تربیت کودک دو ساله ✔️ نکات روانشناسی که نمی دانید

تربیت کودک دو ساله یک دوره مهم در رشد کودک است. کودک در این سن مهارت های جدیدی را در زمینه های فیزیکی، شناختی، زبانی و عاطفی کسب می کند. والدین نقش مهمی در حمایت از رشد و توسعه کودک در این سن دارند. دو سال اول زندگی کودک لذت بخش اما سخت هستند.


با این وجود، به محض اینکه ویژگی های این دوره را بدانید به راحتی با آنها کنار خواهید آمد. کودک دو ساله شروع به تلاش برای کسب استقلال می کند و این مسئله راه انداز چالش هایی خواهد بود.


در این دوره بیش از هر زمان دیگری با شما مخالفت می کند، بنابراین الان زمانی است که باید راه‌هایی برای تشویق آنها به همکاری پیدا کنید و در عین حال به آنها اجازه دهید که نیاز به خودکفایی را در خود ارضاء کنند.


تربیت کودک دو ساله

تربیت کودک دو ساله دکتر هلاکویی در این مقاله هفت نکته علمی برای فرزندپروری کودک دو ساله آورده شده است.

رفتارهای نادرست را نادیده بگیرید: کودکان دو ساله در مرحله پیش عملیاتی رشد شناختی هستند. آنها دقیقا با تکرار مداوم یاد می گیرند. آنها به خصوص رفتارهایی را بیشتر تکرار می کنند که باعث یک رفتار ناگهانی و یا عکس العمل شدید می شوند. اگر کلمه نادرستی را از شما یا همسرتان یا بچه های دیگر یاد گرفتند، آن را نادیده بگیرید، جوری وانمود کنید که انگار چیزی نشنیدین.

 


به صورت غیرمنتظره آنها را سورپرایز کنید همانطور که گفته شد آنها از هر نوع واکنش غیر منتظره خوششان می آید. بنابراین، با رفتاری که تقویت کردن آن مشکلی نیست، مانند کارهای خنده دار احمقانه، آنها را سورپرایز کنید.  یا تظاهر کنید که وسیله ای به شدت سنگین است در حالیکه این طور نیست و الکی زور بزنید.

به جای اینکه بگویید “فریاد نزن” بگویید “آروم صحبت کن”. بهتره که این کار را تفریحانه کنید. به جای اینکه بگویید آروم قدم بردار بگید “بیا مثل اردک ها راه بریم”. گاهی هم می توانید حواس آنها را پرت کنید با گفتن اینکه چه کار خلاقانه بهتری می توان انجام داد.


تربیت کودک دو ساله


انجام تکلیف برای رشد ذهنی کودک دو ساله. با مسئولیت دادن به کودک، حس خودِ تازه یافته‌ی کودک را مهار کنید. این کار حس تسلط کودک را تقویت می کند. این نکته مهمی برای دو ساله ها و همکاری آنهاست. حتی اگر کاری هست که شما باید آن را انجام دهید، از انها بخواهید قسمتی از کار باشند.

خواسته های طولانی را به خواسته های کوچک تر تقسیم کنید. به جای اینکه از کودک بخواهید کفش هایش را بپوشد، که شامل چندین قدم است، آن را به چند مرحله تقسیم کنید. مثلا بگویید بیا با هم مسابقه پوشیدن کفش بذاریم.

پیشنهاد مشاور: لجبازی کودک دو ساله


احساساتشان را نام گذاری کنید و به آنها ارزش بدهید. کودکان دو ساله در حال یادگیری این هستند که هیجان ها کدامند، هیجان ها را به روش اولیه ای ابراز می کنند نه به صورتی که از لحاظ اجتماعی پذیرفته شده باشد. در مرحله اول لازم است به آنها آموزش دهیم هیجان ها را بنامند و بشناسند، و بعد باید بدانند که این احساس ها را باید بپذیرند و داشتن هیجان ها و احساس عادی است.

