12 تکنیک برتر رفتار با همسری که فحاشی می کند

واقعیت این است که خشم عاطفی طبیعی است که همه ما در زندگی تجربه می کنیم، اما زمانی که آن اغلب اتفاق می افتد و آن مناسب نیست، می تواند تبدیل به یک عامل بد و مخرب شده و پیامدهای عاطفی برای فرد و اطرافیان او  به دنبال داشته باشد.

احساس با واکنش های متعدد

همه ما حق داریم عصبانی باشیم، اما مهم است که چگونه خشم مان را بیان کنیم.


خشم می تواند یک ناراحتی جزئی باشد یا در حالت حاد آن یک واکنش فیزیکی خارج از محدوده طبیعی باشد.


واکنش افراد مختلف از احساس خشم متفاوت است. مشاوره تلفنی به عنوان یک راهکار مهم برای کاهش مشکلات ناشی از فحاشی و خشم همسر می باشد.


بعضی از مردم عصبانی شده و نمی خواهند کسی بداند که عصبانی و ناراحت هستند.


آنها به شدت رفتار خود را کنترل می کنند و نشانه های خشم را نشان نمی دهند.


بعضی از مردم احساس خشم و اضطراب می کنند وقتی احساس خشم می کنند.


آنها با صدای بلند گریه می کنند، زاری می کنند، دیگران را ضرب و شتم می کنند، آنها را فریب می دهند، به دیگران گوش نمی دهند، حقوق دیگران را نادیده می گیرند.


دیگران بعضی اوقات عصبانی، به آرامی، اما به طور قاطع صحبت می کنند، کلمات دیگران را قطع نمی کنند، همچنین احساسات خود را با روشنی و محترمانه بیان می کنند، حتی بدون توجه به حقوق دیگران.


این رفتارها رفتارهای شجاعانه نامیده می شود.


با کمک رفتار، فرد می تواند به دیگران نشان دهد که عصبانی و خشمگین و فحاشی می کند.


بعدا راه حل برای مدیریت خشم و فحاشی ارائه می گردد.


شکست اصلی عامل تجاوز است


یکی از مهم ترین علل تجاوز، عدم دسترسی به نیازها است.

هنگامی که نیازهای او مانند نیاز به عشق، توجه یا احترام به دست نمی آید، فرد احساس ناامیدی می کند، و این نا امیدی باعث خشونت می شود.


این علائم نشان دهنده شروع اختلالات روانی همسر است

این علائم نشان دهنده شروع اختلالات روانی همسر است

0 دیدگاه /آبان ۲۵, ۱۳۹۷

ادامه مطلب ...

چند استراتژی برای مقابله با همسر تهاجمی

با همسر خود صحبت کنید، گرچه کم اهمیت نیست، و احساسات خود را نسبت به رفتارهای او بیان کنید.


هرگز رابطه را متلاشی نکنید و به فحاشی های طرف مقابل خود پاسخ ندهید، زیرا این رفتار می تواند رفتار همسر شما را تشدید کند.


با همسرتان درباره تاثیرات منفی احساسات و رفتار و زندگی مشترک خود صحبت کنید، زمانی که همسرتان در حالت خوب قرار دارد.


اگر همسرتان بدبخت و دوست داشتنی باشد، سعی کنید روابط خود را با دیگران قطع کنید.


با افراد کمتری، و در نهایت، و در عین حال رابطه خود را با خویشاوندان و دوستان که رفتارهای مناسب و خوبی دارند، افزایش دهید.


بر خودت مسلط باش.


بسیاری از اختلافات و مشکلات بین زوج ها ناشی از عدم کنترل آنها بر احساسات است.


بعضی اوقات زوج هایی با واکنش های نامطلوب مانند غفلت، تجاوز و خشونت، ناخواسته موجب رفتارهای غلط یکدیگر می شوند و متاسفانه باعث ایجاد یک چرخه معیوب می شوند، به این معنی که رفتارهای منفی همسر باعث خشم و فحاشی سایر اعضای خانواده می شود.


و رفتار عصبانی زن و شوهر یا همسر رفتارهای منفی همسرش را افزایش می دهد.


از مرکز مشاوره خانواده برای برطرف کردن مشکلات استفاده نمایید.


مراقب باشید که به این چرخه معیوب نرسید.


12 تکنیک برتر رفتار با همسری که فحاشی می کند


استراتژی های مدیریت خشم و فحاشی زن و شوهر

وقتی فکر می کنید که اگر همچنان به صحبت کردن ادامه دهید، نمی توانید خشم خود را کنترل کنید موقعیت را ترک کنید.


