توقف کتک زدن بچه های دیگر

ممکن است عجیب به نظر برسد که بچه هایی که به دیگران صدمه می‌زنند  بچه هایی هستند که در واقع ترسو هستند!

ترس‌هایی که منجر به ایجاد مشکل در کودک آسیب رسان می شود، معمولا ریشه در تجارب ترس اولیه در زندگی اش دارد، با وجود اینکه کودک به هیچ وجه ترسو به نظر نمی رسد!

کودک وحشت زده برای مدیریت ترسش، رفتارهای پرخاشگرانه ای را تولید می کند که این رفتارها هر زمانی که او احساس تنش کند، شعله ور می شوند. به جای گریه یا صحبت کردن، وقتی که از چیزی می‌ترسد، وحشت زده و هول می شود، و این امر ترسش را تشدید می کند طوری که نمی تواند درخواست کمک کند.

به منظور کمک به یک کودک ترسو، لازم نیست که حتما دلیل ترسو بودنش را بدانید. آنچه که لازم است انجام اقداماتی  برای افزایش حس ایمنی اش و برقرار کردن ارتباط با شماست، چه پدر مادر او باشید چه یک مراقب و یا یک دوست محبوب او. همچنین شما باید اقداماتی برای جلوگیری از هرگونه اسیب رساندن تکانشی او به دیگران انجام دهید.
همانگونه که شما با او ارتباط برقرار می کنید و از او محافظت می کنید، کودک احساسات اتشینی که وی را به کتک زدن سوق می دهد با شما در میان می گذارد. گوش دادن به احساسات یک کودک در حالی که مانع از آسیب رسانی او به شخص دیگری می شوید، به او اجازه می دهد تا ترس های پنهانش را آزاد کند. بنابراین او آرام می شود و به دیگران به عنوان دوستانش نگاه می کند نه به عنوان یک تهدید. در زیر روش هایی برای مقابله با این رفتارهای ذکر شده اند:

اول، یک ارتباط قوی تر بسازید:
فرصت هایی را برای ارتباط بیشتر و کامل تر ایجاد کنید. صرف کردن زمان های خاص برای او ابزاری است که برای ایجاد ارتباط،ایده آل است. اگر او بچه خودتان است، تلاش کنید که یک زمان خاص کوتاهی  را در همان اوایل روز به او اختصاص دهید، شاید به محض بیدار شدن، به طوری که کودک شما روز را با پیشنهاد شما درباره ی آنچه که او می خواهد برای 5 یا 10 دقیقه اول روز انجام دهد، آغاز کند. این کار را با صمیمیت انجام دهید، با مهربانی به او توجه کنید.

این کمک می کند که یک کودک بفهمد که برای شما مهم است، حتی با وجود خواهر و برادرهای دیگر، یک برنامه ی صبحگاهی و یا تماس های تلفنی در ابتدای روز که شما باید به آنها هم بپردازید.

ارتباط بازی و رشد کودکان

«بازی کار کودکان است» ماریا مونتسوری


بازی برای رشد سلامت کودکان و نوجوانان ضروری می باشد. تحقیقات نشان داده است که 75 درصد از رشد مغزی پس از تولد رخ می دهد. فعالیت هایی که کودکان درگیر آنها می شوند باعث تحریک و تاثیر بر روی الگوهای ارتباطی سلول های عصبی مغز آنها می شود. این روند در رشد حرکتی ظریف و درشت، زبانی، اجتماعی شدن، خود آگاهی، بهزیستی هیجانی، خلاقیت، حل مسئله و یادگیری مهارت ها تاثیر می گذارد.


بیشترین نقشی که بازی می تواند در کودکان داشته باشد این است که کودکان را برای تصمیم گیری و تمرین فعالیت هایی که باعث تسلط آنها می شود فعال نگه می دارد. آنها باید تجربه ای از طیف گسترده فعالیت ها (هنر، موسیقی، زبان، علم، ریاضیات، روابط اجتماعی) را داشته باشند زیرا هر یک از آنها برای رشد مغز یکپارچه و پیچیده کودکان مهم هستند. بازی می تواند بین توانایی حسی- حرکتی، شناختی، اجتماعی- عاطفی ارتباط برقرار کرده و محیطی ایده آل برای رشد مغز فراهم سازد.

ارتباط بازی و رشد کودکان


بر طبق نظریه ی مونتسوری ابعاد ضروری بازی عبارتند از:

داوطلبانه، لذت بخش، هدفمند و خود به خود باشد

توسعه ی خلاقیت کودکان در مهارت حل مشکلات، مهارت های اجتماعی، مهارت های زبانی و مهارت های جسمی.

کمک به رشد خلاقیت و ایده های نو در کودکان

کمک به کودک برای انطباق با جامعه

کمک به کودک برای کنار آمدن با مشکلات عاطفی

منبع:  مرکز مشاوره ستاره ایرانیان-ارتباط بازی و رشد کودکان


والدین و معلمان: نوجوانان و مشکلات اموزشی

فرزندان های ما درحال شایسته تر شدن و مستقل‌تر شدن هستند. انها بیشتر وقت خود را به دور از نظارت ما می‌گذارنند. انها نیاز دارند تا بلوغ در حال رشد خود را بشناسند و در همان زمان انها هنوز کودک هستند و به حمایت، راهنمایی و مقررات ما احتیاج دارند. برای تنظیم محدودیتهای موثر ما باید هردو طرف این معادله را به خاطر بیاوریم.