چگونگی ابراز هیجانات در آنها ممکن است مناسب نباشد. در این حالت برای مثال، به آنها بگویید عصبانی شدن عادی است، اما زدن دیگران خوب نیست. نامگذاری هیجان ها اولین قدم در یادگیری چگونگی ابراز کردن آنهاست. ارزش دادن به هیجان های کودک، اینکه به آنها بگویید آنچه احساس می کنند عادی هست و کمک به انها در شناخت هیجانهایشان باعث ارتقای همدلی و رفتارهای اجتماع پسند می شوند.

 


برنامه های آنها را منظم و قابل پیش بینی کنید. یکی از چالش برانگیزترین زمان ها برای کودکان زمان های گذار هستند. مانند آمادگی برای ترک خانه یا برگشتن به آن. آماده شدن برای خواب یا اماده شدن در صبح.

بچه ها حس واقعی نسبت به زمان ندارند. مثلا گفتن اینکه الان زمان خاموش کردن تلویزیون است یا زمان خوردن شام، ممکن است برای کودک مستبدانه و کنترل گرایانه به نظر برسد. در نتیجه آنها به مقابله برمی خیزند.

نیازی نیست که یک کار روزمره سفت و سخت تعیین کنید. اما لازم است که یک سری زمان های مشخص برای خواب و وعده های غذایی تعیین کنید. مثلا بین ساعت نه تا ده و نیم زمان خوابیدن است. مثلا اسپاگتی یا سوپ غذای سه شنبه هاست.

توانایی کودک دو ساله

توانایی کودک دو ساله نی نی سایت کودک دو ساله در حال طی کردن یک دوره رشد و تحول سریع است. او در این سن در زمینه‌های مختلف از جمله حرکتی، شناختی، زبانی و اجتماعی رشد چشمگیری می‌کند. کودک دو ساله در زمینه حرکتی پیشرفت‌های زیادی می‌کند. او می‌تواند:


به تنهایی راه برود.

بدون کمک از مبلمان بالا و پایین برود.

در حالی که دست شما را گرفته از پله بالا و پایین برود.

توپ را با دست پرتاب کند.

هنگام راه رفتن یک اسباب بازی بزرگ یا چند اسباب بازی را با خود حمل کند.

رشد فیزیکی کودک دو ساله

کودکان دو ساله به طور پیوسته در حال رشد و نمو هستند. آنها مهارت های حرکتی پایه خود را بهبود می بخشند و می توانند کارهایی مانند راه رفتن، دویدن، بالا رفتن از پله ها، پرتاب توپ و استفاده از قاشق و چنگال را انجام دهند. آنها همچنین شروع به کشف مهارت های حرکتی ظریف خود می کنند، مانند نقاشی با مداد، چسباندن و استفاده از قیچی.

منبع:کانون مشاوران ایران-تربیت کودک دو ساله ✔️ نکات روانشناسی که نمی دانید


شناسایی کودک با استعداد ✔️ مشاوره استعدادیابی کودکان

شناسایی کودک با استعداد و استعدادیابی کودکان، فرآیندی مهم و ارزشمند است که می‌تواند به کودکان کمک کند تا در زمینه‌های مختلف زندگی موفق‌تر باشند. اگر قصد دارید استعدادهای کودک خود را کشف کنید، حتماً از مشاوره متخصصان استعدادیابی کمک بگیرید.


استعداد یک توانایی ذاتی است که هر فرد با صورت ژنتیک و وراثتی دارد. استعدادیابی کودکان به مجموعه فعالیت‌هایی گفته می‌شود که شامل کشف و شناسایی توانایی‌های نهفته جهت شکوفا کردن و تبدیل آنها به مهارت‌های کارآمدی است که علاوه بر ایجاد حس رضایت‌مندی خود کودکان باعث بهره‌وری استعداد آنها برای جامعه نیز می‌شود.


شناسایی کودک با استعداد

شناسایی کودک با استعداد یکی از مهم ترین اقداماتی است که والدین می توانند برای آینده فرزندانشان انجام دهند. استعدادیابی به معنای شناسایی توانایی ها و ظرفیت های بالقوه کودکان در زمینه های مختلف است. با شناسایی استعداد کودکان، می توان زمینه را برای شکوفایی آنها فراهم کرد و به آنها کمک کرد تا در مسیر موفقیت قرار گیرند.


