چگونه یک کودک مسئولیت پذیر داشته باشیم؟

تربیت فرزندی مسئولیت پذیر یکی از مهم ترین آرزو ها و یا اهداف پدران و مادران است.

همه ی والدین آرزو دارند فرزندی مسئولیت پذیر پروش دهند و تصور داشتن کودکی بی مسئولیت که در بزرگسالی به فردی لجباز و ضداجتماع تبدیل می شود، بسیار آزار دهنده است.

برای برخی از والدین تصور داشتن فرزند مسئویت پذیر در حد آرزو باقی می ماند.

چگونه یک کودک مسئولیت پذیر داشته باشیم؟
به عبارت دیگر دسته ای از والدین چنین تصور می کنند که مسئولیت پذیری امری ذاتی است و با اعمالی مانند دعا و آرزو می گویند “کاش فرزندم مسئولیت پذیر شود!”.

کودک مسئولیت پذیر - مشاورکو (3)
کودک مسئولیت پذیر – مشاورکو
اگر چه این نگرش می تواند به شدت خطرناک باشد اما بسیار رایج است.
در نقطه ی مقابل این نگرش، دسته ای از والدین بر این اعتقادند که مسئولیت پذیری امری نیازمند آموزش و یادگیری است و تلاش می کنند تا با بهره گیری از بهترین اصول، آن را به فرزندشان آموزش دهند.

برای شروع بهتر است به این سوال پاسخ دهید که ” نگرش شما در خصوص آموزش مسئولیت پذیری از کدام یک از دو اصل نام برده شده تبعیت می کند؟”

در صورتی که جزء دسته ی دوم هستید می توانید به مطالعه ی متن ادامه دهید و راهبردهای لازم برای “آموزش مسئولیت پذیری” به کودک تان را بیاموزید.
حق انتخاب، خط اول آموزش مسئولیت پذیری
نمی توان قصد آموزش فرزندی مسئولیت پذیر داشت و از “حق انتخاب” صحبت نکرد.

ممکن است با خودتان بگویید “چگونه به کودکی سه ساله حق انتخاب بدهم؟!”

اما رفتار بر اساس اصول نظریه انتخاب می گوید که این کار ممکن است.

برای این منظور لازم است زبان نظریه ی انتخاب را بیاموزید و با الفبای آن با کودک تان گفت و گو کنید.

نظریه ی انتخاب چه می گوید؟
بر اساس اصول اساسی نظریه ی انتخاب، ما بر رفتار هیچ کس جز خودمان کنترل نداریم و تلاش برای کنترل دیگران بی فایده است.

ویلیام گلسر پایه گذار این رویکرد معتقد است اصولا هر آنچه که از ما سر می زند، یک رفتار است و با تغییر رفتارهای مان می توانیم  پیامدهای دیگری را تجربه کنیم.

حمایت خواهرانه – بهترین خواهر دنیا

در حالی که همواره فرد دارای یک بیماری شدید در شرایط سختی می باشد، ولی سختی آن می تواند همانند شرایط سخت ایجاد شده برای افرادی باشد که او را دوست دارند.

در این مقاله تجربیات یک دختری بیان شده است که به خواهر بیمار خودش کمک می کند.

حمایت خواهرانه – بهترین خواهر دنیا
این مقاله برای شرایط زیر می تواند مفید باشد:
برادر یا خواهر شما دارای یک بیماری شدیدی می باشد
شما از یک برادر یا خواهری مراقبت کنید که دارای یک بیماری شدیدی می باشد
شما با استرس مربوط به حمایت از یک برادر یا خواهر بیمار مواجه هستید.
حمایت خواهرانه - بهترین خواهر دنیا - مشاورکو
حمایت خواهرانه – بهترین خواهر دنیا – مشاورکو
خواهر فوق العاده من
دو سال پیش خواهر بزرگ من، مادر مجرد دو نفر بوده است.

او شرکت خودش را اداره می کرد، مشغول بازی می شد و با گروه هایی خوانندگی می کرد، به صورت پاره وقت در دانشگاه درس می خواند و در کارهای خیریه داوطلب می شد.

حتی با تمامی این کارهایی که انجام می داد، باز هم برای انجام دادن کارهایی همانند: دوختن لباس رسمی من، رنگ کردن موی من، و گوش دادن به گریه من در پشت تلفن و در زمانی که رابطه ام با دوست پسرم به هم خورده بود، وقت داشت.
الان خواهرم دارای سرطان مغز می باشد
بعد از سپری کردن جراحی، شیمی درمانی و پرتو درمانی و حتی استفاده از روش های درمانی جایگزین در زیر نور خورشید، او یک سایه ای از خود قبلی اش شده است.

