با مردان خسیس چگونه رفتار کنیم؟ روش جدید درمان خساست مردان

چه می توانم برای خلاص شدن از شر بدبختی خود و کمی کردن خساست مرد بکنم؟


آیا شوهرم خسیس است، یعنی پایان خطر، و هیچ چیز از دست من بر نمی آید؟


زندگی مشترک پر از تناقضات رفتاری و عدم هماهنگی در افکار و غیره است که همسر یا شوهر یکی از آنها است.


بهترین راه حل این مشکل شناسایی نوع بدبختی و از بین بردن آن از روش و راه است.


چه نوع از خساستی در شوهر من موجود است؟

خسیس احساسی

با این حال، در اغلب موارد، ما او را فردی می دانیم که به لحاظ مالی و پول و دارایی های دیگر خسیس نیست اما در روابط عاطفی خیلی خساست به خرج می دهد.


چنین فردی احساسات و هیجان های خود را با دیگران به اشتراک نمی گذارد و از شادی او لذت نمی برد.


در چنین شرایطی، ترس از صمیمیت به فرد آسیب می رساند.


این افراد بیشتر از  اهداکنندگان خوبی و حس خوب به نوعی دریافت کنندگان حس خوب هستند.


خسیس بودن یک رویکرد به زندگی است و، همانطور که قبلا گفتم، به مسائل مالی محدود نمی شود، به همین دلیل محدود به مرد نیست، بلکه به عنوان سرپرست خانواده، به دلیل آسیب زا بودنش عمدتا در مورد پول و دارایی ها است.


مردان سرپرست خانواده هستند، شاید تأثیر زنان بدتر از مردان باشد، اما مشکلات مشابهی را به وجود خواهد آورد، و زن خسیس می تواند زندگی مشترک مثل مرد خسیس به چالش بکشد.



درمان خساست مردان

درمان خساست مردان

خسیسی ژنتیکی است؟

برخی موارد جزو شخصیت هستند.


صفات شخصیتی ویژگی هایی هستند که همیشه شخصی و متمایز هستند.


ما افراد را با ویژگی های شخصیت شان می شناسیم.


به عنوان مثال، زمانی که می گویید یک شخص خسیس است، در اکثر رفتارهایش خسیس است.


ژن ها بسیاری از ویژگی های شخصیت را مشخص می کنند.


یا حداقل، بر شیوع و شدت صفات شخصیت تاثیر می گذارد، اما هیچ ژن خاصی به تنهایی آسیب زا نمی شود.

چگونه با شوهر خسیس در زندگی مشترک رفتار کنیم

اعتقاد بر این است که ژن ها به شدت تحت تأثیر ماهیت افراد قرار نمی گیرند اما آنها الگوهای رفتاری که ممکن است منجر به برخی صفات شود تمایل دارند به عنوان مثال، ژن ها باعث اضطراب فردی می شوند و اضطراب مربوط به خستگی است.


به تازگی، یک ژن که نقش متابولیسم شیمیایی به نام دوپامین دارد کشف شده که با ویژگی سخاوت همراه است.


درمان خساست: آیا این جزو اختلالات روانی است؟

خساست یک اختلال روانپزشکی نیست اما اگر شدید باشد، بسیاری از اختلالات روانپزشکی بر زندگی و بستگان (به ویژه همسر و فرزندان) تاثیر می گذارد.

منبع:کانون مشاوران ایران-با مردان خسیس چگونه رفتار کنیم؟ روش جدید درمان خساست مردان


تعامل مدیران و والدین در انضباط مدرسه

اگر تجربه یک مدیر مدرسه را داشته باشید، حتما متوجه می شوید قضاوت کردن در اختلافات کودکان تا چه حد سخت است، و از آن سخت تر منضبط کردن کودکان است. بعلاوه والدین نیز در قبال منضبط کردن کودک در مدرسه وظایفی دارند و نقش اصلی را ایفا می کنند. در این مقاله شما را با نکاتی در این زمینه آشنا خواهیم کرد.


شما باید رویکرد تأدیبی خود را بفهمید


تحقیقات نشان می دهد که یکی از مؤثرترین راهبردهای انضباطی، قاطعیت است؛ واضح و قاطع، همراه با واجب ترین مقررات و حامی احساسات کودکان. با اجتناب ناپذیر بودن پیامدهای رفتار، کودکان از کودکانی که آرام وسازگار هستند بهتر یاد می گیرند، البته زمانی که آنها سعی در انجام کار درست را دارند، که به نوعی با تقویت مثبت نیز توأم است.