بهترین شانس ما برای برقرار کردن قوانین موثر، از طریق بحث با نوجوانان در حال بلوغمان است با درنظرگرفتن اینکه در زندگی انها چه می‌گذرد، انها چقدر قادر به احساس مسئولیت‌های خود هستند و چیزی که ما به عنوان والدین برای دستیابی به ارامش ذهنی به ان نیاز داریم.

برخی از قوانین “موقعیتی” هستند و از یک خانواده به خانواده دیگر متفاوتند. ما این قوانین را ایجاد میکنیم زیرا بدون انها زندگی غیر قابل تحمل است و این قوانین معمولا شامل دانستن اینکه فرزندان ما کجا هستند وقتی که در خانه نیستند، اجازه نداشتن برای صحبت گستاخانه با ما و قوانین جدی در مورد تجاوز و خشونت در برابر دیگران است.
بحثهای دیگر- مانند پول توجیبی، ساعات منع رفت و امد، کارهای منزل و تکالیف – به میزان مختلفی از انعطاف‌پذیری احتیاج دارند وابسته به اینکه چقدر نوجوان مسئولیت پذیر است. تحصیلات برای تمام والدین مهم است و ما می‌خواهیم فرزندانمان در مدرسه موفق باشند و متاسفانه همانطور که انها بزرگ می‌شوند ما کنترل خود را روی اینکه انها چطور تکالیف خود را انجام می‌دهند و کیفیت کارشان از دست می‌دهیم. برای اینکه خود را ایمن نگه داریم و برای اجتناب از مجادله پیوسته، قوانین درمورد تکالیف و مدرسه باید ثابت و سازگار باشند.

والدین و معلمان: نوجوانان و مشکلات اموزشی

بهترین راه برای پیشنهاد این قوانین، بحث با نوجوانتان درمورد مدرسه، تکالیف و اهداف آینده است. اگر انها بفهمند که چرا شما نگران کارهای مدرسه انها هستید و بتوانند منافعی که  موفقیت در مدرسه برای انها دارد را تشخیص دهند، شما بر یک مانع بزرگ غلبه کرده اید. یک راهی که نوجوانان تصمیم میگیرند که ایا ما بدرستی به زندگی انها علاقه مند هستیم، بوسیله قضاوت درمورد اینکه چقدر ما درگیر در فعالیتهای مهم انها هستیم، است.

راهبردهای فرزند پروری برای کودک و نوجوان با اضطراب اجتماعی

چگونه آن را انجام دهیم!

گام اول: چیزهایی را به کودکان خود در مورد اضطراب یاد دهید.
این یک گام نخست بسیار مهم است، زیرا به کودکان و نوجوانان کمک می کند تا درک کنند چه چیزی برایشان اتفاق می افتد زمانی که آنها اضطراب را تجربه می کنند. به کودک خود اجازه دهید تا بداند که تمام نگرانی ها و احساسات بدنی که تجربه می کند، اسم دارند: اضطراب. به کودک خود کمک کنید تا واقعیت ها را در مورد اضطراب بفهمد.

واقعیت اول: اضطراب واکنشی طبیعی و سازگارانه است تا به ما کمک کند برای خطر آماده شویم.

واقعیت دوم: اضطراب می تواند به مشکل تبدیل شود زمانی که بدن ما به ما بگوید که خطری در پیش است در حالی که در واقع خطری وجود ندارد.

گام دوم: آموزش به کودک درمورد اضطراب اجتماعی
به کودک خود یاد دهید که گاهی اوقات ما از اینکه کنار مردم باشیم یا کاری را در حضور دیگران انجام دهیم، می ترسیم. این موقعیت ها می توانند احساسی را همانند بودن روی صحنه (استیج) به ما بدهند. و ما نگران این هستیم که ممکن است کار خجالت اوری انجام دهیم یا اینکه دیگران فکر بدی درمورد ما بکنند.  به کودک خود اجازه دهید تا بداند که شما ابزاری به او خواهید داد تا وی را در رویارویی با اضطراب یاری دهد و به تدریج با ترس هایش روبرو شود.

به کودک اجازه دهید تا بداند که اضطراب اجتماعی معمولا شایع است و آنها تنها افرادی نیستند که چنین احساسی دارند.

