تربیت کودک ۶ تا ۱۲ سال | چرا کودک در این دوران شکننده است؟

تربیت کودک ۶ تا ۱۲ سال، دوره حساس پایان کودکی (+ نکات تربیتی)

تربیت کودک ۶ تا ۱۲ سال از دوره های دشوار تربیتی به حساب می آید زیرا در این سن دوران کودکی به پایان می رسد، والدین برای تربیت و پرورش کودک ۶ تا ۱۲ سال وارد مرحله جدید و شگفت انگیزی می شود، فرزندتان در این سن به مدرسه می روند و فعالیت های علمی، ورزشی و هنری را به طور جدی آغاز می کنند.

انجام دادن این فعالیت ها باعث می شود تا از لحاظ شناختی و تفکر به سطح بالایی ارتقا یابند و این مسئله والدین را مجبور می کند تا در تربیت فرزندشان به نکات بیشتری توجه کنند و مسائل آموزشی و پرورشی را مدنظر قرار دهند.

در این مقاله ما به بررسی مسائل رشدی و نیازهای کودک می پردازیم و هم چنین یک سری از نکات تربیتی را بیان می کنیم که مطالعه آن ها برای شما سودمند خواهد بود، در این سن حساس می توانید از مشاور کودک کمک بگیرید تا در زمینه تربیتی به شما کمک کنند و یار همراه شما در تربیت درست فرزندتان باشند.

تربیت کودک ۶ تا ۱۲ سال، آگاهی از جنبه های گوناگون رشد
در صورتی که والدین در مورد رشد کودک و تغییرات آن آگاهی داشته باشند بهتر می توانند با نیازهای تربیتی کودک شان آشنا شوند و در این زمینه با دید روشن تری اقداماتی را انجام می دهند، سن تربیت کودک شیوه و روش والدین را تحت تاثیر قرار می دهد در این خصوص شما می توانید از کتاب های مفیدی استفاده کنید و از روانشناس متخصص کمک بگیرید تا در خصوص تربیت فرزندتان موفق شوید، در ادامه این مقاله مهم ترین تغییرات رشدی کودک در مقطع سنی ۶ تا ۱۲ سال مورد بررسی قرار می گیرد.

رشد و تغییرات شناختی در تربیت کودک ۶ تا ۱۲
از جمله مهم ترین تغییراتی که در سطح شناخت و تفکر کودک در سنین مدرسه رخ می دهد این است که او می تواند به تفکر منطقی تری دست یابد و به خوبی روابط علت و معلولی را درک می کند و از تاثیر رفتار خود بر سایر افراد آگاه می باشد.

در سن مدرسه توانایی حافظه کودک افزایش می یابد و کودک می تواند اشیا و اجسام را بر اساس ویژگی های مشترک آن ها طبقه بندی کنند، یادگیری این ویژگی ها باعث می شود تا کودک مهارت های ریاضی را به طور شگفت آوری یاد بگیرد، در نتیجه او قادر است تا مسائل ریاضی را یاد بگیرد و آن ها را حل نماید. از مشاور کودک خود بخواهید تا روی مسائل شناختی تمرکز داشته باشد و به خوبی آن ها را به کودک آموزش دهد.
اهمیت رشد مهارت های ارتباطی و زبانی در تربیت کودک
کودک در سن ۶ تا ۱۲ سال مهارت های زبانی اش را تکمیل می کند و زبان را برای مقاصد پیچیده تری مورد استفاده قرار می دهد، در سن ۸ سالگی کودک روزانه ۲۰ کلمه جدید یاد می گیرد و در انتهای این دوره به گنجینه ی کاملی از کلمات دست خواهد یافت.

در ارتباطات می تواند مکالمات پیچیده ای داشته باشد و شما قادر هستید تا صحبت های او را به خوبی بفهمید، هم چنین فرزند شما در این دوره از دستورالعمل های ساده پیروی می کند، او می تواند خاطراتی از شرح فعالیت های روزانه اش بنویسد و به تنهایی کتاب هایی که متناسب با سطح سنی او می باشد را مورد مطالعه قرار دهد، اگر در این سن کودک شما دچار اختلال زبانی و گفتاری بود حتما به مشاور اطلاع دهید تا برای رفع آن شما را راهنمایی کند.