برای مطالعه بیشتر:


کودکانی که نمی خواهند مدرسه بروند


ده نکته برای سازگار شدن کودک با مدرسه


یکی از مدیران مدرسه توصیه می کند: اوایل سالهای تحصیلی فرصتی را به دانستن خط مشی های انضباطی مدرسه اختصاص دهید قبل از آنکه همه چیز بر خلاف میل روی دهد. والدین باید اطمینان یابند که بر طبق خط مشی های انضباطی مدرسه برای حتی یک مسأله عمل می شود و در این بین مهم نیست که چه کسی قانون شکنی می کند. معمولاً مدارس سیاست های انضباطی را کتبی به صورت آنلاین و یا در فصل پاییز بازگشتن به هنگام عصر از مدرسه تعیین می کنند؛ اگر خبر ندارید، بپرسید. اکثر مدارس از رویکردهای زیر استفاده می کنند:


انضباظ مقتدرانه، معلم مقرات واضحی را طرح می کند و سه تا شش پیامد منفی برای هر تخلف از سلسله مراتب انضباطی را به کار می گیرد. کودکان برای رفتار خوب چیزهایی مانند برچسب های برجسته، منقش به اشکال یا گلوله های شیشه ای دریافت می کنند به طوری که بتوانند با گذشت زمان جایزه های بیشتری کسب کنند.


مداخلات و حمایت های رفتاری مثبت، معلمان برای بخش های مختلف مدرسه کارهای روزمره و تجارب آشکاری را تعیین می کنند (کلاس ها، توالت، اتاق غذاخوری و سرویس های ایاب و ذهاب). کودکان این کارهای روتین را تمرین می کنند و معلمان زمانی را صرف فراخواندن کودکان به کارهای خوب  کرده و نیز تنبیهاتی قابل پیش بینی برای تخلفات رایج را برای همه وضع می کنند.


کلاس مسئول، معلمان کودکان را به همکاری با یکدیگر برای خلق مقررات کلاسی در شروع هر سال تحصیلی ترغیب می کنند. مدل‌سازی باعث می شود کودکان به رفتارهای مورد انتظاری مانند بالابردن دست ها و نگه داشتن درها  توجه کرده و به مرور آن ها را در خود تقویت کنند.


پیامدهای اثربخش مناسب با نقش کودک و مرحله رشدی کودکان شما


دوستی که مدیر مدرسه بود تعریف می کرد:


روزی در اوایل تصدی شغلم، معلمی راون پسر بچه  هفت ساله را به دفترم آورد. او دستمالهای کاغذی را از پنجره کلاس به طرف بیرون پرت کرده بود و معلم از من انتظار داشت که با او به شدت برخورد کنم. چهره آشک آلود کودک خبر از لجبازی و ترس می داد. من گزینه هایم را سبک سنگین کردم: دلجویی کردن، داد و فریادزدن، یا کلاً انجام دادن کارهایی دیگر؟ پس از آنکه گریه کودک متوقف شد، من از خودم و او تعجب کردم که چرا حتی نخواستیم از صدای آنچه در کلاس رخ داده به عنوان یک سند کمک بگیریم. سپس او بااشتیاق واقعیت را به من گفت”من فقط می خواستم ببینم آیا یک دستمال کاغذی خیس سریع تر بر روی زمین می افتد یا دستمال کاغذی خشک”.


من عاشق این کنجکاوی او شدم و اینجا من بودم که نباید او را دست می انداختم. در مقابل او آرام شد. معلم عصبانی و برآشفته شد. من دچار دردسر زیادی شدم.” متوجه کار جنجالی خودم شدم. ولی باید به دانش آموز کمک کنم تا بتواند انتخاب های بهتری داشته باشد و به او و معلمش نیز کمک کنم تا یکدیگر را به عنوان همکار ببینند نه  دشمن”.