استعدادیابی کودکان یک سرمایه گذاری برای آینده آنهاست. با شناسایی استعداد کودکان و پرورش آنها، می توان به آنها کمک کرد تا در زندگی موفق شوند. برای آگاهی از برترین تست های استعدادیابی روز دنیا در مرکز تخصصی روانشناسی کودک ستاره ایرانیان می توانید با شماره های ۰۲۱۲۲۳۵۴۲۸۲ و ۰۲۱۸۸۴۲۲۴۹۵ تماس بگیرید.




اهمیت استعداد یابی کودکان

اهمیت استعدادیابی کودکان را می توان در موارد زیر خلاصه کرد:


کمک به کودکان برای یافتن مسیر درست زندگی: یکی از مهم ترین اهداف استعدادیابی، کمک به کودکان برای یافتن مسیر درست زندگی است. کودکانی که استعداد خود را می شناسند، احتمال بیشتری دارد که در زمینه ای که به آن علاقه دارند و در آن استعداد دارند، موفق شوند.

افزایش اعتماد به نفس کودکان: کشف استعدادها و توانمندی های کودکان، به آنها کمک می کند تا اعتماد به نفس بیشتری پیدا کنند. کودکانی که می دانند در چه زمینه ای خوب هستند، احساس ارزشمندی بیشتری می کنند و نسبت به آینده خود خوش بین تر هستند.

پرورش مهارت ها و توانایی ها: استعدادیابی به والدین و مربیان کمک می کند تا با شناخت استعدادهای کودکان، بر روی پرورش مهارت ها و توانایی های آنها تمرکز کنند. این امر می تواند به کودکان کمک کند تا به پتانسیل کامل خود دست یابند.

پیشرفت تحصیلی و شغلی: استعدادیابی می تواند به پیشرفت تحصیلی و شغلی کودکان کمک کند. کودکانی که استعداد خود را می شناسند، می توانند با انتخاب رشته تحصیلی و شغلی مناسب، موفقیت بیشتری کسب کنند.

تست های کشف استعداد کودکان باید توسط متخصصان انجام شود. تست های استعدادیابی مختلفی وجود دارد که می تواند برای شناسایی استعدادهای کودکان استفاده شود. این تست ها معمولاً شامل بخش های مختلفی مانند هوش، خلاقیت، مهارت های حرکتی، مهارت های اجتماعی و … هستند.


در مجموع، شناسایی کودک با استعداد می تواند نقش مهمی در موفقیت کودک، والدین و جامعه ایفا کند.


هوش و استعداد کودکان

شناسایی کودک با استعداد، طبق تعریف، “کسانی هستند که در زمینه های عقلی، خلاق، هنری، ظرفیت رهبری، یا رشته های خاص دانشگاهی قابلیت اجرائی بالایی از خود ظهور می دهند، و محتاج به خدمات و فعالیت هایی که رشد چنین قابلیت هایی معمولا توسط مدرسه فراهم نشده است.”

انواع استعداد کودک مشخص نیست و بسته به نظریه‌های مختلف، می‌تواند متفاوت باشد. برخی از نظریه‌ها، استعداد را به چند دسته اصلی تقسیم می‌کنند، مانند:


استعدادهای شناختی: این استعدادها شامل توانایی‌های ذهنی مانند هوش، حافظه، تفکر منطقی و حل مسئله می‌شوند.

استعدادهای هنری: این استعدادها شامل توانایی‌های خلاقانه مانند موسیقی، نقاشی، نویسندگی و طراحی می‌شوند.

استعدادهای جسمی: این استعدادها شامل توانایی‌های حرکتی مانند ورزش، رقص و مهارت‌های دستی می‌شوند.

استعدادهای اجتماعی: این استعدادها شامل توانایی‌های ارتباطی و تعامل با دیگران می‌شوند.