رفتار با کودک در سنین مختلف چگونه باید باشد؟

رفتار با کودک در سنین مختلف چگونه باشد؟

رفتار با کودک در هر سنی متفاوت می باشد و حساسیت های خاص خودش را دارد بسیاری از والدین در جلسات مشاوره نگران فرزندشان می باشند که با او چطور رفتار کنند و در مورد روش های تربیتی سوال های بسیاری می پرسند. تربیت کودک امری ساده و راحت نمی باشد و نیاز به اطلاعات خاصی دارد بنابراین والدین نمی دانند در برابر رفتارهای کودک مانند شیطنت، پرخاشگری، دروغ گویی و غیره چه رفتاری داشته باشند و چه واکنشی از خودشان نشان دهند.

در صورتی که شما در مورد تربیت کودک و نحوه رفتار با او چالش هایی را تجربه می کنید، این مقاله را تا انتها مورد مطالعه قرار دهید زیرا در آن به توضیحات بیشتری در مورد روش های رفتار با کودکان در سنین مختلف پرداخته شده است، می توانید از مشاوره کودک کمک بخواهید تا در این خصوص شما را راهنمایی کند.

رفتار با کودک در سنین مختلف
چگونگی رفتار با فرزندان از مسائل حیاتی و مهم هر پدر و مادری می باشد و والدین در این خصوص باید اطلاعات را کسب کنند، این آگاهی را می توانند از طریق مطالعه و یا مشورت با روانشناس متخصص مهارت رفتار با کودکان به دست آورند، برای آن که بتوانید با کودکتان رفتار صحیح و درستی داشته باشند باید نسبت به تغییرات شناختی، زیستی، اجتماعی و روانی فرزندتان در هر دوره سنی آگاهی به دست آورند و از این طریق با نیازهای کودک به درستی آشنا شوند و مناسب ترین شیوه رفتاری را در پیش بگیرند، در ادامه این مقاله با توجه به نیازها و تغییرات کودک در سنین مختلف نکات تربیتی به طور جداگانه بیان شده است که می تواند برای شما مفید باشد.

رفتار با کودک، ترتیب کودک ۲ تا ۳ سال
باید والدین این نکته را در نظر بگیرند که علاوه بر نیاز جسمانی به نیاز عاطفی فرزندان باید بسیار توجه شود زیرا در این سن نقش مادر در تربیت فرزندان بسیار مهم و برجسته می باشد و کودک در این دوره سنی از لحاظ عاطفی و هیجانی به مراقبت ویژه ای نیاز دارد.

شاید برای شما باورنکردنی باشد اما دریافت محبت و مراقبت هیجانی از جانب والدین باعث می شود تا بر میزان ترشح هورمون رشد و ابتلا به اختلالات سازگاری که در دوران بعدی زندگی فرد به وجود می آید اثر بگذارد، به همین دلیل لازم است تا سطح متعادلی از محبت و توجه را به فرزندتان منتقل کنید و رفتار صحیح و درستی با آن ها داشته باشید.
استقلال کودک
از نظر روانشناسی مهم ترین مسئله ای که در سنین ۲ تا ۳ سال رخ می دهد این است که کودک نیاز به استقلال پیدا می کند، به همین دلیل ممکن است برای هر کاری مانع شما شود و دوست داشته باشد خودش آن کار را انجام دهد، تا جایی که برای کودک خطری نداشته باشد می توانید به او فرصت بدهید تا استقلال را در این امور تجربه کند این کار به رشد روان شناختی و اجتماعی کودکتان کمک می کند و در صورتی که بیش از حد در برابر کودک مقاومت کنید باعث لج بازی شدید و پرخاشگری او می شوید و نیاز به استقلال را در او سرکوب می کنید.

هم چنین باید این نکته را در نظر بگیرید که فرزندتان هنوز مهارت های حرکتی را به درستی یاد نگرفته است و ممکن است در انجام برخی کارها اشتباهاتی داشته باشد بنابراین شما باید سعی کنید در برابر این اشتباهات صبور باشید و کودک تان را مورد سرزنش و تحقیر قرار ندهید زیرا اگر کودک احساس شرمندگی و تحقیر کند ممکن است در دوره های بعدی در رشد کودک اختلالاتی به وجود آید که به سلامت روحی و هیجانی او آسیب بزند.

چگونه یک کودک مسئولیت پذیر داشته باشیم؟

تربیت فرزندی مسئولیت پذیر یکی از مهم ترین آرزو ها و یا اهداف پدران و مادران است.