آن روز دانش آموز فرصت بازگشت به کلاس را از دست داد ولی در نامه ای به خاطر کارهای خود از معلم و ناظمش معذرت خواهی کرد. و با کمک ناظم توانست دستمال کاغذی های تمام توالت های پسرانه را تعویض کند و به خاطر چنین کار خوبی از سوی معلمش مورد تشویقی جانانه قرار گرفت. تجربه او به من آموخت که تمرکز بر هر کودک به عنوان یک فرد با اختصاص دادن زمانی برای فهمیدن امور جاری کاری کمک کننده است، نه داد و فریاد زدن. وقتی خانواده های کودکان مقررات را برای آنها روشن کنند و به آنها فرصتی برای منعکس کردن انتخاب های کودک خود بدهند آنها نیز متقابلاًبه خوبی واکنش نشان می دهند. من در این مواقع گفتن یک معذرت خواهی صادقانه ای (یا دست کم کار متقاعدکننده ای) را پیشنهاد دادم و به کودکان کمک کردم طوری برنامه ریزی کنند که دفعه بعد بهتر عمل کنند. این کار باعث می شود آنها نه تنها خوش رفتارتر بلکه اخلاقی تر نیز باشند.


برای مادران:


خود را مانند یک همکار مدرسه در نظر بگیرید


شما می توانید با فهماندن به کودک خود که هر کسی الزاماً باید تابع مقررات مدرسه باشد به نوعی از رابطه او با معلمانش حمایت به عمل آورید ولو آنکه در منزل مقررات متفاوتی دنبال شود. کودکان وقتی که والدین آنها برعکس تصمیمات معلم عمل می کنند گیج می شوند. مدیر یک مشاور حقوقی نیست و کودک شما نیازی به وکیل ندارد. در عوض او به والدینی آرام و خونسرد نیاز دارد والدینی که تمایل به همکاری با مدرسه برای کمک به احترام در رابطه، انعکاس و اصلاح آن باشند.


قبول کنید که همه چیز را نمی دانید


با مامان و باباهای دیگری که صحبت می کنیم می فهمیم والدین کمی در مورد فرآیند انضباطی مدرسه کودک خود آگاهند. کودکان اغلب توصیفات درهم برهم یا ناقصی از واقعیت می دهند و مدارس نمی توانند همیشه جزئیات زیادی از آنچه بد پیش می رود فراهم کنند.

مادری نگران است که پسرش شایان هر روز با گزارش دهی کارهای علیرضا به خانه می آید (در این مورد اسامی و جزئیات جابجا شده). او ممکن است بگوید علیرضا امروز روز خوبی داشت، یا علیرضا روز خیلی بدی پشت سرگذاشت. با گذشت زمان دیگر جزئیات نیز آشکار شدند. علیرضا رایانه معلم را شکست. او می خواست همکلاسی دیگر را کتک بزند. معلم از شدت عصبانیت می خواست همه بچه ها را از کلاس اخراج کند. مامان روز به روز نگران تر می شد. وقتی از معلم خواست تا در این باره برایش توضیح دهد تا خیالش راحت شود، او فهمید که کارکنان مدرسه اجازه گفتن جریان رسیدگی به وضعیت علیرضا را ندارند.


براساس اظهارات قانون حفظ حریم خصوصی و حقوق آموزشی فدرال، والدین باید به همه موارد ثبتی کتبی در مورد کودکان خود دسترسی داشته باشند و هیچ مدرسه ای نمی تواند اطلاعاتی را بدون رضایت والدین در اختیار دیگران قرار دهد. یعنی حتی اگر کودک دیگری به کودک شما آسیب رساند مدرسه نمی تواند در مورد آن کودک با شما صحبت کند.

منبع:کانون مشاوران ایران-تعامل مدیران و والدین در انضباط مدرسه


همسرتان زیاد حرف می زند؟ دیگر توان و تحمل ندارید؟

زندگی هرگز در بهترین حالت برای یک فرد منفی باف و پر حرف نیست و این جزو اختلال روانی به شمار می آید.


آنها اغلب مشتاقانه با شما در مورد مشکلات و اختلال های زندگی تان صحبت می کنند.


آنها به طور مداوم با شما صحبت می کنند و از بدبختی به سوی بدبختی دیگر می روند و ذهن شما را از غم و ناراحتی زندگی شان اندود می کنند.


مردم پر حرف کسانی هستند که کلمات بی انتهایشان هرگز پایان نمی یابند.


این افراد به هیچ وجه گوش نمی کنند، بلافاصله صحبت می کنند و هرگز به جریان اصلی صحبت و بحت نمی رسند.


دوستی و صمیمیت را با حرف ها اندازه گیری می کنند و زمان با ارزش خود را با کلمات هدر می دهند.


این باعث برانگیختن ذهن شما و تحریف احساسات، قوت ها و قدرت شما، علاوه بر اتلاف وقت، منحرف کردن تمرکز و آرامش شما می شود.


