کرد.


زمانی که صدای جویدن یا تنفس شما منجر به ناراحتی او شود، کاملا منطقی خواهد بود که بگوییم وی دوست ندارد در کنار شما باشد.


آیا همسرتان نسبت به نحوه خندیدن شما یا نحوه شام خوردن شما به صورت خاص، تنفر دارد؟

در صورتیکه این موارد در حال حاضر منجر به عصبانی شدن همسرتان شوند، بهتر است که مراقب باشید، چرا که به نظر می رسد وی شما را همانند گذشته دوست ندارد.


علامت ۴٫ او به حرف های شما گوش نمی دهد

در یک رابطه ازدواجی سالم، شما سخت تلاش خواهید کرد که به گفته های طرف مقابلتان گوش دهید.


بنابراین، در صورتی که یک فرد متوجه شود که طرف مقابلش به وی گوش نمی دهد، این علامت نشان خواهد داد که احساسات رابطه ای به یک مورد بدی تبدیل شده اند.


هیچ تردیدی نسبت به این مورد وجود ندارد که یک همسر همواره باید به گفته های مرد خودش گوش دهد و در مسال مطرح شده به وی کمک کند. زمانیکه وی به صورت ناگهانی تصمیم بگیرد که به شما گوش ندهد، این یک علامت قوی خواهد بود که نشان می دهد وی شما را دوست ندارد.


در یک رابطه سالم، ارتباط مهمترین عامل می باشد و هر دو طرف باید در رابطه با آن فعال باشند. در صورتی که همسرتان تصمیم بگیرد که به گفته های شما گوش نکند، ارتباط شما از بین خواهد رفت.


علامت ۵٫ هیچ دستی برای آغوش گرفتن وجود ندارد، هیچ سکسی وجود ندارد

مطالعات صورت گرفته نشان می دهند که رابطه جنسی، عامل چسبندگی رابطه ازدواجی می باشد و زوجین را در کنار یکدیگر نگه می دارد.


در این شرایط است که ارتباط درونی قوی می شود و رشد پیدا می کند. انسان ها به یک ارتباط فیزیکی نیازمند هستند، چه در صورتی که این ارتباط گرفتن دست ها باشد یا سکس باشد، یک عامل مهمی در هر رابطه سالمی خواهد بود.


در صورتی که شما چنین ارتباط فیزیکی صمیمی نداشته باشید، صرفا دوستان هم خواهید بود


زمانی که شما بچه داشته باشید، کاهش یافتن رابطه جنسی برای یک مدتی یک مورد طبیعی خواهد بود، ولی در حالت نرمال، این رابطه با گذشت زمان به حال اولیه برخواهد گشت.

در صورتی که همسرتان به رابطه صمیمی و جنسی برنگردد یا شما را طرد کند، این شرایط به صورت بدیهی نشان خواهد داشت که عشق شما از بین رفته است.


علامت ۶٫ وی فقط به خودش توجه می کند

هیچ شکی وجود ندارد که شما از همسرتان می خواهید که به خودش و کارش متمرکز شود.


بله، شما در یک مشارکت ازدواجی هستید، ولی همچنان دو فردی هستید که نیاز دارید هویت های خودتان را به صورت مجزا نگه دارید.


با این وجود، در صورتی که متوجه شوید همسرتان هر کاری را صرفا برای خودش انجام می دهد، احتمالا شرایط موجود یک شرایط خوبی نخواهد بود.


در یک رابطه ازدواجی سالم، تمرکز باید به صورت متوازن و بر روی هر دو شما صورت بگیرد. این مورد شامل حضور داشتن در کنار همسرتان در حین نیازمند بودن وی و تشویق کردن وی در صورت نیاز داشتنش می باشد.


در صورتی که همسرتان عشقش را به شما از دست بدهد، ارتباط خودش را قطع خواهد کرد و هیچ توجهی به شما نخواهد داشت.


دلیل اینکه وی فقط به خودش متمرکز می شود و هیچ توجهی به شما نمی کند، عبارت از این است که وی مطلع می باشد که به زودی، تمامی تمرکزش بر روی خودش خواهد بود.

