ارتباط زناشویی ارتباطی است که در مقایسه با سایر ارتباطات انسانی بی نظیر است. چرا که دیگر ارتباطات انسانی یک بعد از حیات را میپوشانند اما ارتباط زناشویی دربرگیرنده ابعاد زیستی، اقتصادی، عاطفی و روانی است. الگوهای ارتباط زناشویی به الگوهای درونی شده ای گفته میشود که هر زوج با خود به روابط زندگی زناشویی میآورد. این الگوها نشان میدهد که الگوی تعامل کارآمد بین زن و شوهر چه باید باشد. از دید متخصصین روانشناسی الگوهای مقابله با مشکلات که زوجین در موقعیت های تعارض آمیز به کار میبرند، الگوهای ارتباطی زناشویی نام دارد.
مقایسه الگوهای ارتباطی در دو دسته از ازدواجهای موفق و ناموفق یکی از اهداف مهم پژوهش ها در حوزه مشاوره خانواده و ازدواج است. در این زمینه پژوهش های متعددی انجام گرفته و الگوهای ارتباط زیادی توسط متخصصین شناسایی شدهاست که به معرفی برخی از آن ها میپردازیم.
بر اساس یک طبقه بندی که توسط متخصصین انجام شده است از جمله گاتمن(1993) و فیتزپاتریک(1988) چندین ارتباط بین زوجین نام گذاری شده اند. آن ها با استفاده از ابزار پرسش نامه و مشاهده به وجود دو نوع الگوی ارتباطی کلی در ازدواج پی بردند: زوجیت با ثبات، زوجیت بی ثبات. زوجیت با ثبات شامل زوج های سنتی، زوجهای دو جنسیتی و زوج های اجتنابی میشود.
زوج های سنتی: با نقش های جنسی سنتی یعنی مردانه و زنانه انطباق دارند، وظایف زن و مرد کاملا از یکدیگر متمایز و مشخص است. اهداف خانوادگی را بر اهداف فردی ترجیح میدهند. دارای برنامه منظم و مشخص روزمره هستند. در منزل در مکانی مشترک زندگی میکنند و هیچ یک اتاق خصوصی متعلق به خود ندارد. حد متوسطی از هیجانات مثبت و منفی را از خود نشان میدهند. از به وجود آمدن تعارض به جز در مسائل مهم اجتناب میکنند. به یکدیگر گوش داده و سعی میکنند ابراز همدلی کنند و بعد از پایان هر تعارض آشکارا در پی راضی کردن و متقاعد کردن طرف مقابل هستند. سنتی ها تمایل دارند که دیدی قراردادی به ازدواج داشته باشند و برای ثبات و اطمینان ارزش بیشتری قائل هستند تا تنوع و خودجوشی. آنها شدیدا به هم متکی بوده و اوقات زیادی را با هم به سر میبرند. هرچند آن ها قاطعانه عدم توافق بین خود را ابراز نمیکنند. اما از تعارض و کشمکش نیز اجتناب نمیکنند. در یک ازدواج سنتی تعارض کمتر رخ میدهد چون قدرت و تصمیم گیری با توجه به هنجارهای مرسوم بین آنها تقسیم شدهاست. زوجین سنتی به میزان زیادی ابرازگر هستند و به راحتی احساسات شادی یا ناکامیخویش را ابراز میکنند.
زوج های دو جنسیتی(آندروژن): زن و مرد هر دو در قبول نقش های جنسی زنانه و مردانه مساوات طلب هستند، یعنی وظایف مردانه و زنانه تقسیم نمیشود، بلکه هر دو در مواقع مقتضی هر دو نقش را ایفا میکنند. اهداف فردی را بر اهداف خانوادگی ترجیح میدهند. برنامه زندگی منظم و از پیش تعیین شده ای ندارند. در منزل اتاق خصوصی دارند. سطوح بالایی از هیجان های مثبت و منفی را از خود نشان میدهند و ترجیح میدهند برای حل مشکلات درگیر در مذاکره و بحث طولانی در مورد بسیاری از مسائل شوند.