شما ممکن است در زندگی خود با افراد منفی باف زندگی کنید.

شاید آنها در میان دوستان و همکاران و خانواده شما باشند و شما نمی خواهید با آنها رو در رو شوید.


راه حل های زیر می تواند برای مقابله با اثرات منفی و به حداقل رساندن آزار و اذیت این افراد استفاده شود.


گوش ندادن به کلمات شخص منفی باف

خودتان صحبت نکنید و با راه حلها، افکار و احساساتتان صحبت نکنید و اجازه دهید حرف های آنها پایان یابد.


پس از شنیدن تمام موارد، تعهد شما به گوش دادن به کلمات او به پایان می رسد.


فقط برای یک بار و برای همیشه گوش کنید.


سپس، بدون تأیید آنچه که او گفت، و بدون دخالت در احساسات او، از او این سوال را بپرسید: حرف هایت برای من چه سوی دارد؟


در بیشتر موارد، شما کلمات “هیچ چیز، ” را می شنوید.



همسرتان زیاد حرف می زند؟ دیگر توان و تحمل ندارید؟

او فقط به شنونده نگاه می کند و به دنبال مشاوره و راهنمایی نیست.

این استراتژی شما را در نظر نمی گیرد و یا به مثابه راهنما نیست.


بنابراین نیازی به مشاوره نیست و بهتر است مکالمه را پایان دهید یا موضوع مکالمه را تغییر دهید.


آیا میتوانی به من بگویی چکار باید بکنیم؟


در این مورد، شما می توانید راه حل ها و توصیه های خود را بدون قضاوت بیان کنید.


اگر بخواهد موضوع را درک نکند، گفتگو را متوقف کنید زیرا پیشنهادات مفید شما موثر نخواهد بود.


از آنجا که منفی باف ها و پر حرف ها اساسا از شنیدن متنفر هستند و به دنبال راه حل عملی نیستند، به دنبال راه های غیر واقعی هستند.


اگر آنها دوباره به نزد شما باز گردند و با عجله برای تعریف داستان از ابتدا یا اضافه کردن اطلاعات جدید به آن استفاده کنند، در این مورد، ذکر این جمله: آیا کار دیگری از من ساخته است؟ مهم است.

حرفش را قطع کنید

اگر از شما بخواهد دوباره به حرفهای او گوش دهید، در موقعیت خود ایستاده و بگویید: «من به شما ارزش زیادی می دهم و ارزش می خواهم، اما این تکرار حرف ها برای هیچ یک از ما مفید نیست.


در ابتدا همه چیز را فهمیدم آیا کار دیگری از من ساخته است؟


احساسات خود را صرف نکنید و در موقعیت خود قرار گیرید و از بیان کلمه ای دیگر به جز پیشنهاد و راهنمایی خودداری کنید.


می دانید که گوش دادن به مردم حراف و پرحرف و ماجراهای منفی و غم انگیز آن نشانه ای از مهربانی و خوبی شما نیست.


این نه تنها مشکل را کاهش نمی دهد، بلکه با گذشت زمان، ذهن شما نیز منفی باف می شود.


اگر با این افراد در محیط کاری همکاری می کنید، به آنها قاطعانه بگویید که وقت ندارید با آنها صحبت کنید و شما باید کاری انجام دهید.

منبع:کانون مشاوران ایران-همسرتان زیاد حرف می زند؟ دیگر توان و تحمل ندارید؟


کمک به کودکی که تازه خواندن را می آموزد

کودکان خواندن با سرعت های بسیار مختلف را یاد می گیرند. برخی در کودکستان به طور مستقل توانایی خواندن را دارند برخی دیگر نیازمند گذراندن یک سال تمام یا آموزش بیشتری برای مهارت های کلمه سازی و آوایی هستند. اگر کودک شما از مشاهده کردن خواندن خود ناراحت است بهترین روش برای گفتن زمانی است که متوجه می شوید کودک شما مشکل دارد. به خاطر داشته باشید که خوانندگان مبتدی نمی توانند کتاب ها را بدون اشتباه بخوانند یا قادر به صداکشی هر کلمه نیستند. کودک شما ممکن است نیاز به کمک بیشتری داشته باشد اگر او:

علاقه ای به کتاب ها نشان نمی دهد. دکتر سوسان گلزر کارگردان برنامه فارغ التحصیلی دانشگاه ریدر درهنرهای زبان خواندن می گوید: “فقدان علاقه می تواند اجتنابی باشد”
هنگام خواندن بدخلق و دلسرد می شوند
سعی در فهم ساختار اساسی کتاب (جلد کتاب یا پشت آن) و یا حرکت راست به چپ در متن ندارند .
الگوهای اصلی کلمات را تا آخر دنبال نمی کنند (بعد از این مجموعه چه چیزی می آید: بزرگ، کوچک، بزرگ، کوچک،……. ).
اگر به نظر می رسد کودک شما در یادگیری خواندن مشکل دارد خود یا کودک را سرزنش نکنید. ریشه این مشکل کودک شما می تواند در مشکلات بینایی یا شنوایی، رویکرد آموزشی معلم، قابل فهم نبودن مطالب براساس سن او باشد. گلزر می گوید”من هرگز نمی گویم کودک شکست می خورد”.  منظور من کتابی است که باعث عقب ماندن کودک شده است.

اینجا شش مرحله ای که می تواند برای بازشناسی و اصلاح مشکل کارآمد باشد در نظر گرفته شده است:

خواندن کودک خود را تماشا کرده و به آن توجه کنید.
حیطه های دشوار را یادداشت کنید: آیا او در بازشناسی کلمات آشنا مشکل دارد؟ او بارها یک کلمه را به طور مکرر غلط تلفظ می کند؟ زمان زیادی را به حدس زدن متن اختصاص می دهد؟ سعی نکنید او را اصلاح کنید؛ هدف شما مشاهده است.
با کودک صحبت کنید بدون اینکه زیاد نگران یا ناامید به نظر برسید.
شما قصد ترساندن کودک از کتاب ها را ندارید. از کودک خود در مورد مدرسه بپرسید. آیا معلم در کلاس تند تند راه می رود؟ کتاب ها خیلی سخت است؟ بدون اینکه کودک خود را با دیگر کودکان کلاس مقایسه کنید سعی کنید اطلاعاتی کسب کنید. نگویید”آیا همه کودکان سریع تر از تو می خوانند؟”بلکه بپرسید”آیا معلم هنگام خواندن کلاس را گروه بندی می کند؟”

با معلم کودک خود یا با یک متخصص در زمینه خواندن ملاقات داشته باشید.
قبل از رفتن سوإالات را آماده کنید و هر مشکلاتی که در منزل در کودک خود مشاهده کرده اید را بیان کنید. آنچه فکر می کنید مشکل است ممکن است برای خوانندگان مبتدی مشکلی عادی باشد. در مورد برنامه درسی خواندن و هر گونه ارزشیابی های خواندنی که برای کودک اختصاص داده شده است را، از معلم بپرسید.  معلم می تواند به شما در مورد سطوح خواندن اطلاعاتی بدهد، و بر اساس آزمون های گرفته شده کمک هایی را ارائه دهد.

به داماد محبوب مادر زنتان تبدیل شوید

فیلم آموزشی خانواده می تواند کمک مهمی برای دانستن مطالبی باشد که در ادامه ذکر می کنیم.


عوامل متعددی می تواند منجر به درگیری در خانواده شود.


شایع ترین عامل اغلب در نظر گرفته شده است “عروس با مادر شوهرش” و یا “داماد با مادر زنش”.


از زمان بسیار قدیم، رابطه بین عروس و مادرشوهرش یا برعکس همیشه حساس است، اما رابطه بین مادر و عروس بسیار مهم است.


مشکل مشترک قدرت مبارزه برای نسل ها است.

هر کس سلیقه و احساسات خود را دارد، بنابراین تفاوت بین عروس و مادر تعجب ندارد.


این تفاوت در نحوه موضوعاتی چون جایی برای زندگی، چگونگی تعیین سیاست زندگی شما و غیره منعکس شده است.


بعضی ترجیح می دهند یک شیوه ترکیبی از زندگی را انتخاب کنند، بعضی دیگر به یک سبک مستقل تبدیل می شوند.


با این حال، نمی توان انکار کرد که یکی از رایج ترین و مخرب ترین عوامل ازدواج، مبارزه برای قدرت است.


بیشتر درگیری ها بین “داماد و مادر زن” یا “عروس و مادر شوهر” رخ می دهد.


در مبارزه طولانی، برنده به ندرت یافت می شود.


وجود تعارض بزرگ به این معنی است که مردم فراموش کرده اند که برای چه می جنگند.