منبع:کانون مشاوران ایران-به چه نحوی متوجه شوید که همسرتان شما را دوست ندارد؟


بی اختیاری مدفوع در کودکان

بی اختیاری مدفوع (Encopresis) به شرایطی گفته می شود که کودک بدون آن که علتی داشته باشد، در لباس و یا سایر موقعیت هایی که از نظر اجتماع پسندیده نیست، مدفوع می کنند.


انکوپرزیس وضعیتی است که در آن کودک پس از آموزش دیدن در مورد استفاده از دستشویی زمانی که در توالت نیست، مدفوع می کند. یبوست معمولا باعث این حوادث می شود. بی اختیاری مدفوع در کودکان می تواند ناامید کننده باشد، اما صبر داشته باشید و در زمانی که فرزندتان با آموزش سازگار می شود، آن را تشویق کنید.


برای تشخیص بی اختیاری ادرار سن کودک باید حداقل ۴ ساله باشد و بی اختیاری حداقل هر ماه یک بار و به مدت ۶ ماه متوالی رخ دهد. ملاک ۴ سال به آن دلیل انتخاب شده است که بررسی ها و پیگیری های متعدد نشانگر این موضوع هستند که ۵۰ درصد کودکان در ۲ سالگی و ۱۰۰ درصد آنان در ۴ سالگی قادرند که بر مدفوع خود کنترل داشته باشند.


بی اختیاری مدفوع در کودکان چیست

از آنجایی که تجمع مدفوع باعث کشیده شدن روده بزرگ می شود، اگر درمان نشود، مشکل بدتر می شود. به مرور کودکان ممکن است اشتهای خود را از دست بدهند یا از درد معده شکایت کنند.


مدفوع بزرگ و سفت همچنین ممکن است باعث پارگی پوست اطراف مقعد شود که خون روی مدفوع باقی می ماند.


بچه ها نمی توانند با شرم و گناهی که در مورد این وضعیت احساس می کنند روبرو شوند. برخی حتی سعی می کنند زیر شلواری کثیف خود را از والدین خود پنهان کنند.


پیشنهاد مشاور: راه درمان نگه داشتن مدفوع


اکثر کودکان مبتلا به بی اختیاری مدفوع می گویند قبل از اینکه لباس زیر خود را کثیف کنند، هیچ تمایلی به دفع مدفوع ندارند. این اتفاق معمولاً در طول روز اتفاق می افتد، در حالی که کودک بیدار و فعال است.


دلیل دیگر ممکن است علمی تر باشد: از آنجایی که مغز به بوی مدفوع عادت می کند، ممکن است کودک دیگر متوجه این بو نشود.


به طور معمول، بی اختیاری مدفوع به دو طبقه ی عمده و چند طبقه ی فرعی تقسیم بندی می شوند. این طبقات عمده عبارتند از: اولیه و ثانویه. بی اختیاری مدفوع اولیه زمانی طبقه بندی می شود که پس از رسیدن به سن زمانی و عقلی ۴ سال، ادامه داشته و دوره ی زمانی قبلی کنترل مدفوع حداقل به مدت زمان یک سال اتفاق نیفتاده باشد.


اگر باوجود یک سال کنترل، بی اختیاری مدفوع ظاهر شود، از نوع ثانویه تلقی می شود.



بی اختیاری مدفوع در کودکان

تشخیص

ملاک های تشخیص بی اختیاری مدفوع هستند عبارتند از:


دفع مکرر مدفوع در محل هایی که مناسب این منظور نمی باشد، خواه عمدی و یا خواه غیر عمدی باشد.

وقوع حداقل یک مورد در ماه به مدت زمان ۶ ماه .

سن زمانی و عقلی حداقل ۳ سال.

ناشی از علت های جسمی همانند: مگا کولولن، آگانگلیونی نیست.

معاینه رکتال که در آن پزشک یک انگشت دستکش دار را وارد رکتوم می کند تا انسداد و مشکلات عضلانی را بررسی کند.

اشعه ایکس

شکم درد

از دست دادن اشتها

ارزیابی روانشناختی برای تعیین علت در صورت ارتباط با استرس عاطفی، ترس یا چالش های رفتاری.

تخمین زده می شود که ۱٪ – ۲٪ از کودکان زیر ۱۰ سال تحت تاثیر انکوپرزیس قرار دارند. پسران بیشتر از دختران بی اختیاری مدفوع در کودکان را تجربه می کنند. تقریباً ۸۰ درصد از کودکان مبتلا پسر هستند.