او نمی تواند صحبت کند؛ او از طریق صدای خر خر کردن ارتباط برقرار می کند. او نمی تواند سوار اتوبوس شود یا از چهار راه عبور کند، و او نمی تواند برای خودش آشپزی کند یا لباس خودش را بپوشد.

او حتی نمی تواند من را هم بشناسد.

در مراحل اول من کل زندگی ام را صرف حمایت از او کردم
من خواهرم را به حمام می بردم، لباس او را می پوشاندم، برای او رانندگی می کردم و به او کمک می کردم تا کارهایش را انجام دهد.

من هر روز صبح مطالبی را برای او می خواندم و از طرف او با دوستانش ارتباط برقرار می کردم.

زندگی من متوقف شده بود و من تا جایی که می توانستم خودم را وقف خواهرم می کردم، به همین دلیل او همچنان می تواند شادمانی و زیبایی قبلی خودش را حفظ کند.

برقراری ارتباط مجدد با بچه هایتان

آیا می خواهید مجددا با بچه هایتان ارتباط برقرار کنید؟ این مقاله به شما کمک خواهد کرد تا این کار را به صورت مناسبی انجام دهید!


مراحل:

از بچه هایتان بپرسید که حالشان چطور است

از بچه هایتان بپرسید که حالشان چطور است

۱٫ از بچه هایتان بپرسید که حالشان چطور است.

اولین کار مهمی که باید انجام دهید عبارت از توجه کردن به آنها می باشد.


در صورتیکه بچه هایتان متوجه شوند که برای شما اهمیت دارند، فرد مهمی برایشان خواهید بود.


همچنین باید به صحبت های آنها گوش دهید. یک مکالمه ای با هم داشته باشید و اجازه ندهید که بچه تان تنها فرد صحبت کننده باشد.


مطمئن شوید که آنها هیچ مشکلی ندارند

مطمئن شوید که آنها هیچ مشکلی ندارند

۲٫ مطمئن شوید که آنها هیچ مشکلی ندارند.

در صورتیکه بچه تان ناراحت به نظر برسد، از او بپرسید که چه مساله ای پیش آمده است. تا جاییکه امکان پذیر باشید، سعی کنید که مشاوره های مفیدی به او ارائه دهید.

یک سری شب های خاصی برای خودتان داشته باشید

یک سری شب های خاصی برای خودتان داشته باشید

۳٫ یک سری شب های خاصی برای خودتان داشته باشید.

برای مثال، “شنبه خوراکی” داشته باشید و در آن ۳ پوند به بچه تان بدهید و اجازه دهید که هر چیزی که می خواهد را از مغازه بخرد.


یا از طریق مشغول شدن به بازی های تخته ای می توانید یک شب سرگرم کننده خانوادگی داشته باشید.


با این وجود، اگر شما برای انجام چنین برنامه هایی مشکل داشته باشید و نتوانید آنها را ادامه دهید، در این صورت بچه تان بهانه بیشتری برای دور شدن از شما خواهد داشت.


شما نمی خواهید بچه تان این تفکر را داشته باشد که شما همواره روزهای خاصشان را خراب می کنید. این کارتان به او نشان خواهد داد که کارتان برای شما مهمتر از بچه تان می باشد.

منبع:مشاور کو:مرکز مشاوره روانشناسی و مشاوره آنلاین-برقراری ارتباط مجدد با بچه هایتان


روان کاوی / روان کاوی مدرن

روان کاوی، هم در نظریه و هم از نظر روش درمانی، در اواخر قرن نوزدهم توسعه یافت.

روان کاوان بر مبنای این فرض می باشد که تضاد های ناهوشیار منجر شناخت ریشه های مشکلات روان شناختی می شوند، که و تواند علائم مربوط به این مشکلات را با قرار دادن و انتقال این تضاد ها به بخش هشیار مغز کاهش داد.

نظریه مربوط به روان کاوی بارها مورد انتقاد و اصلاح قرار گرفته است، ولی همچنان به عنوان یکی از موثرترین رهیافت ها موجود در زمینه روان شناسی مطرح می باشد.

تاریخچه روان کاوی
بررسی های صورت گرفته به منظور پیدا کردن ریشه ها و تاریخچه روان کاوی، نشان دهنده این بوده است که یک شخص بسیار مهمی به اسم سیگموند فروید[۱] ایجاد کننده این روش می باشد.