مکالمه خود را در زمان دیگری ادامه دهید، که به شما و همسرتان اجازه می دهد تا از خشم خود فاصله بگیرید و رفتاری بهتر داشته باشید.


برای این منظور می توانید به همسر خود بگویید: اکنون شرایط روحی مناسب نداریم، ممکن است بگوییم ما بعدا پشیمان خواهیم شد.


بهتر است در شرایط بهتر با هم صحبت کنیم یا اینکه اکنون من عصبانی هستم ما در مورد آن بعدا صحبت خواهیم کرد.


احساسات منفی خود را بیان کنید مهم این است که اگر شما ناراحتی خود را بیان نکنید، هیچ کس نمی داند که چه احساس می کنید.


به جای نشان دادن خشم و فحاشی کردن صحبت کردن  و نحوه برخورد با زن یا مرد بددهن را اموخته و از کلمات مناسب برای بیان احساسات خود استفاده کنید.


در فارسی، کلمات مختلفی برای بیان احساسات و افکار وجود دارد.


به عنوان مثال، می گویند: من ناراحت می شوم زمانی که به کلمات من توجه نمی کنید.


با بیان احساسات شما، زمینه خوبی برای حل مشکل ایجاد می کند که این احساسات را ایجاد می کند.


برای کلمات خود مراقب باشید.


تحقیر، توهین، سرزنش یا تجاوز نکنید.

مراقب باشید اگر صدای شما بلندتر از همسر شما باشد، یا اگر با او خود به خود و تهاجمی صحبت کند، کمی آرام و او را متوقف کنید.


لعن و نفرین و بد دهنی و فحاشی بحث را به جنگ و جدل تبدیل خواهد کرد.


شما همچنین گاهی اوقات موضوع بحث را تغییر می دهید.


فرض کنید، برای مثال، برای استفاده از واژه به جای نه در طول بحث از متاسفم نمی توانم استفاده کنید.


از حالا به بعد، خواهید دید که موضوع بحث، تبدیل به یک نشانه بین دو نفر شده است.


در مورد عواقب رفتار خود فکر کنید.


کاهش غرور و احترام به اعتماد شما، خطرات روابط خود را با دیگران، آزار و اذیت دیگران و مهمترین پیامد این است که این وضعیت را بحرانی تر و سخت تر می کند.


تکنیک هایی مانند تنفس عمیق، شستشوی دست و صورت، آب خوردن و پیاده روی کمک می کند تا خشم و عصبانیت کاهش یابد.


مشاورانه 

مشاوره خانواده 

مشاوره ازدواج 

مشاوره تلفنی 

مشاوره آنلاین 

تست روانشناسی 

مشاوره روانشناسی 

مشاوره جنسی 

اختلال روانی 

استخدام روانشناس و روانسنج

مسائل و مشکلات خود را حل کنید.

آیا شما در مورد این فکر می کنید؟


آیا فوش دادن و بد دهنی به حل مشکل شما کمک می کنند؟


نه تنها به حل مشکل کمک نمی کند، بلکه سبب تیره شدن می شود.


ایجاد یک محیط خانه امن و رابطه صمیمی بین شوهر و همسر یکی از مهم ترین ستون های زندگی زناشویی است.


بنابراین، اگر شوهر و همسرش نتوانند به طور صحیح با یکدیگر ارتباط برقرار کنند، این فضا یک محیط ناامن می شود که باعث ایجاد یک پیوند کلامی نادرست می شود.


بنابراین، توهین به یکدیگر و استفاده از کلمات و سخنان ناخوشایند منجر به بی اعتمادی در زوج ها می شود.


روانشناسان توصیه می کنند که افراد مختلف دلایل مختلفی برای بد دهنی و فحاشی دارند.

سوالاتی درمورد سوء استفاده از ازدواج صورت گرفته است که باید پاسخ داده شود:


آیا شما علت سوء رفتار شوهرتان را می دانید؟

چگونه با همسر بد دهن خود همراه شویم؟

آیا بد دهنی و فحاشی به شوهر در خشم و رفتار او ریشه دارد؟

چه واکنشی باید با همسرتان داشته باشید؟

چگونه می توان با رفتارهای همسر بد دهن مقابله کرد؟

آیا می دانستید که کسی که تحت تحقیر کلامی قرار گرفته است به نوعی خشونت خشونت آمیز تبدیل شده است؟

آیا با همسر یا مشاور یا روانشناس متخصص صحبت کرده اید؟

آیا فرزندان شما نیز در معرض والدین بد دهن قرار می گیرند؟

آیا می دانید که قلدری می تواند منجر به ضرب و شتم و آسیب روانی شود؟

آیا می دانید که سوء استفاده از همسر شما ممکن است به علت اختلال روانی باشد؟

آیا همسرتان از زبان شما در زبان زندگی شما استفاده می کند؟

کلیک کنید

نکاتی درباره سوء رفتار و فحاشی ها با همسر

فحاشی یک مکانیسم دفاعی علیه شکست و پیچیدگی فرد است.