برخی دیگر از نظریه‌ها، استعداد را به دسته‌های بیشتری تقسیم می‌کنند. به عنوان مثال، نظریه هوش‌های چندگانه گاردنر، استعداد را به هشت دسته زیر تقسیم می‌کند:


هوش زبانی: توانایی استفاده از زبان برای برقراری ارتباط، نوشتن و خواندن.

هوش منطقی-ریاضی: توانایی حل مسائل ریاضی، تفکر منطقی و استدلال.

هوش فضایی: توانایی درک و پردازش اطلاعات فضایی، مانند نقشه‌ها و اشکال.

هوش بدنی-حرکتی: توانایی استفاده از بدن برای انجام حرکات دقیق و هدفمند.

هوش موسیقیایی: توانایی درک و تولید موسیقی.

هوش درون‌فردی: توانایی درک و مدیریت احساسات و افکار خود.

هوش بین‌فردی: توانایی درک و تعامل با دیگران.

منبع:کانون مشاوران ایران-شناسایی کودک با استعداد ✔️ مشاوره استعدادیابی کودکان


افسردگی بعد از ترک اعتیاد ✔️ درمان قطعی و علائم

افسردگی بعد از ترک اعتیاد یک اختلال شایع است که بسیاری از افراد در دوران ترک اعتیاد با آن مواجه می شوند. این اختلال می تواند به دلایل مختلفی رخ دهد، از جمله تغییرات هورمونی، تغییرات در وضعیت خلق و خوی و تغییرات در سبک زندگی.


یکی از مهم ترین چالش هایی که فرد بعد از ترک اعتیاد به آن دچار می شود افسردگی می باشد، اعتیاد به طور معمول ریشه درون روانی دارد و بسیاری از افراد برای این که از حالات روحی ناخوشایند رهایی یابند به آن پناه می برند، به همین دلیل احتمال این که به خاطر افسردگی دوباره به سمت مواد مخدر بروند و لغزش مجدد داشته باشند وجود دارد.


مواد اعتیاد آور نه تنها در دوران مصرف مشکلات بسیاری را برای افراد به وجود می آورند بلکه بعد از ترک نیز او را درگیر مشکلات جسمانی، روانی مانند اضطراب، استرس و افسردگی خواهند کرد، برای این که عوارض جانبی به وجود آمده را درمان کنید نیاز به زمان و متخصص دارد و برای بهبود هر چه سریع تر باید از متخصص کمک بگیرید.


افسردگی بعد از ترک اعتیاد

بسیاری از افراد که مصرف مواد مخدر را ترک می کنند دچار احساساتی مانند تنهایی، خستگی و یکنواختی می شود و در بسیاری موارد ممکن است امید و انگیزه خودشان را برای آینده از دست بدهند و به طور مداوم در مورد اتفاقات حال و آینده نگرانی هایی را تجربه کنند، وجود این علائم هشدار دهنده می باشد و در مورد بروز افسردگی بعد از ترک هشدارهایی به شما می دهد.


در این زمان افسردگی با علائمی مانند عدم لذت از زندگی، تغییر اشتها، عدم تمرکز و تصمیم گیری و مشکلات خواب بعد از ترک اعتیاد نشان داده می شود این علائم در ماه های اولیه ترک با شدت بیشتری نشان داده می شود و به تدریج از شدت آن کاسته خواهد شد، در صورتی که افسردگی در این دوران درمان نشود به صورت مزمن ادامه خواهد داشت و باعث به وجود آمدن اختلالات و گرایش مجدد به سمت مصرف مواد خواهد شد.


علت افسردگی بعد از ترک اعتیاد

اعتیاد تغییراتی در سیستم مغزی ایجاد می کند که از نظر جسمانی و روانی فرد وابسته می شود، در این صورت اگر مصرف مواد مخدر قطع شود در عملکرد بدنی و روانی فرد اختلالاتی به وجود می آید، به عنوان مثال مواد توهم زا در فعالیت انتقال دهنده های عصبی مانند سروتونین که مسئول ایجاد شادی و نشاط در مغز هستند اختلالاتی به وجود می آورد به طوری که سطح این انتقال دهنده ها به صورت غیرطبیعی بالا می رود و باعث می شود تا فرد در زمان مصرف احساس سرخوشی و نشاط داشته باشد.