علت مدفوع کودک در شلوار

سه نظریه ی عمده در مورد علت بی اختیاری مدفوع وجود دارد، این نظریه ها عبارتند از: نظریه طبی، نظریه ی پویایی روانی و یادگیری – رفتاری.


نظریه  طبی: این نظریه از دیدگاه رشد عصبی به مشکل نگاه می کند. بی اختیاری مدفوع در این چشم انداز، حاصل از نارسایی های رشدی در ساخت و کارکرد مکانیزم های تشریحی و فیزیولوژیکی مورد نیاز برای کنترل روده می باشد، این نارسایی ها موقتی به شمار می آیند. مشکلات پزشکی شامل موارد زیر می باشند:


اینرسی روده: روده بزرگ مدفوع را آنطور که باید حرکت نمی دهد.

آسیب عصبی دستگاه گوارش: ماهیچه های انتهای دستگاه گوارش (مقعد) به درستی بسته نمی شوند.

بیماری هیرشپرونگ: پایانه های عصبی در روده وجود ندارد، این امر باعث انسداد روده می شود و مدفوع نمی تواند دفع شود.

منبع:کانون مشاوران ایران-بی اختیاری مدفوع در کودکان


مشاوره اضطراب و استرس

مشاوره اضطراب چیست؟

متاسفانه، اجتناب از مشاوره اضطراب و استرس می تواند منجر به ایجاد اضطراب شدیدتر شود. یک روش درمانی که به عنوان روش درمان شناختی – رفتاری[۱] (CBT) نامیده می شود، در درمان اختلال های اضطرابی کارایی بالایی دارد.


روان شناسان با استفاده از CBT به درمانجوها کمک می کنند تا نحوه شناسایی و مدیریت عواملی را یاد بگیرند که منجر به ایجاد اضطراب در آنها می شود.


۱۰ سوال مقدماتی که معمولا درمانگران می پرسند

یکی از پرسش های درمانجوها، عبارت از سوالاتی می باشد که یک مشاور، مددکار اجتماعی یا روان شناس در اولین جلسه از آنها می پرسد. پاسخ این سوال راحت می باشد:


شما باید سوالات ساده و گسترش دهنده ذهن و سایر سوالات را انتظار داشته باشید.


یک “برنامه تغییر” (که در اغلب مواقع به عنوان “اهداف درمانی” شناخته می شود) بعد از آن ایجاد می شود تا شما را در رفع مشکلاتی راهنمایی کند که در حال حاضر منجر به اذیت شدن شما می شوند.


در زیر ۱۰ مورد از رایج ترین سوالاتی بیان شده است که یک روان پزشک از شما می پرسد تا یک تغییر مثبتی را در طول فرآیند مشاوره ایجاد کند.


۱-چه چیزی باعث شده است که به اینجا بیایید؟

“به نظر می رسد که شما شناخت خوبی نسبت به خودتان دارید و یک سری تفکراتی را در رابطه با مواردی دارید که در اینجا می خواهید بحث کنید. افرادی که به اینجا مراجعه می کنند، شجاعت زیادی دارند، حتی شاید یک مقدار عصبی باشند.


در صورتی که شما موردی را به یاد نیاورید، من یک سری سوالاتی را خواهم پرسید و در رابطه با مواردی که شما می گویید، یک سری نکاتی را یادداشت خواهم کرد تا بتوانم آن را در حافظه خودم نگه دارم.


البته هر زمان که خواستید می توانید حرف های من را قطع کنید و حرف خودتان را بگویید، یا می توانید مکالمه را به هر سمتی که خودتان می خواهید، هدایت کنید. از نظر شما، چه چیزی باعث شده است که به اینجا بیایید؟”


۲-آیا قبلا به یک مشاور مراجعه کرده اید؟

به نظر می رسد که شما با اعتماد به نفس هستید و در شرایط راحتی قرار دارید و می خواهید که در مورد چالش های موجود در زندگی تان صحبت کنید.


این سوالات در مشاوره اضطراب بسیار مهم است.