محکومیت ممکن است به دلیل سرکوب احساسات در دوران کودکی باشد.


کودکان سوء استفاده های شفاهی و توهین را تقلید می کنند.


این افراد احساس تحقیر و ناتوانی در ارتباط با دیگران را بیان می کنند.


گاهی اوقات فردی که احساس برتری در خود دارد  از توهین و فحش استفاده می کند.


کسی که بد دهنی می کند نمی داند چگونه با همسرش ارتباط برقرار کند.


بعضی از مردم از دوران کودکی یاد گرفته اند تا به این طریق عمل کنند و با خشونت آنها خشم خود را خالی کنند.


مشاوران و روانشناسان سعی می کنند مهارتهای کلامی و رفتاری این افراد را آموزش دهند.


یک فرد توهین کننده معتقد است که اعتبار اجتماعی اش کاهش یافته است و دیگران به احتمال زیاد به او اعتماد ندارند.


گاهی اوقات مردم از کلمات رکیک به عنوان فحاشی ها به همسر استفاده می کنند که تبعات جبران ناپذیری دارد.


حکم فحش دادن در قانون و مجازات فحاشی به همسر چیست؟

اگر شواهد قوی و دادگاهی دارید، می توانید برای آزار و فحاشی همسر شکایت کنید.


به عنوان مثال، شهادت شهود و یا خود در دادگاه این را تعیین می کند.


اگر این اثبات شود محکوم مجازاتی که قانون می گوید مانند شلاق و یا جریمه نقدی را باید بپردازد.


هیچ شخصی ذاتا بد دهن یا پرخاشکر نیست، یعنی مشکل همسر شما یک مشکل اکتسابی می باشد.


البته، افرادی که احتمال بیشتری دارند اضطراب و احساس ارعاب را تجربه کنند به طور طبیعی به احتمال زیاد به چنین رفتار اشتباهی دست می زنند.


اما هیچ کس نمی گوید که او بد دهن است و هیچ کاری نمی تواند انجام شود.


همسر شما این عادت را یاد گرفته است.


شاید در خانه پدری، افراد یا افرادی که این عادت را به همسر خود در محیط آموزشی یا در میان دوستان منتقل کرده اند، وجود داشته باشد.


اولین نکته از نظر سوء رفتار و بد دهنی نتایج این رفتار است.

فرد به راحتی می تواند بر دیگران تاثیر بگذارد و دیگران را بترساند.


او گاهی اوقات متوجه می شود و منافع دارد.


از سوی دیگر، برخی از مردم با رشد و شکوفایی رشد می کنند و بالغ می شوند.


در کلاس های خاص اجتماعی، مشاغل و گروه های خاص، استفاده از کلمات زشت نیز نشان دهنده عضویت در گروه است، و کسانی که به چنین گروه ها و طبقات تعلق دارند، اگر از کلمات مشترک زشت در گروه استفاده نشود در همه تاثیر گذار است.


مشاورانه

راه هایی برای غلبه بر این عادت به شرح زیر است:

۱- از مزایای بد دهنی جلوگیری کنید

این مسئولیت شماست که انجام دهید.


شما باید از خودتان بپرسید که منافع همسر من چیست؟


تخلیه خشم؟


تاثیر بر من و بچه ها به دلخواه خودش؟


دیگران را ترساندن؟


برخی از وظایف را انجام ندهید؟


یا مجبور کردن دیگران به قبول باورهایشان؟


شما باید شناسایی کنید و تا آنجا که ممکن است، مزایای خشم همسر خود را متوقف کنید.


۲- تقویت رفتارهای متضاد

همسر شما در لحظات خاص عصبانی خواهد شد.


لحظات خاصی وجود دارد، هرچند کوچک است، که او به حالت عادی سخن می گوید و از کلمات زیبا استفاده می کند.


واکنش شما در چنین لحظاتی بسیار مهم است.


اگر همسرتان زیبا باشد یا به خوبی در همه شرایط مورد استفاده قرار گیرد، باید مثبت پاسخ دهید.


شما باید به گونه ای رفتار کنید که او را تشویق می کند که رفتار خود را ادامه دهد.