فروید در سال ۱۸۵۶ متولّد شد، و یک عصب شناس بسیار مشهوری بود که کارهایش منجر به برخورد وی با افراد دارای علائم خاص بدنی شد که هیستری یا تشنج نامیده شد.

فروید تحت تاثیر کارهایه عصب شناسی به اسم جین مارتین چارکوت[۲]، شروع به استفاده از هیپنوتیزم در درمان افراد دارای تشنج کرد.

با افزایش علاقه فروید به هیپنوتیزم، وی با جوزف[۳] برور همکاری کرد تا یک روش جدید درمانی را توسعه دهند که به افراد درمانجو کمک می کرد تا خاطرات مربوط به حوادث آسیب زا، که در زمانی نزدیک به بروز این علائم اتفاق افتاده بود، را مورد بررسی قرار دهند.

فروید و برور مشاهده کردند در زمانی که افراد در نتیجه هیپنوتیزم به این خاطرات دست می یبند و به صورت راحت در مورد آن صحبت می کنند، علائم مربوط به بیماری در این افراد کاهش می یابد.
در سال ۱۸۹۵، فروید و بریور مطالعات خودشان را در هیستریا[۴] چاپ کردند و در آن، شرایط چند فردی که با استفاده از روان کاوی بهبود یافته بودند را بحث کرده بودند.

در سطح گسترده ای این انتشارات به عنوان اولین پیشبرد موجود در ادبیات روان تحلیلی در نظر گرفته می شود.

بعد از اینکه فروید چندین بار در نتیجه استفاده از هیپنوتیزم به مشکل خورد، این روش را مورد استفاده قرار نداد و شروع به استفاده از رهیافتی کرد که  به”ارتباط آزاد” معروف شده بود.

روش درمانی افزایش ارتباط

روش درمانی افزایش ارتباط به منظور آموزش مهارت های رابطه ای به زوجین و خانواده ها، از یک رهیافت آموزشی استفاده می کند تا احساسات و ادراکات آنها را به صورت مناسب به هم مرتبط کند، به نحوی که بتوانند همراه با یکدیگر، استراتژی های مقابله ای را توسعه دهند.

این رهیافت درمانی مختصر برای کمک به زوجین، افراد و یا گروه هایی طراحی شده است که این مهارت های تمرینی را یاد می گیرند و توانایی مناسبی را برای ثابت نگه داشتن وضعیت خودشان در بعد از دوره درمانی دارند.

افراد دارای شرایط سنّی مختلف که به درمان مراجعه می کنند و تمایل دارند تا نگرانی های رابطه ای و خانوادگی را بشناسند، می توانند با استفاده از این رهیافت به نتایج مفیدی دست یابند.

تاریخچه و توسعه
رشته سلامت روانی برای اولین بار در میانه های دهه ۱۹۶۰، توسط یک مدل پزشکی که بر روی تشخیص و درمان نگرانی ها مربوط به بیماری های طبّی متمرکز بود، ایجاد شد.

روش درمانی افزایش ارتباط ، در سال ۱۹۶۹ توسط برنارد و لوئیز گورنی[۱] و به عنوان یک جایگزینی برای روش پزشکی ایجاد شد که بر روی آموزش و مهارت تاکید زیادی می کرد.

بیشتر رهیافت های درمانی مورد استفاده در آن دوره زمانی، درمانگر را به عنوان یک شخصیت دارای قدرت مطلق در نظر می گرفتند که بر روی رابطه درمانی افراد کنترل دارد.
روش درمان بهبود رابطه نسبت به رهیافت های موجود در آن دوره زمانی متفاوت بود و به جای تمرکز بر روی رابطه درمانگر و شخص درمانجو، بر روی رابطه بین دو نفر (زوجین مراجعه کننده به درمان) متمرکز می شود.

ایده های کارل روگرز و بی اف اسکینر[۲] منجر به ایجاد پیشبردهای زیادی در  روش درمانی بهبود رابطه شد.

همچنین هر دو این نفرات تاثیر گذار ، مفهوم قدرت مطلق درمانگر در طول دوره درمانی را مورد پرسش و تردید قرار دادند.

گورنی بر اساس دیدگاه این افراد، تلاش کرد تا یک رهیافت درمانی را توسعه دهد که بر مبنای مشارکت و منابع و توانایی های افراد درمانجو باشد.

در اغلب موراد، این روش درمانی به صورت گروهی ارائه می شود، ولی می تواند برای درمان نیاز های فردی  زوجین و اعضای خانواده ها هم مفید باشد.

روش درمانی بهبود رابطه به چه نحوی کار می کند؟