آیا تا به حال به یک مشاور مراجعه کرده اید؟


در صورت مراجعه کردن، شما قبلا چند جلسه به مشاوره مراجعه کرده اید و مشکلات موجود چه مواردی بوده اند؟


آیا به نتایج مد نظرتان دست پیدا کرده اید، و آیا نتایج به دست آمده پایدار بوده اند؟


مهم ترین نکته ای که از گفته های مشاور یا روانشناس یا مددکار اجتماعی تان به یاد دارید، چه موردی می باشد؟


کدام یک از آنها درست بوده است، یا کدام یک از آنها به نتایج مد نظر شما منجر نشده است؟


۳-از دیدگاه شما، مشکل موجود چیست؟

هر شخصی یک دیدگاه متفاوتی نسبت به مشکل و شخص یا عاملی دارد که راه حل مشکل می باشد.


هدف از مشاوره استرس و اضطراب عبارت از ایجاد یک سری تغییرات مثبت در سریع ترین زمان ممکن و بدون هیچ نوع شتاب زدگی می باشد.

شما چه دیدی نسبت به مشکل دارید یا شما چه تعریفی از مشکل دارید؟

کدام یکی از افراد مشکل زای موجود در زندگی شما منجر به ایجاد مشکلاتتان شده اند؟

شما در طول کار، چه نوع تعاملی با سایر افراد دارید؟

شخصیت خودتان را به چه نحوی تعریف می کنید؟

سه مورد از مهمترین دستاوردهای شما چه مواردی بوده اند؟

چه شخص یا چه چیزی مهمترین مورد در زندگی شما می باشد؟

از دیدگاه شما، مشکلتان چیست؟

۴-معمولا این مشکل منجر به ایجاد چه نوع احساسی در شما می شود؟

همه ما یک سری مشکلات یا چالش هایی داریم که باید با آنها مواجه شویم.


آیا شما یک فرد خوش بین یا یک فرد بدبینی هستید؟ زمانی که یک مشکلی به صورت پیشبینی نشده ظاهر می شود، چه احساسی پیدا می کنید؟


هر چند که هیچ یک از احساسات موجود درست یا اشتباه و خوب یا بد نمی باشند، ولی هر مشکلی منجر به ایجاد یک نوع احساسی در ما می شود.


بنابراین، این مشکل معمولا منجر به ایجاد چه نوع احساسی در شما می شود؟


آیا شما احساس ناراحتی، عصبانیت، ناامیدی، در جاماندگی می کنید یا یک احساس دیگری دارید؟

منبع:کانون مشاوران ایران-مشاوره اضطراب و استرس


حسادت کودکان به فرزند دوم

 حسادت کودکان به فرزند دوم، حسادت در کودکان از نظر روانشناسی، سن حسادت در کودکان، شدیدترین دوره حسادت کودک در این مقاله بررسی می شود و به تمام سوالات شما در این باره در قسمت نظرات پاسخ می دهیم پس این مقاله را از دست ندهید و ما را از نظرات خود آگاه کنید.


ممکن است شما نیز حسادت در کودکان را تجربه کرده باشید و حسادت در کودکان باعث می شود که در موقعیت های خاصی، رفتارهای حسادت آمیز نشان می دهد و باعث تعجب شما و اطرافیان می شود.


حسادت در کودکان از نظر روانشناسی

بررسی حسادت در کودکان از نظر روانشناسی نشان داده است که موقعیت های خای مانند رقابت، مقایسه با هم سن و سالان و یا فرق گذاشتن بین بچه ها، آتش حسادت را شعله ور تر می کند و باعث می شود تا فرزندتان نه تنها در هیچ کاری با شما همکاری نکند، بلکه دچار احساس خشم، عصبانیت و کینه نیز شود.


شاید برای تان عجیب باشد که یک مقایسه ی به ظاهر کوچک چگونه می تواند تا این حد برانگیزاننده باشد اما در حقیقت، قرار گرفتن در موقعیت های تبعیض، مقایسه و یا رقابت؛ این احساس را به همراه می آورد که ” من از دیگران کمتر هستم “ و باعث شکل گیری حد زیادی از ترس درونی می شود.


کودک ترسیده، تلاش می کند تا با رفتارهای حسادت آمیز از خود دفاع کند و توانایی اش در دفاع از حقوق خود را به نمایش بگذارد و حقوق خود را پس بگیرد.


متاسفانه این رفتارها در دراز مدت می تواند منجر به تنها ماندن کودک و یا کناره گرفتن دیگران از او نیز شود که مهارت های اجتماعی را به طور قابل توجهی تحت تاثیر قرار می دهد.