این تغییرات باعث می شود زمانی که شما ماده مصرفی را کنار می گذارید سروتونین به صورت ناگهانی افت کند و در نتیجه دچار غمگینی و افسردگی شود. البته عوامل محیطی و افکار آزار دهنده باعث تشدید افسردگی می شوند و بر روی آن اثر می گذارند که می توان به موارد زیر اشاره کرد:


گذشته دردناک و حسرت کارهای انجام داده در گذشته و روزهای از دست رفته

ترس از آینده و زندگی بدون مواد مخدر

عدم دریافت حمایت اجتماعی کافی از جانب خانواده و اطرافیان

درمان کسلی بعد از ترک اعتیاد

کسلی یکی از شایع‌ترین علائم ترک اعتیاد است. این عارضه می‌تواند در طول دوره ترک و حتی پس از آن نیز ادامه داشته باشد. کسلی می‌تواند ناشی از عوامل مختلفی باشد، از جمله:


تغییرات هورمونی

تغییرات در سطح مواد شیمیایی مغز

کمبود خواب

افسردگی

کسلی بعد از ترک اعتیاد می‌تواند مشکلات زیادی را برای فرد ایجاد کند. این عارضه می‌تواند باعث کاهش انگیزه برای بهبودی، افزایش خطر بازگشت به اعتیاد و کاهش کیفیت زندگی شود.

برای درمان کسلی بعد از ترک اعتیاد، می‌توان از روش‌های زیر استفاده کرد:


افزایش فعالیت بدنی: ورزش یکی از بهترین راه‌ها برای کاهش کسلی است. ورزش باعث افزایش تولید اندورفین‌ها می‌شود که هورمون‌های شادی‌بخش هستند.

خواب کافی: خواب کافی برای بهبود عملکرد مغز ضروری است. کمبود خواب می‌تواند باعث افزایش احساس کسلی شود.

رژیم غذایی سالم: یک رژیم غذایی سالم و متعادل می‌تواند به بهبود سطح انرژی و کاهش کسلی کمک کند.

درمان افسردگی: اگر کسلی ناشی از افسردگی باشد، درمان افسردگی می‌تواند به بهبود این عارضه کمک کند.

در برخی موارد، ممکن است پزشک برای درمان کسلی بعد از ترک اعتیاد، داروهای خاصی را تجویز کند.


چرخه معیوب افسردگی و اعتیاد

بر اساس نظر دانشمندان افرادی که به سمت مصرف مواد مخدر می روند در واقع زمینه هایی از افسردگی دارند، آن ها برای فرار از احساسات ناخوشایند مانند خستگی، فشار روحی و روانی و عدم لذت از زندگی  به سمت مصرف مواد مخدر روی آورده اند، به ظاهر مصرف مواد مخدر نشانه های افسردگی را پنهان می کند اما در واقع دوره های افسردگی را تشدید کرده و باعث می شود مقدار و شدت افکار منفی و آسیب رسان بسیار افزایش یابد.

منبع:کانون مشاوران ایران-افسردگی بعد از ترک اعتیاد ✔️ درمان قطعی و علائم


پرخاشگری در کودکان ✔️ درمان معجزه آسا

پرخاشگری در کودکان رفتاری است که منجر به آسیب رساندن به خود، دیگران یا اموال می شود. این می تواند شامل رفتارهای فیزیکی مانند ضرب و شتم، گاز گرفتن یا پرتاب اشیا، یا رفتارهای کلامی مانند تهدید، توهین یا افترا باشد. پرخاشگری در کودکان می تواند در هر سنی رخ دهد، اما بیشتر در دوران کودکی و نوجوانی دیده می شود.


علت پرخاشگری در کودکان

مواردی زیادی در دنیای خاتواده ها سبب بروز مشکلات رفتاری و ایجاد اختلال در روابط مثبت و مناسب میان والدین و کودکان می شود. پرخاشگری یکی از مشکلات شایع در میان کودکان است که بسیاری از خانواده ها و پدر و مادر هایی که فرزندان کودک پرخاشگر دارند مشکلات زیادی برای درمان و بهبود این اختلال در او دارند.