همه ی والدین آرزو دارند فرزندی مسئولیت پذیر پروش دهند و تصور داشتن کودکی بی مسئولیت که در بزرگسالی به فردی لجباز و ضداجتماع تبدیل می شود، بسیار آزار دهنده است.

برای برخی از والدین تصور داشتن فرزند مسئویت پذیر در حد آرزو باقی می ماند.

چگونه یک کودک مسئولیت پذیر داشته باشیم؟
به عبارت دیگر دسته ای از والدین چنین تصور می کنند که مسئولیت پذیری امری ذاتی است و با اعمالی مانند دعا و آرزو می گویند “کاش فرزندم مسئولیت پذیر شود!”.

کودک مسئولیت پذیر - مشاورکو (3)
کودک مسئولیت پذیر – مشاورکو
اگر چه این نگرش می تواند به شدت خطرناک باشد اما بسیار رایج است.
در نقطه ی مقابل این نگرش، دسته ای از والدین بر این اعتقادند که مسئولیت پذیری امری نیازمند آموزش و یادگیری است و تلاش می کنند تا با بهره گیری از بهترین اصول، آن را به فرزندشان آموزش دهند.

برای شروع بهتر است به این سوال پاسخ دهید که ” نگرش شما در خصوص آموزش مسئولیت پذیری از کدام یک از دو اصل نام برده شده تبعیت می کند؟”

در صورتی که جزء دسته ی دوم هستید می توانید به مطالعه ی متن ادامه دهید و راهبردهای لازم برای “آموزش مسئولیت پذیری” به کودک تان را بیاموزید.
حق انتخاب، خط اول آموزش مسئولیت پذیری
نمی توان قصد آموزش فرزندی مسئولیت پذیر داشت و از “حق انتخاب” صحبت نکرد.

ممکن است با خودتان بگویید “چگونه به کودکی سه ساله حق انتخاب بدهم؟!”

اما رفتار بر اساس اصول نظریه انتخاب می گوید که این کار ممکن است.

برای این منظور لازم است زبان نظریه ی انتخاب را بیاموزید و با الفبای آن با کودک تان گفت و گو کنید.

نظریه ی انتخاب چه می گوید؟
بر اساس اصول اساسی نظریه ی انتخاب، ما بر رفتار هیچ کس جز خودمان کنترل نداریم و تلاش برای کنترل دیگران بی فایده است.

ویلیام گلسر پایه گذار این رویکرد معتقد است اصولا هر آنچه که از ما سر می زند، یک رفتار است و با تغییر رفتارهای مان می توانیم  پیامدهای دیگری را تجربه کنیم.

درمان روانشناختی کودکان با قصه‌درمانی

زمانی که به گذشته خود می‌اندیشیم می‌بینیم قصه گفتن مادرها و مادربزرگ‌ها ذهن ما را نوازش می‌کرد و با زیبای‌های کلام آنها شاد و خرسند می‌شدیم و زمانی از زندگی عادی خود دور می‌شدیم و همراه کلام آنها به دور دست سفر می‌کردیم و با ذهن کودکانه خود خیالپردازی می‌کردیم. هنگامی که از مادران سوال می‌کنیم از کجا این قصه‌ها را می‌دانید، می‌گفتند مادران ما گفته‌اند؛ بنابر این نتیجه می‌گیریم که این قصه‌سرای‌ها از زمان‌های دور انسان‌ها را تحت‌تاثیر قرار داده است و هر زمانی مادری که می‌خواست کودک خودش را به آرامش برساند متوسل به قصه‌های که زبان‌به‌زبان نقل شده، می‌شد تا صنعت چاپ توانست همین قصه‌ها را جمع‌آوری کند و بصورت کتاب درآورد.


تاریخچه قصه‌‌‌گویی همواره با انسان بوده و اثرات مثبت و منفی هم به همراه داشته، گاهی یک قصه می‌تواند اثری در آینده کودک داشته باشد که ده‌ها آموزش چنین اثری را ندارند.