حسادت کودکان به فرزند دوم

از نظر روانشناسی، معمولا حسادت در حدود یک و نیم سالگی شکل می گیرد و در فاصله ی ۲ تا چهار سالگی بیشتر می شود.


این بین اگر فرزند تازه ای متولد شود، ممکن است کودک به رفتارهای نابه هنجار دیگری مانند افسردگی، بدغذایی، اضطراب و یا شب ادرار متوسل شود تا از این طریق اعتراض خود به شرایط را بیان کند.


به عبارت دیگر لازم است بدانید که این رفتارها بیش از آنکه یک اختلال باشند، روشی برای ابراز وجود هستند که فرزندتان از آن استفاده می کند.حسادت به بچه کوچکتر امری عادی می باشد ولی باید با کمک والدین کنترل شود. در ادامه راه های لازم برای درمان این مشکل آورده شده است.

رفتار با فرزند اول وقتی فرزند دوم به دنیا می آید

اگر فرزند شما عادت ندارد در کنار نوزادان باشد یا شما را کنار آن ها ببیند، ممکن است در ابتدا واکنش های شدیدی داشته باشد. خوب است که بتوانید زمان آرامی را با خانواده های دیگر بگذرانید تا او به این ایده عادت کند که اگر والدینش نوزادان دیگری را در آغوش بگیرند، باز هم او را دوست دارند و از او مراقبت خواهند کرد.



 حسادت کودکان به فرزند دوم

۵ نشانه حسادت در کودکان

نشانه‌های حسادت در کودک می‌تواند متفاوت باشد، اما معمولاً شامل فوران خشم یا گریه، نشان دادن پرخاشگری نسبت به خواهر و برادر یا همسالان، مقایسه بین خود و دیگران، یا خودداری از محبت می باشد.


توجه ناخواسته: کودکانی که حسادت از خود نشان می دهند اغلب دلبسته و خواستار توجه می شوند. آن ها ممکن است تقاضای بغل بیشتری داشته باشند یا نخواهند که اتاق را ترک کنید.

ناامنی: کودکان حسود اغلب احساس ناامنی می کنند و این را از طریق رفتارهای منفی مانند نام گذاری، قلدری یا کینه توزی نسبت به دیگران ابراز می کنند.

منبع:کانون مشاوران ایران-حسادت کودکان به فرزند دوم


فوبیای خاص : ترس هایی ماندگار و دردسر ساز

فوبیای خاص : ترس هایی ماندگار و دردسر ساز


ترس به عنوان بخش جدایی ناپذیر زندگی بشر، گاه برای او دردسر ساز و غیر عادی می شود. فوبیای خاص یکی از انواع ترس های دردسر ساز است که تقریبا اکثر ما با آن دست و پنجه نرم کرده ایم.


فوبیای خاص چیست؟


فوبیای خاص به ترس شدید، غیر منطقی و مزمن نسبت به یک موضوع خاص اشاره دارد.


معمولا علت ترس فرد از موضوع فوبیک نیز نگرانی و انتظار آسیب و صدمه از موضوع یا شیء فوبیک است.


به عنوان مثال فرد ممکن است از گربه بترسد؛ چرا که نگران است گربه به او حمله کند. به همین دلیل نیز همواره از رویارویی با موقعیت های فوبیک اجتناب می کند.


همچنین در صورت مواجهه با موضوع فوبیک نیز به شدت دچار ترس و اضطراب می شود.


افزایش ضربان قلب

تعرق

احساس درد در قفسه سینه یا شکم

لرزش

از علائم اضطرابی فوبیای خاص است.


از جمله ویژگی های فوبیای خاص می توان به موارد زیر اشاره نمود:

ترس غیرمنطقی و بیش از حد نسبت به یک شی ء یا موقعیت.

فرد می داند که ترس او غیر منطقی یا شدید تر از حد لازم است.

این ترس پایدار و به مدت حداقل ۶ ماه ادامه دارد.

ترس و اضراب ناشی از فوبیا منجر به اختلال در عملکرد مختلف زندگی فرد می شود.

عدم تناسب فرهنگی و اجتماعی نسبت به موضوع فوبیک.