پژوهش ها اثبات نموده است که بسیاری از نوجوان و جوانانی که در اواسط زندگی خود پرخاشگر هستند و به نوع با اختلالات پرخاشگری درگیر هستند در دوران کودکی خود از والدین خود پرخاشگری دیده اند. به صورت کلی نمی شود برای پرخاشگری تعریف خاص و دقیق اراده نمود اما پژوهش های روانشناسی  و پزشکی نشان می دهد که پرخاشگری به نوعی رفتاری است که در آن شخص پرخاشگر می خواهد و قصد دارد تا با صدمه زدن به فرد دیگر از لحاظ جسمی و روحی به هدف خود برسد.


در واقع می شود گفت که شخص پرخاشگر می خواهد تا با استفاده از پرخاشگری خود موجبات آزار و اذیت دیگری را فراهم نماید.


 


کمبود چه ویتامینی باعث پرخاشگری در کودکان میشود

کمبود ویتامین D و ویتامین های گروه B از جمله عواملی هستند که می توانند باعث پرخاشگری در کودکان شوند.


ویتامین D برای رشد و نمو طبیعی استخوان ها و دندان ها ضروری است. همچنین در عملکرد صحیح سیستم عصبی و مغز نیز نقش دارد. کمبود ویتامین D می تواند منجر به طیف وسیعی از مشکلات سلامتی شود، از جمله:


نرمی استخوان ها

افسردگی

اضطراب

رفتارهای پرخاشگرانه

مطالعات نشان داده اند که کودکانی که کمبود ویتامین D دارند، بیشتر از کودکان سالم رفتارهای پرخاشگرانه و قانون شکنانه از خود نشان می دهند.


علت پرخاشگری کودکان زیر ۳ سال

پرخاشگری در کودکان زیر ۳ سال، می تواند به دلایل مختلفی ایجاد شود. برخی از این دلایل عبارتند از:


عدم توانایی در بیان احساسات: کودکان زیر ۳ سال، هنوز نمی توانند احساسات خود را به طور واضح بیان کنند. آنها ممکن است از رفتارهای پرخاشگرانه برای بیان احساساتی مانند خشم، ناامیدی، ترس یا حسادت استفاده کنند.

عدم توانایی در کنترل تکانه ها: کودکان زیر ۳ سال، هنوز به طور کامل نمی توانند تکانه های خود را کنترل کنند. آنها ممکن است به سرعت عصبانی شوند و نتوانند احساسات خود را به طور سالم بیان کنند.

الگوپذیری از دیگران: کودکان از رفتارهای اطرافیان خود، الگوبرداری می کنند. اگر والدین یا سایر اعضای خانواده، رفتارهای پرخاشگرانه داشته باشند، احتمال اینکه کودک نیز این رفتارها را یاد بگیرد، بیشتر است.

عوامل محیطی: عوامل محیطی مانند تنش های خانوادگی، خشونت خانگی یا فقر، می توانند باعث پرخاشگری در کودکان شوند.

پرخاشگری در کودکان 


به نظر می رسد که در نهایت عوامل اکتسابی و محیطی که بیشتر در محیط خانواده رخ می دهد بیشترین تاثیر را در پرخشاگری کودکان داشته باشد و با توجه به این موضوع اصلاح رفتاری والدین و اینکه والدین طوری محبت نموده و برخورد نمایند تا کودک مهربانی و منطق را جایگزین پرخاشگری  رفتار بد نماید بسیار مهم است.


علت پرخاشگری کودکان ۵ ساله

پرخاشگری در کودکان ۵ ساله، یک رفتار طبیعی و معمول است. در این سن، کودکان هنوز در حال یادگیری نحوه کنترل احساسات خود هستند و ممکن است در شرایطی که احساس خشم، ناامیدی یا عصبانیت می کنند، به رفتارهای پرخاشگرانه متوسل شوند.