شما باید لحظاتی را که زیبا است را تشخیص داده و او را تشویق کنید و از این لحظات اجتناب کنید و یا از انتقام گرفتن پرهیز کنید.


کاهش یا قطع رابطه با مردان بد دهن

اگر همسر شما از دوستان یا بستگان بد دهن برخوردار باشد، باید سعی کنید رابطه و ارتباط او را با ان ها کاهش دهید.


در همه رفتارهای اجتماعی، مدل سازی و مشاهده نقش مهمی در یادگیری و تقلید بازی می کند.


در نهایت، سعی کنید دست کم شما زیبا حرف بزنید.

از خودتان بپرسید: هنگام رانندگی از واژه های زشت استفاده نمی کنم، پس از کار یا تماشای فوتبال، از خستگی شدید ایا بد رفتار نمی شوم ؟


اگر کلمه زیبا را به عنوان یک همسر خوب به کار ببرید ، همسر و فرزندانتان مقیاس خوبی برای مقایسه رفتارها خواهند بود تا بتوانند انتخاب کنند.


مرکز مشاوره می‌تواند راهکاری برای بهبود شرایط افراد در زندگی مشترک باشد


منبع : اسدالهی جواد, کیمیایی سیدعلی , مشیریان فراحی سیدمحمدمهدی. اثربخشی گروه درمانی تحلیل رفتار متقابل بر کاهش پرخاشگری زوجین دارای همسر معتاد. پژوهش های روان شناسی بالینی و مشاوره (مطالعات تربیتی و روان شناسی :   پاییز و زمستان ۱۳۹۵ , دوره  ۶, شماره  ۲

منبع: سارا نظری مرکز مشاوره و روانشناسی آنلاین مشاورانه - 12 تکنیک برتر رفتار با همسری که فحاشی می کند


گروه درمانی

مقدمه

انسانها در گروههای اجتماعی متنوعی زندگی می‌کنند و فعال هستند. در این شرایط عجیب نیست که بسیاری از مسائل احساسی و عاطفی آنها از روابط مخدوش شده این گروهها ناشی می‌شود. با پی بردن به اهمیت روز افزون روابط اجتماعی و میان فردی در سالهای اخیر بجای توجه به عوامل درون شخصی توجه به عوامل حاکم میان افراد گروههای اجتماعی از اهمیت بیشتری برخوردار شده است. و بر این اساس در محیط بیمارستانهای روانی ، کلینیکها ، دفاتر مشاوره و روان درمانی و ... به شکل بندیهای گروهی توجه خاص مبذول می‌شود. امروزه انواع شیوه‌های گروه درمانی از جمله متداولترین شیوه‌های روان درمانی هستند. در مقابل گروه درمانی ، روان درمانی انفرادی قرار دارد. 

تاریخچه گروه درمانی

استفاده منظم از گروه‌ها در روان درمانی پدیده نسبتا تازه‌ای است. هر چند التیام یابی گروهی سابقه‌ای به قدمت تاریخ دارد که نمونه‌های بارز آن را در تعالیم مذهبی می‌توان مشاهده کرد. ژوزف پرات (1974) پزشک اهل بوستون را اغلب پدر گروه درمانی می‌دانند، در آغاز قرن بیستم ژوزف پرات مسأله گردهم آوری بیمارن معلول و آموزش جنبه‌های پزشکی بیماری آنها بطور دسته جمعی را مطرح ساخت. او صرف نظر از کار تعلیم ، فضایی گروهی بوجود آورد تا بیماران در سایه آن در مقام کمک متقابل به یکدیگر برآیند. چندین سال بعد ، تعدادی از روانپزشکان آمریکایی نقطه نظرهای پرات را در زمینه درمان روانی بکار بردند. 


از جمله لازل و مارش که از یک شیوه آموزشی به صورت گروهی برای درمان ناخوشیهای دماغی استفاده می‌کردند. این شیوه به زودی منسوخ گردید و جای آنرا روان تحلیلی گران پر کردند. فروید شخصا به کار گروه درمانی نپرداخت، اما مقالاتی که در زمینه روان شناسی گروهی و تحلیل خود منتشر کرد، حاکی از اطلاع او از اهمیت پدیده گروهی بود. آدلر شخصا از برنامه‌های گروه درمانی در مراکز هدایت کودکان و نیز معتادان به الکل استفاده نمود. جنگ جهانی دوم به گروه درمانی وسعت تازه‌ای بخشید. گروه درمانی برای توده‌های عظیم بیماران روانی که به ارتش بریتانیا فرا خوانده شده بودند، نقش مهم درمانی ایفا نمود. بیمارستان نظامی نورت فیلد بخصوص مرکز مهمی برای ابداع شیوه‌های مختلف گروه درمانی بود. از جمله سایر بانیان گروه درمانی در آمریکا می‌توان به گروهی از روانشناسان اجتماعی به سرپرستی کورت لوین اشاره نمود. چه مشکلاتی با استفاده از گروه درمانی می‌توانند درمان شوند؟ 