انواع فوبیای خاص

فوبیای خاص از شیوع و تنوع بالایی برخوردار است. از جمله موقعیت های شایع فوبیای خاص می توان به موارد زیر اشاره نمود:


فوبیای حیوانات: فوبیای حیوانات یکی از شایع ترین انواع فوبیا است. متداول ترین نوع فوبیای حیوانات شامل:

فوبیای عنکبوت

فوبیای سگ

فوبیای گربه

فوبیای سوسک

فوبیای مار

فوبیای موش

فوبیای ارتفاع: فوبیای ارتفاع یا بلندی هراسی به ترس شدید فرد از قرار گرفتن و حتی تصور کردن بودن در ارتفاعات، ساختمان های بلند و کوه و…اشاره دارد.

فوبیای دندان پزشکی: این نوع فوبیا که بیشتر در کودکان و خانم ها دیده می شود، به ترس شدید فرد از دندان پزشکی ( تزریق بی حسی، صوای تراشیدن دندان و ابزار آلات جراحی ) اطلاق می شود.

فوبیای خون، زخم و آمپول: این نوع از فوبیا که تقریبا بین دو جنس زن و مرد از شیوع برابری برخوردار است؛ به ترس شدید و دائمی از محیط بیمارستانی، خون، تزریقات و جراحات اشاره دارد.

فرد مبتلا به فوبیای خون، تزریقات در صورت نیاز نیز از حضور در کلینک  و محیط های درمانی خود داری می کند.


فوبیای محیط های بسته: تنگنا هراسی یا کلاستروفوبیا به ترس شدید، مداوم و غیرمنطق از قرار گرفتن در محیط های بسته مانند آسانسور، اتاق مخصوص ام آر آی، انباری کوچک و محیط های شلوغ اشاره دارد.

نگرانی از به پایان رسیدن اکسیژن و خفگی، ترس از  احتمال رخ دادن سکته یا حمله وحشت زدگی و نبود کمک یا گیر افتادن از جمله علت های فرضی پشت پرده این نوع از فوبیا است.


علت فوبیای خاص چیست؟

از جمله نظریات و دلایل مطرح در سبب شناسی اختلال فوبیای خاص می توان به موارد زیر اشاره نمود:


دیدگاه روان کاوی: بر اساس دیدگاه روان کاوی فوبیا نتیجه ی سرکوب و انتقال ترس و اضطراب از یک موضوع اصلی و واقعی ( مثلا ترس یک کودک از تنش و خودکامگی پدر ) به یک موضوع نمادین ( به عنوان مثال ترس از اسب ) است.

دیدگاه شرطی سازی: بر اساس این دیدگاه، افراد مبتلا به فوبیای خاص به دلیل وجود یک تجربه ناخوشایند نسبت به موضوع خاص دچار ترس و فوبیا شده اند.

به عنوان مثال فوبیای دندان پزشکی بعد از تجربه ی درد آور تزریق بی حسی و یا فوبیای ماشین بعد از تجربه تصادف با اتوموبیل رخ می دهد.

دیدگاه تکاملی: بر اساس دیدگاه تکاملی، انسان ها از یک آمادگی بیولوژیک برای کسب ترس و فوبیا نسبت به موقعیت های خاص برخوردارند.

این نظریه در تحلیل فوبیا هایی از قبیل : فوبیای مار، فوبیای عنکبوت، فوبیای ارتفاع، فوبیای خون، به ترس تکاملی که در اجدادمان نیز وجود داشته ، اشاره می کند و معتقد است همه ی ما از یک آمادگی درونی برای ترس از این موقعیت ها برخورداریم.


دیدگاه محیطی: این دیدگاه بر نقش عوامل محیطی، یادگیری و تربیت تاکید دارد و در حوزه درمان نیز روش هایی چون یادگیری مشاهده ای و سرمش گیری را پیشنهاد می کند.


فوبیای خاص

انواع فوبیاد


روش های درمان فوبیای خاص: ( سیر تا پیاز درمان فوبیای خاص )!

از جمله روش های درمانی فوبیای خاص شامل:


غرقه سازی: فلسفه ی زیربنایی این روش، مواجهه و قرار گرفتن در معرض موقعیت های ترس آور است. این مواجهه به مرور باعث می شود فرض های بنیادی بیمار مبنی بر خطرناک بودن موقعیت فوبیک زیر سوال برود.

منبع:کانون مشاوران ایران-فوبیای خاص : ترس هایی ماندگار و دردسر ساز