برخی از علل رایج پرخاشگری در کودکان ۵ ساله عبارتند از:


ناتوانی در بیان احساسات: کودکان ۵ ساله هنوز در حال یادگیری نحوه بیان احساسات خود به روشی سالم هستند. آنها ممکن است نتوانند به طور موثر از کلمات برای بیان خشم، ناامیدی یا عصبانیت خود استفاده کنند. در نتیجه، ممکن است به رفتارهای پرخاشگرانه متوسل شوند تا احساسات خود را بیان کنند.

منبع:کانون مشاوران ایران-پرخاشگری در کودکان ✔️ درمان معجزه آسا


قصه دختر مرتب ✔️۶ داستان کودکانه در مورد بی نظمی

قصه دختر مرتب به کودک شما یاد می دهد نظم داشته باشه و اسباب بازی و وسایل در خانه رها نکنه. یادگیری نظم با قصه دختر مرتب برای کودکان از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است. نظم به معنای انجام کارها به‌موقع، طبق برنامه و با ترتیب مشخص است. کودکانی که منظم هستند، در زندگی شخصی و اجتماعی خود موفق‌تر عمل می‌کنند.


اهمیت یادگیری نظم برای کودکان

یادگیری نظم با قصه دختر مرتب باعث می‌شود که کودکان احساس کنترل بیشتری بر زندگی خود داشته باشند. آنها می‌دانند که چه کاری باید انجام دهند و چه زمانی باید آن را انجام دهند. این امر به آنها احساس آرامش و رضایت می‌دهد.

نظم به کودکان کمک می‌کند تا از وقت خود به‌طور موثر استفاده کنند. آنها می‌توانند به‌راحتی کارهای خود را اولویت‌بندی کنند و به آنها برسند. این امر باعث می‌شود که آنها وقت بیشتری برای فعالیت‌های مورد علاقه خود داشته باشند.

نظم به کودکان کمک می‌کند تا از استرس و اضطراب جلوگیری کنند. وقتی کودکان می‌دانند که چه کاری باید انجام دهند و چه زمانی باید آن را انجام دهند، احساس آرامش بیشتری می‌کنند. این امر به آنها کمک می‌کند تا در شرایط دشوار بهتر عمل کنند.

۱. قصه دختر مرتب

روزی روزگاری، دختری به نام «رها» بود که خیلی بی نظم بود. اتاقش همیشه به هم ریخته بود و وسایلش را هر جا که می افتاد، می گذاشت. لباس هایش را روی زمین می انداخت، اسباب بازی هایش را در گوشه و کنار اتاق پخش می کرد و وسایل مدرسه اش را همیشه گم می کرد.


مادر و پدر رها خیلی سعی می کردند که او را نظم بدهند، اما رها گوش نمی داد. او می گفت که نظم و ترتیب چیز مهمی نیست و فقط وقت تلف می کند.


یک روز، رها به مدرسه رفت و معلمش از او خواست که یک نقاشی بکشد. رها خیلی خوشحال شد و شروع به نقاشی کردن کرد. او خیلی خوب نقاشی می کرد و نقاشی اش خیلی زیبا بود.


وقتی رها نقاشی اش را تمام کرد، معلمش آن را نگاه کرد و گفت: «رها، نقاشی ات خیلی زیباست، اما یک مشکل دارد.»


رها گفت: «چه مشکلی؟»


معلمش گفت: «نقاشی ات خیلی شلوغ است. اگر وسایلش را کمی نظم می دادی، نقاشی ات خیلی بهتر می شد.»


رها از حرف معلمش ناراحت شد و گفت: «من که نظم دوست ندارم.»


معلمش گفت: «نظم یک چیز مهم است. نظم به ما کمک می کند که کارها را بهتر انجام دهیم و از وقتمان بهتر استفاده کنیم.»


رها فکر کرد که حرف معلمش درست است. او تصمیم گرفت که از آن روز به بعد، نظم را رعایت کند.


وقتی رها به خانه برگشت، اتاقش را مرتب کرد. او لباس هایش را روی چوب لباسی گذاشت، اسباب بازی هایش را در سبد اسباب بازی گذاشت و وسایل مدرسه اش را در کیفش گذاشت.