رابطه مادر زن و داماد

رابطه بین مادر و داماد چالش های خاص خودش را دارد.


ممکن است این نادیده گرفتن آن یا عدم برقراری ارتباط مناسب با مادر به رابطه تنش و سردی یا برعکس، انتظارات بیش از حد از مادر را ایجاد کند.


بسیاری از دختران و پسران، سال ها قبل از ازدواج، با اطلاعات منفی از شخصیت های “مادر زن” و “مادر شوهر” بمباران می شوند.


در جامعه ما، به طور کلی یک تصویر منفی از “مادر” وجود دارد، از این زاویه، ممکن است در نظر گرفته شود که بخشی از تفاوت های عروس و مادر به دلیل این پیشنهادات است.


بسیاری از زوج هایی که با تصورات غلط درباره زندگی خود، بدون در اختیار داشتن زندگی با افراد سالخورده دخالت می کنند، از همان ابتدا سعی دارند که این موضوع را جداسازی و محدود سازند.


همچنین می تواند منجر به ظهور چالش های خانوادگی بعدی شود.


در الگوی عمومی، زوج ها خانواده های مختلفی دارند، بنابراین ما باید دو مجموعه گسترده را ادغام کنیم.


یک رویکرد واقع گرایانه به مسائل عاطفی و نگرش اعضا می تواند به تقویت پیوندها کمک کند.


اگر بخواهید لحن ارتباط گرم و صمیمی را بدون نیاز به مادر خود به چالش بکشید، باید با پایان این داستان همراهی کنید.


یکی از ویژگی های شوهر شایسته داشتن اطلاعات و تخصص کافی است.

چنین شوهر آموزش هایی را که لازم است برای تبدیل شدن به داماد محبوب مادر زن را ببیند، دیده و بیشتر دانش و کمال او، هوش بیشتر او، مناسب تر خواهد بود.


شما ممکن است چندین بار این ضرب المثل را شنیده باشید که هر مردی که در سطح بالایی قرار دارد قطعا یک زن متخصص در کنار او قرار دارد.


مطمئنا شما می توانید بسیاری از چیزهای خود را انجام دهید، اما یک سیستم پشتیبانی قوی می تواند به شما بیشتر کمک کند.


معمولا همه روابط ها در روزهای اول پس از ازدواج، اعضای خانواده محبوب و دوست داشتنی هستند، به طوری که آنها به تمام اعضای خانواده تازه عروس و داماد احترام می گذارند.


اما در بعضی از خانواده ها روابط عادی، با روابط خشک، خنثی، حتی سرد و خسته کننده، طولی نمی کشد.


واقعیت این است که در بسیاری موارد این خواهران و برادران تازه متولد شده هستند که به عنوان یک عضو جدید از خانواده قادر به ایجاد موقعیت خود نیستند، به طوری که آنها در نزد خانواده خود یک داماد محبوب می مانند.


شما می توانید به داماد محبوب مادر زنتان تبدیل شوید، اگر …


برای اینکه همیشه یک داماد خوب باشید، رفتار شما در چند روز اول ازدواج شما اهمیت بیشتری دارد.


شما باید مورد هایی را بدانید که می تواند رابطه تان را با خانواده ی همسر تان مدیریت کند.


در مورد توانایی های خود دروغ نگویید، اما بیش از حد فروتن نباشید.

از والدین همسر خود درباره مسائل مربوط به کار یا خانواده سوال کنید

ناراحت نشوید و به خودتان راست بگویید.

همچنین در مورد نقص های خود صادق باشید و بگوئید که سعی دارید آنها را حل کنید.


حداکثر مهارت های خود را در عمل نشان دهید و توانایی های خود را ثابت کنید.


هرگز خانواده خود را با خانواده مقابل مقایسه نکنید.

اگر با مادری و خواهری خود مخالفت یا ناراحتی داشته باشید، به طور خصوصی با آنها صحبت کنید.


به یاد داشته باشید رفتار شما با مادر و خواهر شما، یک مدل برای رفتار شما با همسر آینده شما خواهد بود.


فراموش نکنید که هدایای گران قیمت را بخرید اما مواردی را برای دادن هدایای خود به همسر و اعضای خانواده خود فراموش نکنید.

حتی به عنوان یک کتاب، شاخه گل، و غیره.

منبع:کانون مشاوران ایران-به داماد محبوب مادر زنتان تبدیل شوید