مشکلات و مسائلی که با استفاده از گروه درمانی قابل هستند گسترش وسیعی دارند، از جمله مشکلات مرتبط به خود انگاره ، نداشتن احساس هویت ، عزت نفس و هدف و مقصود. مشکلات نشانه‌ای شامل اضطراب ، افسردگی روان تنی ، عملکرد ضعیف شغلی ، برخورد غیر مؤثر با فشارهای روانی ، مشکلات عاطفی ، ناتوانی در ابراز اهمیت ، ناتوانی در کنترل احساسات ، پرخاشگری ، روابط اجتماعی نامناسب ، ناراحتی در مجمع ، ناتوانی در اعتماد به دیگران ، وابستگی شدید به دیگران ، ابراز وجود بیش از حد ، ناتوانی در برقراری ارتباط با جنس مخالف ، اعتیاد ، مشکلات زنانشویی مثل اختلافات و مشاجرات همسران و ... . 

ویژیگی افرادی که تحت گروه درمانی قرار می‌گیرند.

بسیار باید از انگیزه لازم برخوردار باشد، میل به تغییر داشته باشد و در راستای رسیدن به این هدف بکوشد. ورود به برنامه گروه درمانی باید داوطلبانه باشد و بیمار به صرف توصیه دوستان و اقوام و مسئولین روان درمانی به این کار وادار نشود. بیمار باید به گروه درمانی معتقد باشد و آنرا یک شیوه درمانی درست و مناسب بداند. معتقد باشد که گروه نیازهای او را برآورده می‌سازد و مفید واقع می‌شود. نظر به اینکه گروه درمانی اصولا فرآیند کلامی است، بیمار باید از مهارتهای کلامی و مفهومی کافی برخوردار باشد. در گروه درمانی برای بیماران شدیدا افسرده ، بیمارن مبتلا به اسکیزوفرنی حاد ، اختلال شخصیتهای پارانوئید ، اختلال شخصیت اسکیزوئید شدید ، اختلال شخصیت جامعه ستیز ، افراد مبتلا به بیمار انگاری و اختلال شخصیت خود شیفته در صورتی که گروه درمانی بلند مدت باشد، نمی‌توانند مفید باشند. 

مراحل طبیعی در فرآیند گروه درمانی

در آغاز تشکیل گروه ، گروه هنوز کاملا روشن نشده است. به درمانگر وابسته است چرا که درمانگر را بوجود آورده و ادامه فعالیت گروه به نظر اعضاء گروه به درمانگر ارتباط دارد. اعضاء گروه در انتظار راهنمایی و دستور العمل درمانگر هستند. در نظر آنها درمانگر شخصی با معلومات و متخصص است و اعضاء خود را وابسته به درمانگر احساس می‌کنند و نیز تلاش می‌کنند رفتارهای مناسب داشته باشند تا بتوانند در گروه ماندگار شوند، هر چند آگاهی کامل از اهداف گروه ندارند. در مرحله دوم وابستگی تغییر شکل می‌دهد و گروه یاد می‌گیرد که وابسته به درمانگر نباشد و مسئولیت پذیر باشد. 


در مرحله سوم صمیمت بیشتری بین گروه ایجاد می‌شود. احساسات خود را بیان می‌کنند و واکنشهای مناسب در مقابل احساسات دیگران نشان می‌دهند. درمانگر در جلسه درمان حضور دارد، اما تنها اداره کننده جلسه نیست. سعی می‌کند به عنوان یک عضو گروه انسجام جلسه را حفظ کند. و از تکنیکهای مختلف در مورد اعضاء گروه و واکنشهای آنها استفاده کند. ممکن است گروه درمانگر جلسه را با خطاب گروهی آغاز کند و ادامه جلسه را با تشویق و باز خورد به اعضاء تداوم بخشد. 