برخی از کودکان دارای اختلال‌های رفتاری می‌باشند. این کودکان معمولا رفتارشان با هم سن‌های خود متفاوت است و دارای ویژگی‌های خاص می‌باشند، میزان شرارت و شیطنت آنها از گروه سنی‌‌شان بیشتر می‌باشد. آنها توجه‌ای به دیگران ندارند و حقوق آنان را زیرپا می‌گذارند و به طور کلی با هر قانون و قوانین مخالفت می‌کنند. این کودک در محیط‌های اجتماعی کنترل بر رفتار‌های هیجانی خود ندارند، مثلا نمی‌توانند با هیجان‌های فرهنگی، سنتی، قومی ارتباط برخورد کرد و این گونه رفتارها در اجتماع باعث می‌شود که تاثیر منفی برای او به جا بگذارد و نتواند سازگاری با محیط را تجربه کند، و اینگونه کودکان شدیدا در معرض افسردگی قرار دارند. عدم سازگاری با محیط در کودک باعث می‌شود که کم‌کم بدرفتاری با دیگران را شروع کنند و از محیط‌های مختلف طرد شوند، و این عوامل باعث می‌شود که کودک کمتر در محیط‌های مناسب آموزشی و فرهنگی قرار بگیرد و هر روز وضعیت کودک ناهنجارتر می‌شود و حتی بزرگترها هم تحمل ندارد و متوسل به تنبیه کودک می‌شوند.

قصه‌درمانی را نمی‌توان به عنوان یک روش درمانی محسوب کرد، در قصه‌درمانی می‌تواند خیلی نامحسوس کودک را همراهی کند که ادبیات و روش زندگی خود را تغییر دهد و رفته‌رفته خود را در آن قصه‌های شیرین ببیند و از کجروی‌های زندگی خود را تغییر دهد و از آن قصه‌ها روش‌های جدید چگونه زندگی کردن را می‌آموزد بدون آنکه به او امر شود و او یاد می‌گیرد که چگونه با دیگران روابط اجتماعی و خوب را برقرار کند. بیشتر کودکان از شخصیت‌های قصه‌ها و افسانه‌ها تاثیر می‌پذیرند و خود را در آنها می‌یابند و سعی می‌کنند به شخصیت آن افراد نزدیک شوند و در رفتارهای خود را اصلاح می‌کنند، قصه تقویت قدرت فهم و بیان، پرورش خلاقیت، آموزش زبان و افزایش گنجینه واژگان کودکان نیز از دیگر تأثیرهای آموزشی و تربیتی داستان‌سرایی به‌‌شمار می‌روند.

منبع:  مرکز مشاوره ستاره ایرانیان-درمان روانشناختی کودکان با قصه‌درمانی


رابطه محبت والدین در بروز خلاقیت در کودکان

خانواده‌ها همیشه به آن فکر می‌کنند که چگونه می‌توانند یک کودک خلاق و ایده‌ دارد تربیت کنند، و همیشه این خلاقیت را در کودک خود جستجو می‌کنند و به این فکر نمی‌کنند که شاید این خلاقیت در کودک که آنها آرزومند هستند یک بستر مناسب برای بروز آن نیاز دارد. محققین در این رابطه دریافته‌اند رابطه محبت‌آمیز بین افراد خانواده پدر و مادر به همدیگر و متقابل به فرزندان خود زمینه بروز خلاقیت آنها می‌شود.

هنگام گفت‌وگو با کودک باید توجه داشته که حرف‌ها و حرکت‌های او، همه برای کودک تازگی دارد و او دوست دارد والدین و اطرافیان به آن رفتار و گفتار توجه کنند و مورد تشویق قرار گیرد و همین توجه‌های به رفتارهای کودک هر چند خیلی کوچک باعث می‌شود که سعی کند تا رفتار خوب دیگری از خود نشان دهد و همین باعث بالا رفتن اعتماد به نفس و تقویت خلاقیت در او می‌شود.
همچنین می‌‌توان بیان داشت که بهترین تشویق برای کودک به خاطر کار و گفتار خوب وی، لحن خوب و چهره خندان والدین در قبال آن رفتار کودک می‌باشد و همواره کودک را با ملایمت تشویق به کارهای خوب و خوب‌تر می‌نماید تا این رفتار دلنشین والدین برای او موجب شود تا بیندیشد که چگونه این شادی پدر و مادر خود را دو چندان نماید.

والدین باید بدانند که هرگز نباید کودکان را در برابر فامیل و دیگر نزدیکان مورد شماتت قرار دهند و بالعکس باید آنها را برای کارهای خوبی که انجام می‌دهند و هر چند جزئی مورد تشویق قرار دهند و کارهای خوب او را بیان دارند و کودک احساس کند که واقع در یک جامعه می‌تواند نقش خوب و مثبت داشته باشد.