مادر و پدر رها خیلی خوشحال شدند. آنها به رها گفتند: «آفرین، رها. ما خیلی خوشحالیم که بالاخره تصمیم گرفتی نظم را رعایت کنی.»



قصه دختر مرتب


رها گفت: «من هم خیلی خوشحالم. حالا می فهمم که نظم چه چیز مهمی است.»


رها از آن روز به بعد، همیشه نظم را رعایت می کرد. او اتاقش همیشه مرتب بود و وسایلش را همیشه سر جای خودش می گذاشت. رها در مدرسه هم درس هایش را خیلی خوب می خواند و همیشه نمره های خوبی می گرفت.


رها فهمید که نظم یک چیز مهم است و به او کمک می کند که کارهایش را بهتر انجام دهد و از زندگی اش لذت بیشتری ببرد.


۲. قصه دختر زرنگ

یکی بود یکی نبود، در یک شهر زیبا، دختری به نام «هستی» زندگی می کرد. هستی دختری مهربان و خوش قلب بود، اما یک مشکل بزرگ داشت. او خیلی بی نظم بود.


هستیهمیشه اتاقش را به هم می ریخت. لباس هایش را روی زمین می انداخت. اسباب بازی هایش را هر جا که می دید می گذاشت. و حتی تخت خوابش را هم مرتب نمی کرد.


مادر هستی از بی نظم بودن او ناراحت بود. او همیشه به هستی می گفت: «هستی جون، لازم است نظم داشته باشی. نظم کمک می کند تا کارها را راحت تر انجام دهی و از زندگی لذت بیشتری ببری.»


اما هستی گوش نمی داد. او فکر می کرد که بی نظم بودن هیچ اشکالی ندارد. یک روز، هستی از مدرسه به خانه آمد. او خیلی خسته بود. لباس هایش را روی زمین انداخت و روی تخت خوابش دراز کشید.


یکدفعه، مادر هستی وارد اتاق شد. او از دیدن اتاق به هم ریخته هستی خیلی ناراحت شد. او به هستی گفت: «هستی جون، چرا اتاقت را مرتب نمی کنی؟»


هستی گفت: «من خیلی خسته هستم. بعداً مرتب می کنم.»


 


مادر هستی گفت: «بعداً دیر است. نظم داشتن یک عادت خوب است. باید از همین حالا یاد بگیری که نظم داشته باشی.»


هستی گفت: «باشه، سعی می کنم.»


هستی از روی تخت بلند شد و شروع به مرتب کردن اتاقش کرد. او لباس هایش را تا کرد و در کمد گذاشت. اسباب بازی هایش را جمع کرد و سر جایش گذاشت. و حتی تخت خوابش را هم مرتب کرد.


وقتی هستی اتاقش را مرتب کرد، احساس خیلی خوبی داشت. او فهمید که نظم داشتن چه قدر خوب است. از آن روز به بعد، هستی همیشه اتاقش را مرتب می کرد. او حتی سعی می کرد در کارهایش هم نظم داشته باشد.

هستی متوجه شد که نظم داشتن کمک می کند تا کارها را راحت تر انجام دهد و از زندگی لذت بیشتری ببرد.


۳. قصه دختر بداخلاق بی نظم

یک بار دختری به نام سارا بود که خیلی بداخلاق و بی نظم بود. او همیشه اتاقش را به هم می ریخت و کارهایش را انجام نمی داد. پدر و مادرش همیشه از او شکایت داشتند.


یک روز، سارا در حال بازی در پارک بود که یک خانم مسن را دید که در حال مرتب کردن گل ها بود. سارا متوقف شد تا تماشا کند و خانم مسن با او سلام کرد.


خانم مسن گفت: “سلام عزیزم. چرا اینقدر ناراحت به نظر می رسی؟”


سارا گفت: “چون خیلی بداخلاق و بی نظم هستم. پدر و مادرم همیشه از من شکایت می کنند.”

منبع:کانون مشاوران ایران-قصه دختر مرتب ✔️۶ داستان کودکانه در مورد بی نظمی