مباحث مرتبط با عنوان

اختلالات روانی

بازی درمانی

خانواده درمانی

درمان گشتالتی

درمان عقلانی - عاطفی

درمان مراجع محوری

رفتار درمانی

روان درمانی بلند مدت

روان درمانی حمایتی

روان درمانی کوتاه مدت

روان درمانی کودک

رهایی از احساس تنهایی

شناخت درمانی

روان درمانی

روانکاوی

منبع: تالار وانشناسی و مشاوره آنلاین ازدواج خانواده تحصیلی همیاری ایران - گروه درمانی


اختلال شخصیتی عاملی برای طلاق

گاهی دختر و پسری که برای ازدواج اقدام می کنند و شروع به آشنایی بیشتر به قصد ازدواج می کنند طرف مقابل را به خوبی شناخته و به درک متقابل خوبی از هم می رسند، بنابراین تصمیم به ازدواج گرفته و زندگی مشترک خود را شروع می کنند اما مدتی که از ازدواج می گذرد می بینند که طرف مقابلشان و یا بهتر بگوییم همسرشان دیگر آن آدم قدیم نبوده و اخلاقش عوض شده است. اگر این تغییرات حاد و به میزان زیاد باشد یعنی این افراد گاهاً از بیماری ها و اختلالات شخصیتی رنج می برند. رفتار های عجیب و غریب و متفاوت و همچنین عصبانیت های سریع و پرخاشگری از علائم این بیماری است.



برای دیدن مقاله های بیشتر در رابطه با این موضوع به مرکز مشاوره ازدواج رجوع کنید


در این رابطه بخوانید :

طلاق آخرین انتخاب


مشاوره طلاق

منبع: مشاوره ازدواج - اختلال شخصیتی عاملی برای طلاق

روان درمانی برای درمان اختلال وحشت زدگی

در اغلب موارد، اقدامات روان شناختی برای درمان اختلال وحشت زدگی به کار گرفته می شوند.


برخی از رایج ترین اقدامات روان شناختی که در کاهش حملات وحشت زدگی و اگرو فوبیا مفید هستند، عبارتند از:

درمان رفتاری شناختی (CBT)

روش درمانی رفتاری شناختی (CBT) بر روی اهمیت فرآیند رفتاری و تفکر در شناخت و کنترل اضطراب و حملات وحشت زدگی تمرکز دارد.


تمرکز درمان بر روی فرآیند های تفکر نا معقول و رفتارهای ناکافی، مسدود کننده و آسیب رسانی تمرکز دارد که به ادامه داشتن علائم منجر می شوند. برای مثال، نگرانی کنترل نشده (تفکرات) در مورد احتمال صورت گرفتن یا نگرفتن یک حمله وحشت انگیز، می تواند منجر به اجتناب از موقعیت های خاصی شود (رفتار).


CBT برای درمان اختلال وحشت زدگی، به صورت علمی مورد مطالعه قرار گرفته است. مطالعات بیانگر این است که این روش درمانی، در تسکین موارد زیادی از علائم وحشت انگیز و اضطراب کاربرد دارد.


در صورتی که از تکنیک های CBT استفاده می کنید، می توانید انتظار داشته باشید که در نتیجه تغییر تفکرات و رفتارهایتان، در سریع ترین زمان ممکن، توانایی لازم برای کنترل علائم خودتان را به دست بیاورید.


تغییر رفتاری شناختی

دکتر دونالد میچنباوم[۱] یک روان شناسی می باشد که به دلیل پیشبردهای خودش در درمان رفتاری شناختی به شهرت قابل توجهی دست یافته است.


میچنباوم تغییر رفتاری شناختی (CBM) را معرفی کرد که بر روی شناسایی عدم کارایی خود – گفتاری در تغییر رفتارهای نامطلوب، متمرکز بوده است. میچنباوم رفتارها را به عنوان پیامد بیان کلامی خود در نظر گرفت.


اختلال وحشت انگیز، اگرو فوبیا یا انواع دیگری از اختلالات اضطرابی، معمولا در نتیجه الگوهای تفکر و رفتارهای خاصی ایجاد می شوند و منجر به ممانعت از بهبود ما می شوتد.


ولی در صورتی که تفکرات خودتان را تغییر بدهید، نحوه واکنش شما به موقعیت های تحریک کننده اضطراب هم تغییر خواهد کرد.

منبع: مرکز روانشناسی و روانپزشکی مگاروان - روان درمانی برای درمان اختلال وحشت زدگی


اعتماد به نفس، ارزشمندترین سرمایه انسانی

آیا ارتقاء اعتماد به نفس مهم ترین سرمایه گذاری است؟ چرا؟

همه ی ما در طی روز، از طریق گفت و گو با دوستان، گپ و گفت در شبکه های اجتماعی و یا مطالعه ی کتاب های روانشناسی با طیف وسیعی از مفاهیم روانشناختی روبه رو می شویم.