راهبردهای فرزند پروری برای کودک و نوجوان با اضطراب اجتماعی

گام سوم: جعبه ابزار کودکتان را بسازید
شما می توانید با دادن ابزارهایی برای مدیریت اضطراب، به کودک خود کمک کنید. این ابزارها به کودک کمک خواهد کرد تا مهم ترین گام –رویارویی با ترس هایش- را تمام کند. برای اختلال اضطراب اجتماعی، ابزارهای موجود در جعبه ابزار عبارتند از:
ابزار شماره 1: یادگیری آرامش و ریلکس بودن

یک ابزار شامل کمک به کودکتان برای یادگیری آرامش داشتن است. دو استراتژی می تواند کمک کننده باشد:

1: تنفس آرام: کودک شما می تواند با استفاده از این استراتژی به سرعت آرام شود. برای کودک توضیح دهید که ما هنگام اضطراب، سریعتر تنفس می کنیم. این حالت ممکن است باعث شود ما احساس گیجی و حواس پرتی کنیم. که ممکن است باعث افزایش اضطراب ما شود. تنفس آرام به معنای تنفس آهسته و منظم از طریق بینی است.

ده نکته برای سازگار شدن کودک با مدرسه

تسهیل پیوند کودک با معلم و همکلاسی هایش

کودکتان دیگر مثل یک بچه ی بزرگ هر روز به مدرسه می رود. اما به جای شور و اشتیاقی که شما انتظار آن را دارید، بسیاری از روزها به خصوص روزهای شنبه را می بینید که کودکتان با گریه و یا دل درد به مدرسه می رود. او تمارض نمی کند. این عکس العمل به دلیل اضطراب هایی است که بر روی بدن کودک تاثیر می گدارد، و این اضطراب ها به خصوص در کودکان ممکن به ناراحتی معده منجر شود. ولی نگران نباشید، این مسئله که کودکان برای رفتن به مدرسه نیاز به کمک ها و سازگاری هایی داشته باشند غیر معمول نیست. در اینجا ده نکته بیان شده است که در این رابطه می تواند کمک کننده باشد.


1. تسهیل برقراری ارتباط کودک با معلمش.

کودکان نیاز دارند که با یک بزرگسال که به آنها احساس امنیت می بخشد ارتباط برقرار کنند. بنابراین زمانی که آنها با والدینشان نیستند، نیاز دارند که دلبستگیشان را به سمت معلمشان سوق دهند، و یا اینکه انها ممکن است انقدر اضطراب داشته باشند که نتوانند آرامش خود را به دست بیاورند و به فرایند یادگیری بپردازند. اگر شما متوجه شدید که کودکتان از رفتن به مدرسه احساس خوبی ندارد، بلافاصله با معلمش مطرح کنید. فقط کافی است که به معلمش بگویید که به نظر می رسد که فرزندم هنوز خود را با مدرسه اخت نکرده است، و شما امیدوار هستید که او بتواند توجه ویژه ای به کودکتان داشته باشد که کودکتان احساس کند که در خانه ی خودش است. هر معلم با تجربه ای این مسئله را درک می کند و توجه بیشتری برای کمک به کودکتان خواهد کرد. بسیاری از معلم‌ها کارهای ویژه ای به کودک می سپارند، که کودک می تواند با آن ارتباط برقرار کند و هر روز می تواند وظیفه ی خود را انجام دهد.


2. برقراری ارتباط کودک با دیگر کودکان

کودکان نیاز دارند که حداقل با یک کودک ارتباط برقرار کنند. اگر متوجه شدید که فرزندتان با این مسئله مشکل داردبا معلمش در میان بگذارید. از کودکتان بپرسید که کدام یک از بچه های مدرسه را دوست دارد که برای بازی کردن دعوت کند. اگر کودکتان در رابطه با پاسخ دیگر کودکان برای دعوت به بازی احساس راحتی ندارد، شما می توانید همواره یکی از کودکان را با مادرش بعد از مدرسه به بستنی دعوت کنید، یا اینکه برخی از اقوام را برای شام شب جمعه دعوت کنید.


شما تنها نیاز دارید که پیتزا تهیه کنید، و بعد از صرف شام، کودکان در اطراف خانه مانند دو دوست قدیمی با هم به بازی و مسابقه خواهند پرداخت. و چه کسی می داند؟ شاید شما و دیگر والدین بتوانید این مسئله را به این راحتی حل کنید.

3. به کودکتان راه حلی را نشان دهید که بتواند در طول روز به شما فکر کند

برای بسیاری از کودکان، بزرگترین چالش خداحافظی کردن و جدا شدن از والدین است. یک مراسم جدایی ترتیب دهید، مانند بغل کردن یا گفتن: «من دوست دارم، تو منو دوست داری، روز خوبی داشته باشی و من ساعت 3 تو را می بینم!». بیشتر کودکان دوست دارند که یک عکس خانوادگی در کیفشان داشته باشند. همچنین بسیاری از کودکان دوست دارند که علامت یا چیزی مربوط به والدینشان در جیبشان داشته باشند، مانند یک قلب کاغذی که کلمه ی عشق بر روی آن نوشته شده است، یا سنگی که آن را با همدیگر در ساحل پیدا کرده اید، اینها چیزهایی هستند که اگر کودک احساس تنهایی کرد به وسیله ی آنها می تواند اطمینان خود را به دست اورد.

منبع:  مرکز مشاوره ستاره ایرانیان-ده نکته برای سازگار شدن کودک با مدرسه