منبع: مرکز مشاوره ستاره ایرانیان-الگوهای مختلف در ارتباط زناشویی
جنگ اول به از صلح آخر! اکنون بپرسید تا بعدا راحت باشید
شما چگونه می فهمید که با فرد درستی ازدواج می کنید؟ امروزه با نرخ 50 درصدی طلاق، تأمل در مورد بهایی که برای آن پرداخت می شود، و یک سنجش دقیق له و علیه آن ارزشمند است؛ به هر حال در طول رابطه تجربه های بسیار زیادی وجود دارند که ارزیابی درست آنها سخت است. چطور می دانید که با چه قالب موضوعاتی می توانید موفقیت رابطه را پیشگویی کنید؟
اوایل سال اخیر، «الینور استنفورد» از نیویورک تایمز یک لیست 13 پرسشی برای قبل از سر سفره عقد پیشنهاد داد. خوبست که انها را ببینید. پرسشهایی محوری که هر زوج قبل از اینکه با همدیگر وارد عمل شوند می تواند از جستجوی آنها سود ببرند.استنفورد برای درست کردن این لیست با وکلای امور طلاق، محققان، و درمانگران سکس و ازدواج تبادل نظر کرده است. این لیست، برخی ابعاد ضروری از قبیل بدهی، سکس، مشاجره، و خانواده را پوشش می دهد.
لیست متعلق به استنفورد کمک کننده است، اما جامع نیست. شاید بتوان پرسشهای دیگری هم به لیست اضافه کرد تا در تسهیل فرایند تصمیم سازی کمک کند.
1. شستن لباس ها به عهده ی چه کسی است؟ افراد به طرز شگفت انگیزی می توانند درمورد کارهای طاقت فرسای روزمره که خواهان و مشتاق انجامش هستند نظرات محکمی داشته باشند: شاید از چمن زنی متنفر باشید، ولی به نظر نمی رسد درمورد پاک کردن پنجره ها اینطور باشد؛ شاید عاشق درست کردن شام هستید، ولی راجع به رخت شستن اینطور نیست. مهمتر اینکه شاید تصور می کنید پارتنرتان کارهای معین روزمره را انجام خواهد داد. آیا این انتظارات را به زبان آورده اید؟ تقسیم وظایف روزمره و تساوی حقوقی ناشی از آن (مخصوصا توسط زنها) می تواند امکان طلاق را در زوج هایی که هردو صاحب درآمدند پیش بینی کند؛ بهتر است صریح و یک رو باشیم.
2. چگونه با کارمان دچار وسواس شده ایم؟ مشاغل مختلف، سطوح مختلفی از تعهد زمانی را ایجاب می کنند. شخص مجردِ فاقد فرزند می تواند چنین وضعیتی را مدیریت کند، ولی در مورد یک زوج، با فرض داشتن چند بچه چطور؟ دانستن ترجیح پارتنرتان برای ایجاد تعادل بین کار و زندگی خانه، موضوعی حساس است چرا که شما سعی دارید زندگی تان را باهم پیش ببرید. کیفیت زندگی، با تعارض بین کار وخانواده،رابطه ی معکوس دارد؛ بدین معنی که وقتی تصور نمی رود که زندگی کاری زوجین با ساعات حضور در خانه تداخل پیدا کند، آنها گرایش به ازدواج رضایت بخش تری دارند. تفاهم، مبتنی بر درک این قضیه است که چنانچه ایجاد تعادل دقیق برای زوجی، خوب جواب می دهد، چنین نیست که ضرورتا در مورد سایرین هم جواب بدهد.
منبع: مرکز مشاوره ستاره ایرانیان-هفت سوالی که باید پیش از ازدواج بپرسید