تاب آوری، کمال گرایی، اضطراب، افسردگی، اختلالات شخصیت و هدفمندی تنها نمونه هایی از این مفاهیم هستند.


گستردگی این سازه های روانی تا حدی است که هر یک از متخصصین حوزه ی بهداشت روان نیز بسته به رویکرد و جهان بینی خود، انتخاب می کنند که در درمان مشکلات روانی، کدام دسته از این مفاهیم را هدف کار خود قرار دهند.


اما نکته ی جالب توجه آن است که در میان اقیانوس وسیع اصطلاحات روانشناسی و رویکرد های مختلف درمانی، مفاهیم اعتماد به نفس، عزت نفس و بهبود آن، تنها مفاهیم مورد اتفاق روانشناسان هستند که پایه و اساس سلامت روانی فرد را شکل می دهند.


به نحوی که اگر “اضطراب” را عامل اساسی تمامی بیماری های روانی بنامیم، اعتماد به نفس و عزت نفس به عنوان “سپر دفاعی” فرد در برابر اضطراب عمل می کنند. به عبارت ساده تر می توان گفت، ریشه ی تمامی مشکلات روانی در کمبود اعتماد به نفس خلاصه می شود.


علاوه بر تأثیر غیرقابل انکار اعتماد به نفس در پیشگیری از بیماری های روانی، رشد و ارتقا در هریک از حیطه های شغلی، تحصیلی، خانوادگی و ارتباطی نیز مستلزم برخورداری از اعتماد به نفسی بالاست.


اهمیت این مساله تا حدی است که ناتانیل براندن پدر عزت نفس، سرمایه گذاری بر این مؤلفه را مهم ترین سرمایه گذاری در طول زندگی بشر دانسته است.


اگر به تجارب خود سرکی بکشید، ممکن است مثال هایی را به خاطر آورید که بخاطر قبول نداشتن خود و یا نادیده گرفتن توانمندی های تان، موقعیت کاری خوبی را از دست داده اید، از شروع یک ارتباط خوب منصرف شده اید، درجمعی سکوت کرده اید تا دیده نشوید.


یا امتیازی بزرگ درست از یک قدمی تان گذشته است! مرور چنین تجاربی، صحت تاکید بر اعتماد به نفس به عنوان مهم ترین سرمایه گذاری انسانی را بیش از پیش تایید می کند.


روانشناسی توانبخشی و حل چالش

روانشناسی توانبخشی و حل چالش

روانشناسی رفتار متقابل1

روانشناسی رفتار متقابل

سطح ملاحظه گری

سطح ملاحظه گری و تست آن

تفاوت اعتماد به نفس و عزت نفس

شاید برای شما هم این سوال ایجاد شده باشد که اساسا عزت نفس و اعتماد به نفس چه تفاوت هایی دارند؟ کدام یک مهم تر است و برای بهبود چشمگیر اوضاع زندگی مان، لازم است بر کدام یک از این دو سرمایه گذاری کنیم؟


به عبارت ساده می توان گفت اعتماد به نفس، “باور به توانمندی خود در انجام یک فعالیت” است.


به عنوان مثال ممکن است فردی در انجام یک فعالیت ورزشی خاص، اعتماد به نفس بالایی داشته باشد، اما برای صحبت کردن در حضور جمع، احساس خجالت و یا کمبود اعتماد به نفس کند.


این در حالی است که عزت نفس “احساس کلی ارزشمندی و برچسب کلی قیمتی” است که فرد به خود می زند. این برچسب به شرایط زندگی، شغل، طبقه ی اجتماعی و هیچ چیز جز وجود خود فرد وابسته نیست؛


فرد دارای عزت نفس بالا، علی رغم تجربه شکست های متعدد، همچنان خود را ارزشمند و شایسته ی احترام می داند، حتی اگر شغل و موقعیت خود را از دست دهد، وجودش را ارزشمند می داند و تحت هیچ شرایطی حاضر نیست ارزشمندی انسانی خود را انکار کند.


براساس پژوهش ها، سطوح بالای عزت نفس با خودسرزنش گری پایین، عدم مقایسه خود با دیگران، انتقادهای سازنده، روحیه همدلی به جای رقابت و مسئولیت پذیری بالا مشخص می شود.


بنابراین می توان گفت اعتماد به نفس در فعالیت های روزمره قابل مشاهده و اندازه گیری است در حالیکه عزت نفس، احساس درونی اثرگذار بر فعالیت ها و رفتارهای روزمره ماست.


اگر شما هم جزء آن دسته از افراد هستید که ارتقاء اعتماد به نفس خود را ضروری می دانید، لازم است بدانید که عزت نفس و اعتماد به نفس دارای ارتباطی دوسویه اند؛


به عبارت دیگر شما می توانید با رشد دادن احساس ارزشمندی در وجودتان، اعتماد به نفس را نیز ارتقاء دهید و یا با انجام فعالیت های مفید و هدفمند، بر عزت نفس خود بیفزایید.


روش های ارتقاء اعتماد به نفس

بازیابی اعتماد به نفس از دست رفته همانند بهبودی بدنیِ پس از آسیب یا سانحه، فرایندی طولانی مدت و ضروری است.


اگر به دنبال کپسول معجزه ای هستید که باخوردن آن، اعتماد به نفس از دست رفته تان را بازیابید پیشنهاد من این است که از مطالعه ادامه ی متن انصراف دهید.


اعتماد به نفس شما مهم ترین عضو غیرقابل رؤیت روان تان است که با مقایسه ها، سرزنش ها، اهمال کاری و منفی بافی هایتان، نحیف و آسیب دیده شده است.


مشاوره خانواده چیست؟

 

تحریک جنسی زنان

 

خدمات مشاوره خانواده

 

علائم خیانت

 

کانال مشاوره خانواده

به نظر می رسد روش صحیح آن است که برای مدتی از آن مراقبت کنید و سپس از قدرت خارق العاده ی آن برای تحول زندگی تان لذت ببرید. برای شروع این مراقبت پرسود به گام های زیر نیاز خواهید داشت:


شش گام تا بهبود

۱) به عنوان نقطه شروع، برای خود اهدافی کاملا روشن و مشخص تعریف کنید. اما این کار به تنهایی کافی نیست.


در سر داشتن اهدف بزرگ، بدون انجام کوچک ترین اقدام سازنده، تنها اعتماد به نفس شما را ویران خواهد کرد.


در اهداف قبلی خود تجدید نظر کنید و اگر قصد برنامه ریزی برای حرکت در مسیرشان را ندارید، آن ها را از لیست زندگی تان حذف کنید.


۲) برای اهداف واقعی زندگی تان برنامه ریزی کنید و در مسیر تحقق آن ها، هر روز چند گام ساده بردارید. فراموش نکنید که روان شما نیاز به تشویق و محبت درونی دارد.


این بازخوردهای مثبت، همانند داروی تقویتی، فرایند ترمیم اعتماد به نفس را تسریع خواهد کرد.


۳) در مسیر احیای این عضو آسیب دیده، هرگز خود را با دیگران مقایسه نکنید. شما تنها می توانید خود را با گذشته و شرایط منحصر به فرد خودتان مقایسه کنید.


۴) به افکار منفی اجازه ی فعالیت ندهید. افکار منفی ای مانند من خوب نیستم، نمی توانم، مثل همیشه شکست میخورم و..


درحکم ناپرهیزی روانی ای هستند که فرایند بهبود شما را قطع و بی اعتمادی به خود را تداوم می بخشند. شجاعانه انتخاب کنید که چه افکاری را در ذهن تان ادامه دهید.


۵) همین حالا دفترچه ی ثبت ویژگی های مثبت و کارآمد خود را آماده کنید. توانمندی های خود را بنویسید و قبل از خواب، آن ها را به خود یادآور شوید.


مرور مداوم این توانمندی ها، بخش ناخودآگاه ذهن را تحت تاثیر قرار داده و علاوه بر اعتماد به نفس، احساس ارزشمندی درونی شما را نیز به طرز چشمگیری ارتقا خواهد داد.


می توانید از دیگران نیز درخواست کنید تا توانمندی های وجودی تان را به شما یادآور شوند چراکه بخش زیادی از اعتماد به نفس فردی در تعاملات اجتماعی و از طریق بازخوردهای سازنده ی اطرافیان شکل می گیرد.


کاملا واضح است که در این راستا نیاز خواهید داشت تا از افراد منفی باف، انتقادگر و ناامید فاصله بگیرید.


۶) در مسیر پیشرفت و بهبود خود، کوچک ترین تغییر را نادیده نگیرید. تغییرات رفتاری و ادراکی خود در ابعاد مختلف شغلی، تحصیلی، خانوادگی و ارتباطی را به دقت مشاهده کنید و برای آن ها از وجود ارزشمند خودتان تشکر کنید.


تشکر و نوازش های روانی، شما را برای ادامه ی هرچه قدرتمندتر این مسیر یاری خواهد داد.

منبع: مشاوره خانواده | مشاوره تلفنی آنلاین حضوری | آدرس مشاور خانواده - اعتماد به نفس، ارزشمندترین سرمایه انسانی